۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

بهروز مهرآبادی: سپاه پاسداران يك مافياي اقتصادي

در روزهای اخیر رسانه ها از واگذاری قراردادهای پروژه های صنایع نفت و گاز به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار به سپاه پاسداران تا پایان تابستان امسال خبر دادند. روز پنجم خرداد معاون احمدی نژاد خبر از پرداخت جایزه ماهانه مبلغ پنجاه میلیون دلار به پیمانکاران پارس جنوبی خبر داد. طبیعی است که این مبلغ به بزرگترین و اصلی ترین پیمانکار یعنی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران بگیرد که در حال حاضر با داشتن صدها پروژه عظیم به بزرگترین کارفرمای ایران تبدیل شده است. قرارگاه خاتم الانبیا شرکتی وابسته به سپاه پاسداران است که بعد از جنگ به دستور علی خامنه ای و همکاری اکبر هاشمی رفسنجانی برای انجام کارهای مقاطعه کاری بوجود آمد. سپاه پاسداران از کمک نامحدود دولتی برخوردار است و حتی از نظر رسمی و اداری و بطور ظاهری هم هیچ حساب و کتاب و نظارتی بر آن وجود ندارد. بودجه سپاه محرمانه است و هیچ گزارشی درباره فعالیت های مالی خود منتشر نمی کند. حتی به دولت و مجلس هم گزارشی نمی دهد و مستقیما زیر نظر خامنه ای فعالیت می کند. اما فعالیت و رقابت با شرکت های پیمانکاری قدیمی برای سپاه آسان نبود. به همین دلیل در سال ۱۳۸۲ شهرداری تهران به ریاست احمدی نژاد چندین قرارداد را بدون مناقصه به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار کرد و پس از آن اکثریت پروژه هایی که در اختیار این موسسه گذاشته شده بدون انجام روال قانونی مربوط به مناقصه ها بوده است. قرار داد پارس جنوبي به ارزش بیش از دو میلیارد دلار، خط لوله انتقال گاز شرق و مرکز ایران به ارزش ۸۵۰ میلیون دلار، خط انتقال گاز از عسلویه به پاکستان به ارزش بیش از دو میلیارد دلار از جمله آنها هستند. حجم پروژه های در دست انجام سپاه پاسداران به بیش از ۲۵ میلیارد دلار بالغ می شود. دادن پروژه های پرسود دولتی به سپاه بدون انجام مناقصه و استفاده از رانت دولتی بسیاری از شرکتهای پیمانکاری را به ورشکستگی رسانده است. بخش عمده ای از دعواهای درون رژیم را باید در تنگ شدن عرصه مالی جناح رفسنجانی و انحصاری شدن غارت و چپاول به جناح خامنه ای و پاسداران دید. قرارگاه خاتم الانبیا در حال حاضر مالک بیش از ۸۰۰ شرکت در زمینه های مختلف است. اکثریت سهام شرکت مخابرات، تراکتور سازی تبریز، شرکت نفتی صدرا، گروه سیگار بهمن، گروه سایپا، پتروشیمی کرمانشاه، شرکت اورینتال اویل و ...ميباشد. بعضی از این شرکت ها با استفاده از امکانات و پوشش دولتی در قاچاق اسلحه و مواد مخدر به سایر کشورهای جهان نقش داشته اند. سپاه پاسداران نقش اصلی در افتضاح پولشویی داشت که فروردین ماه امسال در بحرین بوجود آمد. با وجود تلاش های زیادی که برای سرپوش گذاشتن روی این ماجرا انجام شد، وزیر کشور بحرین از کار برکنار و برای مدتی بازداشت شد. سپاه پاسداران در زمینه بانکداری هم فعالیت های گسترده ای دارد. موسسه انصار، تعاونی ثامن الائمه از جمله موسسات مالی سپاه هستند که هر کدام صدها شعبه در ایران دارند و منابع وسیع مالی در اختیار گرفته اند. چنگ انداختن بر صنایع نفتی و امکانات دولتی منبع عظیمی برای چپاولگری و پرکردن حساب های بانکی سران سپاه و آیت الله های میلیاردر است. پائین آمدن قیمت نفت از سوئی و افزایش تحریم های اقتصادی در مورد ایران موجب شد که بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری خارجی خود را از منطقه کنار کشیدند. هزینه بازسازی چاههای رها شده و به اصطلاح زخم خورده چهارصد میلیارد تخمین زده می شود. نتایج بحران و ناتوانی سپاه در پیشبرد پروژه ها خود را در بیکارسازی های گسترده نشان داده است. رئیس خانه کارگر بوشهر اعلام کرده است که در مدت چهار سال ۵۲ هزار نفر از مجموع ۶۰۰۰۰ کارگران منطقه پارس جنوبي بیکار شده اند. به گفته وی منطقه پارس جنوبی تابع قوانین منطقه آزاد شده است و همین باعث شده که هر وقت خواستند کارگران را اخراح کنند در حالی که به آنان بیمه بیکاری و سنوات تعلق نگیرد . نظامی کردن منطقه و سپردن آن به دست سپاه عامل مهمی برای مقابله با گسترش اعتراضات کارگری و پنهان نگاهداشتن وضعیت مالی رژیم بود.



در حال حاضر دهها هزار کارگر در شرکت های مختلف وابسته به سپاه پاسداران با حداقل دستمزد و سخت ترین شرایط و بدون هیچ امنیت شغلی مشغول به کار هستند. نظامی بودن فضای کار دست زدن به اعتراضات کارگری را مشکل می کند. کارگران مستقیما با سپاه یعنی بازوی سرکوب رژیم روبرو هستند. این اگر چه مبارزات کارگران را سخت تر و مشکلتر می کند اما هر میزان به پیروزی رسیدن کارگران در این مبارزه به معنی شکست مفتضحانه کل رژیم خواهد بود. سپاه پاسداران ممکن است در کوتاه مدت بتواند با استفاده از امکانات وسیع دولتی و با کمک شرکت های داخلی پروژه های عادی را به پیش ببرد اما حتی اگر عمر رژیم برای انجام این پروژه ها ادامه پیدا کند بحران عمیق اقتصادی، تحریم های آمریکا و غرب و عدم توانائی از استفاده از تکنولوژی مدرن در پیشبرد پروژه های سنگین، دعواهای داخلی و دزدی و فساد بی حد و حساب در بین سران سپاه، آن را در هم خواهد شکست. فروپاشیده شدن این تنها مرکز قدرت رژیم به معنای مرگ حتمی آن است. این غول اگر چه بر زندگی اقتصاد و سیاست ایران حاکم شده است اما در چنبره بحران ها و تناقضات خود گرفتار است. قبل از اینکه این حباب خودش بترکد، مبارزات رو به گسترش کارگری و جنبش انقلابی مردم که نزدیک به یک سال است ادامه دارد، شاخ این غول را خواهد شکست و بساطش را از این دنیا جمع خوهد کرد.*

هیچ نظری موجود نیست: