محسن رضایی نامزد انتخابات اخیر ریاست جمهوری پیشنهاد کرده تا کمیسیون ملی انتخابات تشکیل شود تا دولت از مداخله در امور انتخابات منع شود.آقای رضایی می گوید که این پیشنهاد باعث جلب اعتماد بیشتر مردم خواهد شد.آقای رضایی می گوید که به دنبال اصلاح قانون انتخابات است و "اگر در ساماندهی این طرح موفق شویم بسیار از مشکلات انتخابات حل خواهد شد."این نامزد انتخابات اخیر ریاست جمهوری اشاره به جزئیات طرح خود نکرده است اما نمونه این کمیسیون در افغانستان با نام "کمیسیون مستقل انتخابات" وجود دارد که همه امور انتخابات را انجام می دهد در حالی که در ایران، وزارت کشور مجری برگزاری انتخابات است.آقای رضایی که در جمع دانشجویان مسجد سلیمان سخن می گفت، با اشاره به حضور پر شور مردم در انتخابات ریاست جمهوری گفت:"مسئولان و فعالان سیاسی کشور پس از انتخابات در معرض امتحانات سختی قرار گرفتند زیرا آرامش بیشتر در فضای پیش از انتخابات فراهم بود و متاسفانه پس از انتخابات فضای سنگین امنیتی در جامعه به وجود آمد."این فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام می گوید:"همانطور که برای مشارکت مردم حقی قائل هستیم باید برای اعتراضات مردم هم حقوقی قائل شویم و اگر اعتراضات قانونی باشد و رهبران اعتراضات گفتمان اخلاقی و قانونی را رعایت کنند نهادهای حکومتی هم باید بپذیرند."به عقیده آقای رضایی در چنین شرایطی، "اعتراضات جزیی از مردم سالاری دینی است و مشکل به وجود نخواهد آورد و اگر عکس این امر باشد حوادث جبران ناپذیری به وجود خواهد آمد. |
۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه
پیشنهاد محسن رضایی برای تشکیل کمیته ملی انتخابات
علیخانی: سفر احمدینژاد دستاوردی نداشت ، توهین به ملت بود
تابان: عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: حضور رییس جمهور در شصت و چهارمین اجلاس سازمان ملل نسبت به ادوار گذشته بسیار كم اثر بود. قدرت الله علیخانی در گفتگو با خانه ملت، اظهار داشت: برخورد سران كشورهای حاضر و خالی شدن صندلیها و جایگاه آنها در اجلاس سازمان ملل نسبت به ادوار قبلی بیسابقه بود. وی خاطر نشان كرد: در سفرهای قبلی روسای جمهور گذشته به احترام هیات همراه ایرانی كسی در هنگام سخنرانی رییس جمهور سالن را ترك نمیكرد اما این نحوه برخورد با هیات ایرانی در شصت و چهارمین اجلاس سازمان ملل بدترین نوع آن بود. نماینده مردم قزوین و آبیك در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش كه آیا به نظر شما حضور احمدینژاد در اجلاس سازمان ملل به معنی پیام رساندن جمهوری اسلامی ایران به جهانیان نبوده است گفت: صرف پیام رساندن كه به دنیا نباید به هر قیمتی و با چه هزینهای باشد؛ اگر ضرورت ارسال پیام احساس می شد، بهتر بود، این پیام بدون صرف هزینه از داخل کشور منتشر می شد. عضو كمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس تصریح كرد: هر ایرانی كه چشمش به صندلی خالی مقر سازمان ملل در هنگام سخنرانی احمدینژاد میافتاد تأسف میخورد، به غرور ملی خدشه وارد میشد. علیخانی خاطرنشان كرد: خالی شدن سالن در هنگام سخنرانی رییس جمهور زیبنده جمهوری اسلامی نبود اگر سفر انجام نمیشد بهتر بود. این نماینده مجلس شورای اسلامی یادآور شد: به نظر من سفر احمدینژاد به نیویورك نه تنها دستاوردی نداشت بلكه توهین به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران هم بود. عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تصریح كرد: باید مشاوران و دستاندركاران حوزه ریاست جمهوری نسبت به سفر احمدینژاد نیویورك تحلیل درستی ارائه میدهند. |
۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سهشنبه
اختلاف نظر مراجع تقلید با رهبر ایران در باره روز عید فطر
راست گفت مدعي آزادی مطلق!
سرمقاله ۲۵ شهریور ۸۸آفتاب یزدچندي قبل كه رئيس دولت ادعا كرد «آزادي در ايران نزديك به مطلق است» اين سخن، عده اي را به تعجب انـداخـت. زيرا همزمان با اين ادعا، درخواست بسياري از فعالان سياسي براي بهره مندي از اصل 27 قانون اساسي بـا مخـالفـت وزارت كشـور همين دولت مواجه شده بود و روزنامه رقيب انتخاباتي همين رئيس دولت، درمحـاق تـوقيـف قـــرار داشـت. اما ظاهراً قضاوتهاي منفي درمورد ادعاي رئيس دولت، كمي عجولانه بود . اگر كمي به اطراف رئيس دولت نگاه مي شد اين آزادي مطلق كاملا قابل مشاهده بود، پس او حق داشت وجود آزادي مطلق را حس كند. در فضاي آزادي مطلق، رئيس دولت حق دارد هركس را كه مايل است به عنوان همكار خود انتخاب كند اما هيچ كس حق ندارد به مخالفت با انتخاب او بپردازد؛ فرقي هم نمي كند كه مخالف كيست . آزادي مطلق رئيس دولت براي انتخاب معاون اول خود، توسط هر كس كه خدشه دار شود خبرگزاري مزدبگير دولت حق دارد انكار آزادي مطلق رئيس خود را «خلاف عقل و قانون» بنامد و كفن پوشان سابق – سينه چاكان دولت فعلي– هم از آزادي مطلق برخوردارند كه بر اين اهانت بزرگ خبرگزاري دولت نسبت به مخالفان مشايي – مراجع تقليد، رهبري نظام و بسياري از نمايندگان مجلس– چشم ببندند. آزادي مطلق براي مدعيان آزادي مطلق در حدي است كه حق دارند عليه مجلس، قوه قضائيه، منتقدان دولت و حتي ميليونها ايراني معترض به نتيجه انتخابات، هرچه بگويند و بنويسند و اگر هم كسي اين آزادي مطلق را به رسميت نشناسد ادب پيشگان دولتي به خود اجازه ميدهند روزنامه او را «عرعر نامه» بنامند. در فضاي آزادي مطلق، مردم مجبورند صداي بعضي از حاميان دولت را حتي اگر شامل فحاشي عليه ديگران باشد بشنوند اما اگر كسي در برابر «انكرالاصوات» آنها موضع گرفت مستحق هرگونه ملامت و توهين است؛ چون آزادي مطلق حاميان دولت را خدشهدار كرده است. در فضاي آزادي مطلق فعلي، مسئولان دولتي حق دارند نشست همه سران فعلي و قبلي نظام را تحريم كنند، كسي هم حق ندارد آنها را به خاطر استفاده از اين آزادي مطلق، ملامت كند اما اگر نوه امام با عدم حضور در يك مراسم، مدنيترين روش اعتراض به بعضي مسائل را در پيش گرفت، آن طرفيها آزادي مطلق دارند كه هر چه ميخواهند عليه او بگويند و بنويسند. در آزادي مطلق فعلي، طرفداران دولت حق دارند نام به ناحق برده شده تعدادي از فعالان سياسي در يك دادگاه پرحاشيه را منتشر كنند اما هيچ كس حق ندارد از محكوميت يك وزير – تنها به اين بهانه كه امكان تجديد نظر درحكم او وجود دارد – سخن بگويد. آزادي مطلق براي دولت و رئيس آن درحدي است كه ميتوانند دستور رهبري براي لغو حكم انتصاب معاون اول را يك هفته معطل نگه دارند تا معاون محبوب ايشان، راضي به استعفا شود اما در همين فضا، هيچكس حق ندارد خبر صدور دستور رهبري را منتشر نمايد، اگر هم كسي بر خلاف توقع دولتي ها، اين نامه را افشا كرد دولتيهايي كه آزادي آنها مطلق است حق دارند او را آماج حملات خود قرار دهند. در فضاي آزادي مطلق، «خبرگزاري دولت» حق دارد «نوه فاضل امام» كه مراتب فضل او از سخنانش پيداست را توسط فردي كم سواد زير سوال ببرد اما هيچ كس حق ندارد از مدرك جعلي وزير سخن بگويد و او را كه بهترين نشانه كم سوادي او عدم تشخيص مدرك اصلي از جعلي است مورد شماتت قرار دهد. اگر هم كسي باور كرد كه آزادي مطلق براي افشاي اين كم سوادي وجود دارد، دولتيهاي آزاد، حق دارند او را به تعقيب جزايي تهديد كنند. آزادي مطلق به دولتيها اجازه ميدهد امكانات و اختيارات خود را به صــورت صددرصد مورد بهره برداري قرار دهند و در استفــاده از اين اختيارات و امــكانات– كه تعلق بعضي از آنها به دولت، محل ترديد است – حتي اصولگرايان و شركاي حكومتي خود را، شريك نكنند اما اگـر نـوه امام براي مقاومت در برابر بعضي فشارهاي غيرمنطقي و در عين حال با هدف جلوگيري از تنش، مراسمي را لغو كرد، «ترمز بريده»هاي دولتي حق دارند شديدترين حملات را متوجه او كنند. فضاي آزادي مطلق به گونهاي است كه يك وزير به خاطر حمايت از دستور رهبري، مورد خشم قرار ميگيرد تا نشانه ديگري از آزادي مطلق در دولت به نمايش درآيد. در فضاي آزاد فعلي، يك وزير نورچشمي، آزادي مطلق دارد آمارهايي از عملكرد خود ارائه كند كه به ادعاي يك نماينده اصولگراي مجلس، بخشي از آنها دروغ است و بخش ديگر مربوط به عملكرد وزيران قبل از او. مقامات بالاتر از او هم آزادي مطلق دارند كـه ادعـاهـاي قبلي خود در خصوص پيچاندن گوش متخلفان را ناديده بگيرند و به حمايت كامل از «وزير آمار دهنده» بپردازند؛ بدون آنكه به مردم بگويند «اگر ادعاهاي نماينده اصولگرا دروغ بود چرا وزير مورد نظر در همان جلسه به پاسخ گويي برنخاست؟» البته هيچيك از نمونه هاي فوق، باعث نگراني نيست زيرا افراط دولتي ها در بهره گيري از آزادي مطلق، تاكنون حقايقي را براي مردم و سياستمداران – اعم از اصولگرا و اصلاح طلب – آشكار ساخته است كه قطعا در غياب اين آزادي ها، پي بردن به آنها در كوتاه مدت، امكان پذير نبود . |
نصيحت يا زمينهسازي!؟
سرمقاله ۳۰ شهریور ۸۸ افتاب یزددر حاشيه نامه توكلي به موسوي و خاتمي روز گذشته بعضي سايتهاي حامي دولت به صورت هماهنگ، نــامـه احـمـد تـوكلـي خـطـاب بـه سـيــدمـحـمــد خـاتمـي و مـيـرحـسـين موسوي را منتشر نمودند. در ميان منتشركنندگان نامه، نام بعضي سايتهاي خبري به چشم ميخورد كه تا چندي قبل كوچكترين انتقادهاي توكلي از احمدي نژاد را با درشت گويي پاسخ ميدادند و حتي به دنبال اثبات «جعلي بودن مدرك دكتراي توكلي» ميرفتند. البته اشكالي بر اين رويه نيست زيرا مدتهاست كه مردم ايران شاهد پايبندي عملي عدهاي به شعار «هدف وســيلـــه را تـــوجــيـــه مـــيكــنـــد» بـــودهانـــد. پس هر كس كه نيشي به سران جبهه اصلاحات بزند، سخن او تا مدتها زينتبخش سردر دكان بعضي افراد خواهد بود. اما بدون توجه به اين نكته حاشيهاي، متن نامه توكلي نيز حاوي نكاتي است كه اشاره به برخي از آنها، خالي از لطف نيست. 1- احمد توكلي بعضي شعارهاي مطرح شده در جريان راهپيمايي روز قدس را نشانه عدم پايبندي حـاميـان جنبـش سبـز به مباني انقلاب دانسته و خواستار اعلام برائت موسوي و خاتمي از حاملانايــن شـعــارهـا شـده است. مهمترين شعارهايي كـه مـوجـب اعتـراض تـوكلـي گرديده، يكي تاكيد عدهاي از شعار دهندگان بر عبارت «جمهوري ايراني» بوده و ديگري شعار «نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران.» مشخص نيست توكلي با كلام منطق، مسئوليت اين شعارها را مستقيماً متوجه دو رهبر اصلاح طلب ميداند؟ كساني كه مسئوليت شعار چند جوان حامي خاتمي و موسوي را به حساب اين دو ميگذارند آيا حاضرند مسئوليت حمله به خاتمي با سلاح سرد و اهانت به موسوي را هم متوجه كساني بدانند كه در روزهاي اخير، زمينه هتاكي و حمله فيزيكي به موسوي و خاتمي را فراهم نمودند؟ 2– توكلي، شعار «جمهوري ايراني» را مغاير ديدگاه رهبر فقيد انقلاب دانسته كه در زمـان بـرگـزاري رفـرانـدوم جمهوري اسلامي، بر «جمهوري اسلامي» نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زيـاد تـأكيـد كـرده بـودند. قبـل از شعار چند جوان – كه مشخص نيست نيروهاي نفوذي آنطرفي بودهاند يا طرفداران خاتمي و موسوي – بسياري از بزرگان جناح مورد حمايتآقاي توكلي، اصرار خود بر استفاده از عـنـوان «حكـومـت اسلامـي» بـه جـاي عبـارت «جمهوري اسلامي» را به نمايش گذاشتند. حتي بعضي از آنها مدعي شدند تأكيد امام بر لفظ «جمهوري اسلامي» براي فريب غربيها بوده است! چرا احمد تـوكلـي آن روز، نـامه ننوشت و از تضعيف مباني «جمهوري اسلامي» احساس خطر نكرد؟ 3– توكلي به سران اصلاحات هشدار داده است كه سكوت آنها ميتواند «سلاح كساني را تيز كند كه اعتقاد چنداني به مدارا با مردم و مردم سالاري ديني نـدارنـد.» آيـا تـوكلـي نـگـران نيست كه بعضي از هشدارهاي يكطرفه او و دوستانش، ميتواند سلاح كساني را تيز كند كه عدم اعتقاد خود به مردم سالاري ديني را در عمل به اثبات رساندهاند و هرگاه توانستهاند، براي محدودسازي نشانههاي اين مردم سالاري يعني آزادي بيان و آزادي حق انتخاب مردم، فضاسازي رسانهاي كردهاند؟ 4– تـوكلـي در نـامه خويش به «خودراييها، ندانم كاريها و جهتگيريهاي نادرست دولت» هم اشاره كرده است اما برخي اقدامات منسوب يا مرتبط با موسوي و خاتمي را خطرناكتر ميداند. اما اي كاش توكلي به تقدم و تأخر حوادث هم اشارهاي ميكرد. زيرا به نظر ميرسد آنچه موجب برخي اعتراضات راديكال در كشور شده و فضا را براي بعضي شعارها آماده ساخته، همان ندانمكاريها، خودراييها و جهتگيريهاي نـادرسـت دولت بوده است. تـوكلـي تـلاش نموده شعارهاي تند اخير را به نحوي با جنبش مورد نظر موسوي و خاتمي مرتبط سازد. اما ظاهراً او فراموش كرده كه چه كساني در جريان انتخابات هر نوع يارگيري را مجاز مي شمردند و براي حفظ وحدت جناح خود، رسماً بر ناديده گرفتن خود رايي ها، قانون شكنيها و ضعفهاي دولت تأكيد مي كردند.شايد نصيحت آن افراد به خاتمي و موسوي براي شـفاف كردن همه مواضع خويش مصداق بارز «منع رطب توسط رطب خورده» باشد. البته نگارنده موافق است كه خاتمي و موسوي، به صورت دقيق مواضع خويش را اعلام نمايند و در كنار آن، بر اين نكته تأكيد كنند كه در ميان معترضان انتخاباتي، حضور كساني هم كه احساس فداكاري نسبت به غزه و لبنان ندارند بـلامـانـع اسـت هـمـانطور كه جريان آن طرف، نظريهپرداز دوستي با مردم اسرائيل را در ميان خود محترم ميشمارد و زمينهاي فراهم كرده است كه چهره او، به صورت مستمر از سيماي جمهوري اسلامي ايران پخش شود. 5–توكلي تلاش كرده همه جريان سبز را در كساني محدود كند كه شعارهاي آنها از نظر توكلي – و بسياري از نيروهاي انقلابي – نامطلوب تلقي ميگردد. در حالي كه او به خوبي ميداند بدنه جريان سبز، همانها هستند كه روز 25 خرداد، مدنيترين و آرامترين اعتراض را به نمايش گذاشتند. آيا در آن روز، حتي يك كلمه از شعارهايي كه اعتراض اخير توكلي را به دنبال داشت، شنيده شد؟ حتي اگر فرض نفوذي بودن بعضي شعاردهندگان ناديده گرفته شود بايستي به اين حقيقت اذعان كرد كه مسئوليت تند شدن فضا به عهده كساني است كه از صدور مجوز براي راهپيماييهاي قانوني جلوگيري ميكنند و اجازه نميدهند اعتراضات همانند 25 خرداد بيان شود. 6– توكلي از موسوي و خاتمي خواسته است كه «با اقدامات و اظهارات خود، اميد و مشاركت مردم در سرنوشت خويش را بالا ببرند.» اما گويا او فراموش كرده كه حضور موثرخاتمي، موسوي و كروبي در فرآيند انتخابات، يكي از دلايل اصلي رسيدن مشاركت مردم به مرز 85 درصد بود. آيا پس از انتخابات، اين نقشآفريني مورد توجه قرار گرفت يا عدهاي تلاش كردند تمام اين حضور را به نفع عملكرد دولت مصادره كنند؛ همان دولتي كه توكلي به وجود ندانمكاريها، خودراييها و جهتگيريهاي نـادرسـت آن، اذعـان دارد؟ البته توكلي حق دارد براساس ديدگاههاي جناحي خويش، كسي را محكوم كند يا از يك جريان، حمايت تاكتيكي يا راهبردي به عمل آورد. اما قاعدتاً نبايد توقع داشته باشد كه هشدارها و اندرزهاي او و دوستانش، تماماً از سر دلـسـوزي تلقي شود، زيرا بعضي ادعاهاي سابق درخصوص اصلاح طلبان بيش از آنكه ناشي از دلسوزي براي راه امام و مباني انقلاب باشد، با هدف زمينهسازي براي حذف يك رقيب قدرتمند – جناح اصلاح طلب – صورت ميگرفت. اگر توكلي ميخواهد از اين اتهام مبرا باشد بهتر است به صراحت اعلام كند بعضي رفتارهاي انتخاباتي و برخي خودراييها و ندانمكاريهاي دولت را تا چه حد در تند شدن فضا و رخنه شعارهاي راديكالي – و بعضاً ناپسند – در تجمعات سبزپوشان موثر ميداند؟ البته شايد توكلي همانگونه كـه تلـويحاً در نامه خود نوشته است، آماده شدن فضا براي بـرخـوردهـاي تـنـد بـا مـعـتـرضان را اجتنابناپذير ميداند و «نصيحتنامه» او در واقع همراهي با كساني است كه وظيفه بسترسازي براي برخوردهاي تند را به عهده گرفتهاند! |
سخنرانی آیت الله علی محمد دستغیب
آیت الله علی محمد دستغیب در روز 9 شهریور 1388 در شیراز که طی آن خامنه ایی را خائن نامید و از او خواست که توبه کند سخنرانی آیت الله علی محمد دستغیب در روز 9 شهریور 1388 ( 10 رمضان ) در شیراز که طی آن خامنه ایی را خائن نامید و از او خواست که توبه کند : خوب اين آخ ظلمه كه، حالا يكى چماق زد توى سرتون مگه شما چه كار كرديد گفتند بيا تو انتخابات شركت بكن، ما هم كرديم، حالا اين چماق داره مىزنه توى سرش، اين ظلم نيست. ميگه حرف نزنيم، براى چى حرف نزنيم ؟ خوب چيزى كه مىبينيم، چيزى كه مىدونيم، حرف نزنيم، خوب بنده ی خدا نگويد بيايد شركت كنه تو انتخابات ديگه وقتى آمد شركت كرد چرا مىزنيدش، چماق مىآد توى سرش براى چى عكسهايش هست، همه چيزاش هست، ما كه بىدليل حرف نمىزنيم، همهاش هست (...) تو اهل بهشتى اون وقت ما اهل جهنم هستيم. تو سيد هستى اما ما سيد نيستيم ؟ خوب آخه اين چه حرفهايى است داريد مىزنيد. والا به خدا، (مردم براي حمايت صلوات ميفرستن ) نمىخواهد صلوات بفرستيد (...) برو دنبال كار بنده ی خدا، بشين يك گوشهيى توبه بكن. از اين كارهايى كه كردى، عذرخواهى بكن از ملت (...) شما هم دعوت مىكنيد. بيايد برگرديد به دامان ملت. به ما مىگويند برگرديد. خودتون برگرديد. |
۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه
اعلام شکایت 90 نفر در مورد بازداشتگاه کهریزک
رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح در حاشیه مراسم تودیع و معارفه دادستان نظامی تهران، در خصوص نتیجه تحقیقات سازمان قضایی نیروهای مسلح، در مورد پرونده بازداشتگاه کهریزک، گفت: همانطور که در گذشته به اطلاع عموم رساندیم، سازمان قضایی نیروی مسلح این قضیه را با جدیت پیگیری میکند. از کسانی که در این قضایا آسیب دیدند، دعوت کردهايم تا با حضور خود مسایل را مطرح کرده و اگر شکایتی دارند، آن را اعلام کنند.
به گزارش ایلنا حجت الاسلام محمدكاظم بهرامی با بیان اینکه تا سه روز پیش، 104 نفر از آسیب دیدگان در دادسرای نظامی حاضر شدند، اظهار داشت: از این میان 15 نفر به عنوان گواه، مسایل خود را مطرح کرده و حدود 90 نفر نیز اعلام شکایت کردند. در همین راستا متهمین احضار و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
وی از بازداشت 7 نفر از متهمان عاملان بازداشتگاه کهریزک تا چهارشنبه هفته گذشته، خبر داد و گفت: در حال حاضر مسایل مطرح شده از شکات پرونده در حال بررسی است. امیدواریم این پرونده تحقیقاتش به زودی به پایان برسدتا بتوانیم پرونده را برای ارسال به دادگاه آماده کنیم.
بهرامی در پاسخ به این پرسش که آیا این هفت نفر بازداشتشده از مسوولان نیروی انتظامی هستند؟، اظهار داشت: اینها کسانی هستند که در مورد قضایای مربوط به بازداشتگاه کهریزک نقش داشتند.
رییس سازمان نیروهای مسلح در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا قاضی مربوطه نیز بازداشت شده است؟، گفت: با توجه به اینکه مساله رسیدگی به اتهام قضات در دادسرای انتظامی قضات صورت میگیرد، این موضوع نیز بايد در آنجا مطرح شود.
وی در خصوص نتیجه تحقیقات از حادثه کوی دانشگاه نیز اظهار داشت: تحقیقاتی که درباره کوی دانشگاه انجام شده، تحقیقات مفصلی است که از سوی مراجع ذیربط انجام شده است. آنها نتایج تحقیقات خود را به دستگاه قضایی ارسال کرده و امروز آن نتایج به سازمان قضایی نیروهای مسلح واصل میشود. ما کار خود را پس از آنکه نتیجه تحقیقات به سازمان قضایی نیروهای مسلح آمد، پیگیری میکنیم.
بهرامی با تکذیب خبر آزادی مسوول بازداشتگاه کهریزک، تاکید کرد: مسوول بازداشتگاه کهریزک از مقامات انتظامی است كه هنوز در بازداشتگاه به سر میبرد.
رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح در پاسخ به این پرسش که روند تحقیقات چقدر به طول خواهد انجامید؟، گفت: در رابطه با تحقیقاتی که در خصوص یک پرونده انجام میشود؛ نمیتوان زمان مشخصي اعلام کرد. اما تمام تلاش مسوولین امر این است که کار با سرعت انجام شود .
بهرامی در پاسخ به این پرسش که ایا دادگاه عاملان حوادث بازداشتگاه کهریزک به صورت علنی برگزار خواهد شد يا نه؟، گفت : علنی و یا غیر علنی بودن جلسه دادگاه، بستگی به نظر رییس دادگاه دارد.
دادگاه متخلفان کهریزک علنی باشد / مهدوی کنی میانجی گری کند
دکتر علی مطهری در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اتفاقات اخیر در کشور گفت: من معتقدم دغدغه تمامی گروههای سیاسی کشور ، جلوگیری از آسیب به اصل نظام جمهوری اسلامی است و همه آنها نگران اساس نظام هستند و در این زمینه دغدغه دارند.
وی ادامه داد: اما در این میان دغدغه های اصلاح طلبان ، اصولگرایان منتقد دولت و اصولگرایان طرفدار دولت به عنوان مهمترین گروههای سیاسی درون حاکمیت متفاوت است. اصلاح طلبان نگران نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی هستند و دغدغه آزادی بیان و حقوق شهروندی را دارند ، اصولگرایان منتقد دولت ضمن اینکه این نگرانیها را دارند نگرانیهای دیگری همچون کمرنگ شدن اهداف اولیه انقلاب اسلامی و ضربه خوردن به روحانیت و جایگاه ولایت فقیه را دارند و اصولگرایان طرفدار دولت نیز نشان داده اند که فقط نگران تضعیف دولتند و کمتر به رعایت اصول و ارزشها توجه دارند.
فرزند استاد شهید مطهری با اشاره به اینکه در مجموع همه به دنبال ایجاد فضای آشتی و همکاری هستند افزود: متاسفانه برخی برخوردها و سخنان موجب افزایش نگرانیها در جامعه می شود.
وی ادامه داد : باید توجه داشت که نگرانی بیش از حد برخی مسئولان امنیتی و گاهی پیشداوری آنان درباره مقاصد معترضان به نتایج انتخابات ، موجب اتخاذ تصمیمات تند و زمینه ساز بحران در جامعه می شود.
مطهری تاکید کرد: به طور کلی و به هر دلیل نوع برخورد با مردم بعد از انتخابات برخورد مناسبی نبود و این موضوع به علاوه بازداشتهای گسترده که شاید بسیاری از آنها ضروری هم نبود و ایجاد فضای امنیتی در کشور باعث افزایش نگرانیها شد. وی ادامه داد : باید روشن شود که برخورد خشن با معترضان اقدام افراد خودسر بوده و نه تصمیم نظام.
بزرگان میانجیگری کنند
مطهری گفت: من معتقدم در شرایط فعلی بهترین کار میانجیگری برخی بزرگان همچون آیت الله مهدوی کنی میان دولت و افرادی است که به نوعی رهبران اعتراضات خوانده می شوند . تا نوعی آشتی ملی ایجاد شود و طرفین البته باید رهنمودهای رهبری را پایه اتحاد قرار دهند .
وی این اقدام را در برقراری آشتی در کشور، ایجاد فضای گفتگو میان طرفین و اقرار به اشتباهات از جانب هر دو طرف موثر خواند و ادامه داد: این امر موجب می شود تا آنان به دلیل اتفاقات روی داده از مردم عذرخواهی کنند و انقلاب اسلامی قویتر به راه خود ادامه دهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به تاثیرات وقایع اخیر بر مسایل داخل و خارج کشور تاکید کرد: وقایع اخیر اعتبار ما را در دنیا تا حدودی کم کرد. اگر چه مشارکت 40 میلیونی موجب افزایش اعتبار جهانی جمهوری اسلامی شد اما فراموش نکنیم که در مجموع به دلیل وقایع پس از انتخابات اعتبار جمهوری اسلامی در دنیا صدمه دید.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه همه اینها قابل جبران است و با همکاری طرفین می توان مشکلات را حل کرد افزود: مردم از برخورد خشن عده ای با معترضان بسیار متعجب شدند و انتظار چنین برخوردی را نداشتند.
مطهری معتقد است: شاید مدیران این بحران بین اهداف رهبران این اعتراضات و مردم عادی که صادقانه و به خیال اینکه تقلب شده معترض بودند تفکیک قایل نشدند و چون فکر می کردند که رهبران این حرکت خائن هستند ، نتیجه گرفتند پس با مردم عادی نیز باید خشن برخورد شود. در حالی که باید حساب مردم عادی از حساب رهبران اعتراضات تفکیک می شد و با مردم برخوردی ملایم و اقناعی صورت می گرفت .
وی ادامه داد: آن اندازه ای که من برخورد داشته ام مردم - اعم از طرفداران آقای موسوی و طرفداران آقای احمدی نژاد - نسبت به نوع برخورد نیروهای امنیتی با مردم عادی متعجب بودند. باید این برخوردها جبران شود و پیگیری حوادث بازداشتگاه کهریزک مرهمی بر این جراحات است.
موسوی، احمدی نژاد و صداو سیما به اشتباهات خود اعتراف کنند
این نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در بیان اینکه چه اقداماتی می تواند به ایجاد همبستگی در جامعه کمک کند به مهر گفت : باید در این زمینه قضاوت منصفانه انجام شود، اعتراضات طرفین مورد توجه قرار گیرد، کسی تنها به قاضی نرود و طرفین ماجرا به اشتباهات خود اعتراف کنند به نحوی که مثلا میرحسین موسوی که قبل از اتمام شمارش آرا گفت بنده برنده انتخابات هستم و اگر اینگونه نشد تقلب شده است و سپس بیانیه های تحریک کننده صادر نمود ، بگوید که اشتباه کرده است و یا محمود احمدی نژاد بگوید که نحوه مناظره اش با موسوی و دیگران درست نبوده و اساسا اتهاماتی که به افراد وارد کرده ثابت نشده بوده و آن فضا برای طرح اینگونه اتهامات فضای مناسبی نبوده است. همچنین اعتراف کند که برخی سخنانش پس از انتخابات تحریک کننده بوده است .
ماموران متخلف در این مورد باید به صورت علنی محاکمه شوند و اسامی کامل آنان همراه عکس و مشخصات به اطلاع مردم برسد. |
نماینده مردم تهران با اشاره به رویدادهای تلخ بازداشتگاه کهریزک نیز گفت: ماموران متخلف در این مورد باید به صورت علنی محاکمه شوند و اسامی کامل آنان همراه عکس و مشخصات به اطلاع مردم برسد. مردم باید در جریان مجازات این افراد خاطی قرار بگیرند و ترتیبی اتخاذ شود که مطمئن شوند که آنها واقعا مجازات می شوند.
مطهری گفت: من معتقدم بازداشتهای گسترده و بازجویی های طولانی و در شرایط خاص که برخی از آنها ممکن است مصداق شکنجه باشد ، با موازین اسلامی و قانون اساسی ما سازگار نیست. چرا که ممکن است برخی از این اعترافات به خاطر شرایط بد بازداشت شدگان باشد و اعتباری هم از نظر قضایی نداشته باشد.
نماینده تهران تاکید کرد: روزنامه های بسته شده باید رفع توقیف شوند و نباید فضای بسته در کشور حاکم شود، باید آزادی بیان برقرار باشد تا شرایط عادی برای جامعه ملموس شود.
چاوز : اسرائیل را به رسمیت می شناسم
تاکید مجدد باهنر بر ارسال پیام رهبری از طریق رییس مجلس در مورد اعتماد به وزراء
محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس شورای اسلامی در این کنفرانس مطبوعاتی درباره پسلرزههای رای به وزرا گفت: «پس از رایگیری تعدادی از وزرا رای نیاوردهاند و ما منتظریم که رییسجمهور گزینههای خود برای این سمتها را معرفی کنند. ایشان البته نامهای به مجلس در معرفی دو گزینه برای وزارتخانهها داده بودند که با استقبال نمایندگان هم روبه رو شد هیات رییسه هم به محض دریافت نامه به نمایندگان اعلام کرد که سهشنبه هفته بعد جلسه مجلس برقرار باشد و این مساله با استقبال نمایندگان روبه رو شد، اما رییس جمهور طی نامه ای که به مجلس دادند آن نامه را کان لم یکن اعلام کردند. به هر حال مجلس آمادگی داشت که با وجود رفتن نمایندگان به حوزههای انتخابیه به این نامه رسیدگی کند».
وی ادامه داد: «امیدوارم هرچه زودتر کابینه فعالیت خود را آغاز کند و رییسجمهور هم برای سه وزارتخانه دیگر با وجود این که میتواند سه ماه آنها را با سرپرست اداره کند، از این فرصت سه ماهه کامل استفاده نکرده و هر چه زودتر گزینههای خود را معرفی نماید».
باهنر درپاسخ به این سوال که آیا شما نسبت به چهار سال قبل در برابر دولت منتقدتر شدهاید؟ گفت: «چهار سال قبل هم من تا جایی که به یاد دارم در فراکسیون اصول گرایان جمع بندی این بود که به سه وزیر دولت رای ندهیم که در صحن علنی این مقدار به چهار وزیر افزایش پیدا کرد. من در آن زمان مسوولیت فراکسیون اصولگرایان را داشتم. به نظر من مخالفت یا موافقت با دولت به تنهایی قابل افتخار نیست من علاقه دارم که دولت هر چه زودتر و سریعتر بتواند کابینه خود را تکمیل کند و با تمام توان و قدرت کارهای بر زمین مانده را انجام دهد. اما ما برای رای اعتماد به وزرا خود را ملزم به بررسی تک تک آنها میدانیم. رای اعتماد به وزرا نباید تابع اعتماد نمایندگان به رییسجمهور باشد. همان طور که می دانید اکثر نمایندگان مجلس در انتخابات ریاست جمهوری از کاندیداتوری آقای احمدی نژاد حمایت کردند. من در مجلس در مخالفت با چند وزیر و برنامه هایشان صحبت کردم اما نظرم این بود که دولت بتواند اکثر وزرایش را در ابتدای تشکیل کابینه داشته باشد».
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره برخی اظهار نظرها و واکنشها نسبت به سخنان اخیرش راجع به رای نیاوردن 8-9 وزیر و تاثیر نظر رهبری در رای نمایندگان گفت: «درباره نظر مقام معظم رهبری نامهای مطرح نبود که برخی بگویند محرمانه بوده یا نه. پیام شفاهی بود. در آن زمان رایزنیها در مجلس خیلی مفصل و پرحجم بود و تحلیلهای متفاوتی در این زمینه وجود داشت. تصور من این بود که 5 الی 6 نفر از گزینههای وزارتخانه ها رای نمیآورند و این پیشبینی من بود؛ البته برخی طرفداران رادیکال دولت این تحلیل مرا مبنی بر تلاشم برای رای نیاوردن دانستند در حالی که چنین نبود و من تنها پیشبینی خود را گفته بودم».
باهنر افزود: «وقتی کار جلو رفت تحلیلها نسبت به وضعیت متفاوت بود برخی خوشبین بودند برخی هم نظرشان این بود که 8-9 وزیر رای نمیآورند. نظر من این بود و اعلام کرده بودم که نباید طوری شود که دولت نتواند اکثریت خود را تشکیل دهد و با رای نیاوردن 8-9 وزیر مخالف بودم، اما بعضی میگفتند که ممکن است بیش از 8-9 وزیر رای نیاورند تا این که رهبری از طریق ریاست محترم مجلس به نمایندگان به صورت مشورتی نظر دادند که بهتر است وزرا رای بیاورند؛ البته ایشان تاکید داشتند که این یک دستور حکومتی نیست و نمایندگان باید به وظیفه خود عمل کنند. با نظر رهبری نظر من هم عوض شد و رویکردم به سمت رای اعتماد بیشتر به وزرا تغییر کرد و در عین حال تلاش کردم اکثریت کابینه رای بیاورد. در هر حال با توجه به سطح رای وزرا اگر نظر مشورتی رهبری نبود احتمال رای نیاوردن 7-10 تن از گزینهها برای وزارتخانه ها وجود داشت».
باهنر درباره ارتباط دولت با مراجع که در توصیه رهبری به دولت بود، گفت: «در نظام جمهوری اسلامی جایگاه شخصیتها و نهادها و مراجع فکری تعریف شده است. در نظام شیعی و جمهوری اسلامی ما نهادی تحت عنوان رهبری وجود دارد که اختیاراتش در اصل 110 قانون اساسی ذکر شده است. مراجع تقلید جایگاه حساس و ویژهای در عمق نسلهای ملت ما دارند. نهضتهای صد ساله اخیر را اگر مرور کنید نقش مرجعیت را در هدایت و راهنمایی مردم بسزا و ویژه میبینید. بر همین اساس در زمان حضرت امام و در زمان مقام معظم رهبری رهبران جمهوری اسلامی ضمن این که رهبر بودند احترام و شان جایگاه مراجع را داشتند و اجازه نمی دادند کسی با تکیه بر نظرات رهبری حرمت مراجع را نگه ندارد و جایگاه آنها را سست کند و یا بخواهد آنها را تنزل بدهد. این سیاست راهبردی جمهوری اسلامی و نظام اسلامی است که حضور مراجع تقلید را در کنار رهبری و در قلب مردم ایران ببیند».
باهنر افزود: «ما فکر می کنیم توصیههای رهبری در سند چشم انداز آمده است و دولت با استفاده از آنها میتواند نقشه راه خود را ترسیم کند».
وی در این باره که آیا دلیلی می بینید که رهبری درباره رابطه با مراجع به دولت توصیه کردهاند؟ گفت: «رهبری حتما نگرانیهایی را احساس کردهاند که ضرورت چنین توصیهای را دیدهاند. البته این توصیه و این تذکرات برای ما هم مفید است».
نایب رییس مجلس شورای اسلامی در ادامه کنفرانس مطبوعاتی خود با خبرنگاران درباره تغییرات در وزارتخانهها گفت: «به نظر میرسد تغییر در مدیریتهای اجرایی در دولت نهم، سیاست راهبردی رییسجمهور بوده است. ترمیم کابینه برای دولت فرصتی است که بتواند برخی چالشهای پیش روی خود را حل کند به شرطی که دولت یک یا دو بار بیشتر نخواهد از این امکان استفاده کند».
وی
باهنر در ادامه درباره «لزوم حفظ آرامش در جامعه » گفت: «در حوادث اخیر به نظر من باید به سرعت صف افراد مجرم از افراد بیگناه تفکیک شود. نظام راضی نیست که به کسانی اتهام وارد شود و بعد ثابت شود که جرمی مرتکب نشدهاند و نباید این افراد حتی یک روز هم در بازداشت بمانند. البته عده ای که عالما و عامدا بر اساس تحلیلهای غلط کارهایی کردند که مردم و نظام دچار آسیب شدند نباید بی مجازات بمانند، اما به نظر من اولین قدم همان تفکیک است که گفتم و این کار باعث ایجاد آرامش در کشور میشود. حتی به نظر من با برخی مجرمین و افرادی که از روی ناآگاهی کارهایی کردهاند باید با رافت برخورد شود. در عین حال کسانی که عمل مجرمانه خسارت زدن به اموال، آبرو و برهم زدن آرامش جامعه را مرتکب شدهاند باید نسبت به رفتار خود پاسخگو باشند».
باهنر افزود: «باید فضای جامعه از حالت رادیکال خارج شود و پرخاشها در اطراف قضیه باید کاهش یابد. به عنوان مثال بنده اخیرا یک موضعگیری طبیعی داشتم اما می بینیم که بداخلاقیهای زیادی در برخی رسانهها و سایتها حتی از طرف برخی که از آنها انتظار نمیرود، صورت میگیرد. برخی به من میگویند چرا پاسخ نمیدهی به نظر من حتی پاسخ دادن به این بداخلاقیها بحث را شعلهور میکند. نباید وقت خود را صرف برخی مطالب خارج از ادب و منطق کنیم. به نظر من رسانهها در خاموش کردن این پرخاشها سهم مهمی دارند».
وی درباره برخی بازداشتهای اخیر گفت: «همانطور که می دانید برخی افراد اتهامات سنگینی را علیه مسوولین نظام وارد کردهاند به عنوان مثال آقای کروبی یک ماه است که بحثی را مطرح کرده و ما در این مدت از او خواستهایم به خاطرخطیر بودن موضوع مستندات خود را ارائه دهد تا نظام سراغ خاطیان برود و با آنها برخورد کند و موضوع روشن شود. اما در نهایت معلوم شد که چند نفر با تولید سیدیهایی با افراد ناشناسی مصاحبه کردهاند. به نظر من طبیعی است که باید با این افراد برخورد شود و معلوم شد که چه نیتهایی پشت این کارها وجود داشته است. ما در مجلس تلاش میکنیم با همکاری با قوای دیگر به این مسایل رسیدگی کنیم».
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین درباره آینده اصلاحطلبان گفت: «من اعتقاد ندارم که جناحی تحت عنوان اصلاح طلب و یا چپ و یا کلا یکی از دو جناح حذف شوند باید هر دو جناح باشند و باهم رقابت کنند و همدیگر را نقد و حتی تخطئه کنند. جناحها حتی میتوانند عملکرد قوا را نقد کنند. من مدافع حضور طیفهای مختلف در کشور هستم اما اداره یک طیف سیاسی با ساختار شکنی متفاوت است. اگر یک جریان یک اپوزیسیون درون نظام باشد و در چارچوب قوانین کار کند و از حقوق آنها دفاع کند ما از او و حضورش در فضای کشور حمایت می کنیم اما اگر طیفی بخواهد با نهادهای اساسی نظام درگیر شود و بخواهد بیرون از نظام فعالیت کند تکلیفش فرق میکند».
وی افزود: «عملکرد و اقرارهای برخی ژنرالهای این طیف نشان میدهد که آنها به دنبال ساختارشکنی بودند. من البته نمیخواهم درباره پرونده این افراد قضاوت کنم اگر کسی هم بوده که دنبال ساختارشکنی نبوده و این مساله اثبات شود باید هر چه زودتر او را آزاد کنند و حتی از او عذرخواهی هم بکنند».
باهنر درباره اعترافات برخی افراد نیز گفت: «من البته در این مساله به صورت کامل وارد نشدهام اما هیات سه نفرهای متشکل از سه قوه ایجاد شده است و قرار است این محاکمات و مسایل مربوط به دادگاه آنها را پیگیری کند و وارد صحت و سقم آن شود. یکی از تصمیمات این هیات هم این است که تا اطلاع ثانوی این دادگاهها علنی برگزار نشوند تا از آنها بهره برداری تبلیغاتی نشود و دادگاه به یک نتیجه واقعی برسد و رفتارهای مجرمانه با رفتارهای غیرمجرمانه و قابل نقد جدا شود. به نظر من در حین ایراد اتهامات نباید از این بحثها استفاده تبلیغاتی شود. برخی افراد اعترافهایشان تنها اعتراف به تحلیل اشتباه بوده است نه عمل مجرمانه. اینها باید از هم تفکیک شود».
وی افزود: «به نظر من برخی از این شخصیتها کسی نیستند که به این سادگی به تغییر تحلیل برسند به نظر میرسد با برخی شایعات و حرفها و گفتوگوها نمیتوان آنها را وادار کرد که حرفی بزنند که به آن اعتقاد ندارند. بالاخره ماه پشت ابر نمیماند و تکلیف روشن میشود. البته در این اعترافها برخی حرفها هم خیلی متین وقوی است و برخی شجاعت برگشتن دارند. البته برخی هم افراد سیاسی نیستند بلکه به دنبال زندگی هستند و حال و حوصله فعالیتهای سیاسی را هم ندارند. این افراد اقرارهایی میکنند که بتوانند مجازاتهای خود را کاهش دهند».
باهنر افزود: «من علاقه دارم که دوستان ما در چارچوب نظام به کار خود ادامه دهند و همچنان رهبری طیف اصلاح طلبان را دنبال کنند. فردی مانند مهندس موسوی که بعد از 20 سال ظرف چند ماه توانست 13 میلیون رای بیاورد حیف است که با بلندپروازیها و تحلیلهای غلط به جای فعالیت در چارچوب نظام به سمت اپوزیسیون خارج از نظام برود و حرفهایی بزند که خوشایند دشمنان باشد. یا در مورد کروبی من هنوز نمیتوانم باور کنم که ایشان با آن سوابق بتواند اتهامهای بی پایه و اساس علیه نظام مطرح کند و بعد نتواند مستندات خود را ارائه دهد. البته من در منصب قضاوت نیستم اما اتهام ایشان اگر اثبات نشود جرم بزرگی مرتکب شده است».
وی درباره این که آیا ممکن است شما تبدیل به اصلاحطلبان جدید شوید و صف بندیهای جدید تشکیل شود؟ گفت: «من افتخار میکنم که اصول گرا هستم و برایم قابل تصور نیست که اصلاح طلب شوم. البته باید بدانیم که اصول گرایان در درون خود اختلافاتی دارند متاسفانه به خاطر نبود احزاب، گروههایی که فعالیت میکنند گاهی با اختلاف نظرهای درونی مواجه میشوند. در میان اصول گرایان از افراد رادیکال تا طیفهای میانه رو وجود دارد اما این اختلافات داخلی است و نمیتوان آن را به بیرون از این جریان تسری داد. در عین حال ما علاقه داریم که طیفهای داخلی نظام ساختارشکنی نکنند تا دچار هزینههای سنگین نشوند».
باهنر در پایان در توضیح عکسی از او که به همراه محمدرضا خاتمی است گفت: «ما سیاسیون باهم قهر نیستیم و گاهی می شود که باهم جلسه می گذاریم و به بحث می پردازیم. قرار نیست که همه حرف های خود را در رسانه ها به هم بزنیم. این عکس احتمالا مربوط به مناظره من با آقای خاتمی بوده است ایشان همواره احترام بنده را داشته است و به من محبت دارد و من هم خود را مکلف میدانم که احترام ایشان را داشته باشم».
۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه
كنفرانس مطبوعاتي روساي جمهوري ايران و ونزوئلا در مشهد
محمود احمدي نژاد خاطرنشان كرد : اين جا حرم امام رضا ،حرم انسان كامل، خليفه الهي و يار و ياور همه مومنان و عدالت جويان جهان است.
وي تاكيد كرد: امامان انسانهاي كاملي هستند كه متعلق به همه ملتها هستند و خداي متعال آنها را براي هدايت كل بشر فرستاده است.
رئيس جمهوري با اشاره به حضور هوگو چاوز در مرقد امام رضا(ع) افزود: حضور رئيس جمهوري ونزوئلا نشاندهنده عمق اعتقادات مشترك دو ملت و نشانه عمق برادرانه و پايدار دو كشور است.
احمدي نژاد افزود: اين حضور يعني هر دو ملت و دولت يكتا پرست و عدالت طلب هستند
و به پيامبران الهي و انسانهاي صالح ايمان دارند كه روزي انسان كامل به همراه حضرت مسيح خواهد آمد و همه عدالتجويان عالم را حمايت ميكند و عدالت را در سرتاسر زمين برپا خواهد كرد.
رئيس جمهوري كشورمان با اشاره به حضور هوگو چاوز در حرم امن امام رضا (ع) خاطرنشان كرد : پذيرائي از آقاي چاوز در مقدسترين مكان ايران نشاندهنده ارادت ملت ايران به آقاي چاوز و ملت انقلابي ونزوئلا است.
احمدي نژاد افزود : اين حضور يعني دلها و انديشههاي دو ملت به طور كامل به هم پيوند خورده و در دفاع از حقوق خود و حمايت از عدالت و مظلومان همواره در كنار هم خواهند بود.
وي اظهار داشت:ما براي پيشرفت ملت و ساختن كشورهاي خود و براي قطع فشارهاي استكبار جهاني در برابر زياده خواهي استكبار تا آخر در كنار هم خواهيم ماند.
احمدي نژاد با اشاره به سخنان هوگوچاوز در حرم امام رضا(ع) تصريح كرد :
همانگونه كه برادرم آقاي چاوز در اظهارا ت خود بيان كرد، هر دو ملت و دولت بايد تمهديدات و مقدمات لازم را براي تحقق عدالت توسط انسان كامل تلاش كنند.
رييس جمهوري افزود: من اميدوارم كه اين حضور و سفر و تجديد پيمان مجددي كه با هم داشتيم ،مقدمه برداشتن گامهاي بلندتر براي توسعه روابط و انجام ماموريتهاي بينالمللي باشد.
احمدي نژاد سفر هوگوچاوز به ايران را بسيار پربار و موفقيت آميز خواند و اظهار داشت: ديروز و امروز تصميمات بسيار خوبي گرفته شد و در آينده نزديك شاهد هرچه بيشتر همكاريها ميان دوطرف در زمينههاي گوناگون خواهيم بود.
رئيس جمهوري در پاسخ به سئوال خبرنگار ونزوئلايي در خصوص پايگاه موشكي آمريكا در كلمبيا اظهار داشت: لازم است يكبار ديگر با صراحت اعلام كنم ما حضور قدرتطلبانه امپرياليسم آمريكا در كلمبيا را به شدت محكوم ميكنيم و كساني كه با شعار تغيير در آمريكا بر سركارآمدند بايد در عمل به شعارهاي خود پايبند باشند.
احمدي نژاد با بيان اينكه دوران فريب ملتها به پايان رسيده ، افزود: اين ها از يك طرف شعار تغيير ، صلح دوستي سر ميدهند و از سوي ديگر پايگاه نظامي در مناطقي كه مردم بر عليه سياستهاي قدرتطلبانه آمريكا شعار مي دهند ، يك فريب آشكار است.
احمدي نژاد در ادامه سخنان خود وجود رژيم صهيونيستي را بدترين اهانت به نوع بشر دانست و افزود : اين رژيم را جنايتكاران بينالمللي در منطقه ما به ملت مظلوم فلسطين و مردم منطقه تحميل كردند.
وي با بيان اينكه ملتهاي منطقه هيچگاه رژيم صهيونيستي را به رسميت نمي شناسند ،افزود: اين رژيم يك موجود خارجي آلوده است كه وارد بدن ملتهاي منطقه شده و آنان دربرابر اين موجود آلوده به مقاومت خود ادامه ميدهند.
احمدي نژاد با بيان اينكه تجربه تاسيس رژيم صهيونيستي تجربهاي كاملا شكست خورده است ، افزود: تاسيس اين نوع رژيمها هيچگاه در هيچ جاي دنيا با موفقيت روبرو نبوده و شكست خواهد خورد.
رئيس جمهوري تاكيد كرد: من يكبار ديگر اعلام ميكنم كه ملتهاي آمريكاي جنوبي در حال يك انقلاب اعتقادي و سياسي هستند و همه آنها بيدار شدهاند و زورگويي را نميپذيرند.
وي افزود: من بار ديگر شكست قطعي سياستهاي نظامي گري را در آمريكاي جنوبي اعلام ميكنم و به رهبران اعمال اين نوع سياستها نصيحت ميكنم كه دست از زورگويي بردارند.
احمدي نژاد افزود: من مطمئن هتسم كه مردم كلمبيا هم اين روش را نمي پذيرند و در برابر آن قيام خواهند كرد .
رئيس جمهوري در پايان تاكيد كرد : امروزه دوران امپراطوري به پايان رسيده است.
هوگو چاوز رئيس جمهوري ونزوئلا نيز در اين كنفرانس مشترك خبري گفت : من در ابتدا از ملت ايران تشكر ميكنم ، چرا كه اين مردم عزيز توجه زيادي به خداوند دارند.
وي افزود: همچنين سلام خود را به ميليونها ميليون زائر از سراسر دنيا كه براي زيارت امام رضا (ع) به مشهد مقدس ميآيند ، بيان ميكنم.
چاوز افزود: به عنوان يك مسيحي احساس بسيار خوبي دارم كه به زيارت حرم مقدس امام رضا آمده ام.
هوگو چاوز افزود : حضرت مسيح رجعت خواهد نمود و به همراه حضرت مهدي يك روز براي ايجاد عدالت قيام خواهند كرد.
وي با اشاره به سخنان حكيمانه مقام معظم رهبري اظهار داشت: سخنان امام خامنهاي بسيار براي من راه گشا بود ، چرا كه ايشان فرمودند : تا زماني كه روساي جمهور ايران و ونزولا در كنار هم باشند و با هم اقدامات عدالت طلبانه را پيگير ي ميكنند ، موجبات مايوس شدن دشمنان دو ملت را فراهم مي آورند.
رئيس جمهوري ونزوئلا افزود: بايد تلاش كنيم هرچه زودتر حضرت مهدي به همراه حضرت مسيح ظهور كنند و سرتاسر جهان را از عدل و داد پر كنند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود توسعه روابط تجاري ميان دو كشور را مورد تاكيد قرار داد و گفت : از اين بستر ميتوانيم به چشم انداز و هدف مورد نظر خود در آينده نزديك برسيم.
شجریان در مصاحبه با VOA : اینها دیگر نمی توانند مملکت را اداره کنند، فقط می توانند کنترل کنند
سپس در مورد گروه شهناز و آلبوم جدیدش توضیح داد و اجرای رندان مست توضیح داد. در مورد فروش آلبوم اخیر خود گفت عموما آلبومهای من شاید دو میلیون نسخه در بین مردم پخش شود، اما حدود صدهزارتای آن هم تولید ما نیست. اما از از رضایت مردم خوشحالم.
در ادامه استاد در مورد شروع کار حرفه ای خود، استاد بنان و . . . توضیحاتی داد.
اما تازه ترین تصنیف ایشان، یکی از موارد بحث و نگاه استاد در مورد مسایل پیرامون انتخابات ایران بود که ایشان گفتند : چه کسی است از آنچه که گذشته بی خبر باشد. رفتار اینگونه جواب مردم شریف ایران نبود، صحنه هایی که دیدم بقدری مرا منقلب کرد که به یکباره شعر فریدون مشیری به یادم امد و گفتم باید حرفی بزنم و ساکت نمانم. باید نشست و حرف زد نه با تفنگ جواب مردم را داد. ابتدا در دستگاه ماهور ساخته شده بود که چون دیدم جوابگو نیست در دستگاه دشتی ساخته شد.
شجریان در مورد درخواست عدم استفاده صدا و سیما از "ربنــــا" گفت : موجودیت صدا و سیما این است که زبان مردم وبرای همه مردم باشد نه اینکه فقط در یک جبهه و برای عده ای خاص باشد، من تحمل دیدن برنامه های صدا سیما را هم ندارم! این بود که من هم گفتم حق پخش صدای من را ندارید. در طول این سی سال، قدمی برای موسیقی بر نداشتند، حتی یک سالن نساختند، سالن کنسرتی در ایران وجود ندارد. صدا و سیما به حرف من گوش نداد تا شکایت کردم. تا موقعی که رفتارش را با مردم درست نکند، اجازه پخش صدای من را ندارد. آقای آقاسی، وکیل استاد از طریق تلفن، در مورد این پرونده شکایت گفت صدا و سیما توجیه نموده که چون اعتراضی نبوده است، پس ایشان پذیرفته که صدایش از صدا و سیما پخش شود! ضمنا در مورد حسین شریعتمداری، و ادعاهای واهی وی توضیح داد.
وی گفت : این انتخابات نباید چنین نتیجه ای می داشت، دل هر دردمندی را به درد می آورد وقتی میبینیم جواب مردمی که گفتند رای من چه شد این بود. من نمی توانم کلمه ای را برای توضیح بیابم. اینها دیگر نمی توانند مملکت را اداره کنند، فقط می توانند کنترل کنند.
در بین جوانانی که با من کار میکنند، 20 خواننده خوب و 8 خواننده بسیار خوب داریم که می توانم تحویل هنر دهم که امیدوارم فضای کار برای آنها باشد.
با ممنوع کردن بانوان از خوانندگی، بخشی از موسیقی را حذف کردند، مگر می شود صدای سوپرانو در موسیقی نباشد؟ امیدوارم روزی به این نتیجه برسند صدای زنها باعث تحریک مردها نمی شود، چطور صدای مردها باعث تحریک زنها نمی شود!؟
ضمنا وی مصاحبه خود را با روزنامه وطن امروز تکذیب کرد، گفت این مصاحبه را با خبرنگاری برای یک خبرگزاری انجام دادم، اما نمی دانم این خبرنگار جوان چرا این کار را کرد.
آیت الله صانعی: نباید در باره حقوق مردم سکوت کرد
این مرجع تقليد روز دوشنبه گفت: نبايد شرايط به گونه اى بشود كه ما همينطور سكوت كنيم خصوصا جايى كه حقوق مردم مطرح است.
آیت الله صانعی در ديدار با برخى از اعضاى دفتر تحكيم وحدت اظهار عقيده كرد كه وظيفه داريم دنبال حقوق مردم باشيم و نگذاريم حقوق مردم ضايع شود.
وى با انتقاد شديد از اتهام هاى وارده از سوى مسئولان جمهورى اسلامى ايران به بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات گفت: «تهمت و دروغ بستن به شخصيت هاى انقلابى اين نظام است كه بوى تعفنش تمامى عالم را مى گيرد.»
آيت الله صانعى كه ديدگاه هاى وى به اصلاح طلبان ايران نزديك است پس از سركوب هاى گسترده معترضان به نتيجه انتخابات از سوى نيروهاى امنيتى، مواضع صريحى بر ضد اقدامات حكومت جمهورى اسلامى اتخاذ كرده است.
اين مرجع تقليد با صدور بيانيه هايى از برخوردهاى خشونت بار با مردم معترض و همچنين برگزارى دادگاه هاى بازداشت شدگان پس از انتخابات به شدت انتقاد كرده است.
آیت الله یوسف صانعی
ديدار اعضاى شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت، بزرگترين تشكل دانشجويى، با مراجع تقليد در روزهاى اخير در آستانه بازگشايى دانشگاه هاى و مراكز علمى ايران صورت مى گيرد.
اعضاى اين تشكل دانشجويى دو روز پيش نيز با آيت الله حسنيعلى منتظرى در قم ديدار و گفت و گو كردند كه در اين نشست، اين مرجع تقليد در سخنانى گفت: «دستورات اسلام را زير پا مى گذارند و مى گويند براى حفظ نظام است... الان صريحا مى گويند ملاك رأى يك نفر است و اين بر خلاف موازين است.»
در هفته های اخير گزارش هاى مختلفى در باره احتمال تاخير در بازگشايى دانشگاه هاى ايران به مدت يك ترم يا بيشتر در رسانه هاى مخالفان منتشر شده است.
مخالفان مى گويند كه دولت احمدى نژاد نگران است با بازگشايى دانشگاه ها موج تازه اى از نا آرامى ها و اعتراضات به آنچه «تقلب گسترده» در انتخابات دهم رياست جمهورى خوانده شده است، آغاز شود.
ابراز نگرانی از نا آرامی در دانشگاه ها
مرتضى تمدن، استاندار تهران، روز دوشنبه احتمال بروز نا آرامى در دانشگاه هاى ايران را تاييد كرد ولى از آن به «تلاش جريان شكست خورده در انتخابات براى ايجاد فتنه در دانشگاه ها» تعبير كرد.
آقاى تمدن در نشست تشكيلاتى بسيج دانشجويى دانشگاه هاى استان تهران با ابراز نگرانی از وقوع نا آرامی ها گفته است: «برخى جريانها و افراد همزمان با بازگشايى مراكز آموزش عالى قصد دارند ناكامى هاى خود را در كشور با بازگشايى مراكز آموزش عالى جبران كنند.»
با اين حال، استاندار تهران اعلام كرد: «در جلسه اى كه امروز با مسئولان ذيربط در خصوص تقويم آموزشى داشتيم، تصميم بر اين شد كه حتى يك لحظه هم تاخير در بازگشايى مراكز عالى وجود نداشته باشد.»
مخالفان دولت احمدى نژاد در هفته هاى پس از اعلام نتايج انتخابات، تظاهرات و اعتراض هاى خيابانى متعددى در واكنش به معرفى وى به عنوان رييس جمهور پيروز بر پا كردند كه در جريان آنها، دهها نفر كشته شدند.
در حالى كه مخالفان شمار كشته شدگان را بين ۷۲ تا يكصد نفر اعلام كرده اند، مقام هاى جمهورى اسلامى از جمله استاندار تهران اين تعداد را ۲۹ نفر دانسته اند.
برخى از سايت هاى نزديك به اصلاح طلبان با انتشار اسامى افرادى كه گفته مى شود در حوادث پس از انتخابات كشته شده اند، اعلام كرده اند كه در ميان آنها، نام چند دانشجو نيز در حمله لباس شخصى ها و نيروهاى امنيتى به كوى دانشگاه تهران به چشم مى خورد.
خبر مهم - حمله به دفتر پیگیری بازداشت شدگان ستاد میرحسین موسوی
ساعاتی پیش، عدهای بدون ارائه هیچ حکمی به دفتر پیگیری ستاد میرحسین موسوی هجوم برده و تمام اموال و اسناد آن را غارت کرده و با خود بردند.
به گزارش پایگاه خبری نوروز، ساعت 16:30 امروز، عدهای وارد دفتر کمیته پیگیری بازداشت شدگان ستاد میرحسین موسوی شده و بدون ارائه هر حکم قانونی اموال و اسناد موجود در آن را توقیف و با خود به محل نامعلومی انتقال داده اند. این افراد در پاسخ به اینکه باید طبق قانون برای اموال و اسناد توقیفی صورتجلسه نوشته شود گفتهاند اصلا قرار نیست این اموال بازگردانده شود که لازم باشد صورتجلسه کنیم.
کمیته پیگیری بازداشت شدگان بعد از وقوع فجایع پس از انتخابات به ریاست دکتر علی بهشتی، فرزند شهید بهشتی فعالیت خود را زیر نظر ستاد میر حسین موسوی تشکیل شده بود که با توجه به بی اعتمادی شهروندان به نهادهای قانونی این دفتر از معدود محلهایی بود که آسیب دیدگان و بازداشت شدگان حوادث پس از کودتای 22 خرداد برای احقاق حق تضعیع شده خود به آن مراجعه می کردند. که با حمله عوامل کودتا به این دفتر و اعمال فشار به اعضای آن ادعای دروغین و نمایشی روزهای اخیر مبنی بر جبران خسارات وارده به بازداشت شدگان بیش از بیش عیان شدخ است.
۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه
قطبي: از دفتر رهبري به فدراسيون نامه آمد و وظيفه من حضور در مراسم بود!
فشار به نامزد ندا آقا سلطان برای اعتراف اجباری
بنابر اعلام عفو بین الملل مقام های امنیتی به خانواده ندا آقا سلطان گفته اند اگر کاسپین ماکان اعتراف کند که یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق ندا را کشته است او را آزاد خواهند کرد.عفو بين الملل تاکید کرده که نگران شکنجه کاسپين کامان است.
کاسپین ماکان پس از کشته شدن نداآقا سلطان که اکنون در جهان به نماد شهدای جنبش سبز تبدیل شده، در چند مصاحبه گفت که بنابر سخنان شاهدان عينی و نوارهای ويدئويی همگی نشان می دهد که يک بسيجی، ندا آقا سلطان را هدف تير قرار داد.
دکتر آرش حجازی یکی از شهود که در لحظه شهادت ندا آقا سلطان حضور داشت نیز پس از گریختن از ایران اعلام کرد که یک بسیجی به سوی نداآقا سلطان شلیک کرده بود از سوی مردم دستگیر شد اما مردم توانستند کارت شناسایی این بسیجی را از او بگیرند.
کارت شناسایی این بسیجی و مشخصات کامل او در هفته های اخیر در سایت های اینترنتی انتشار یافته است.
بیانیه شماره 11 میرحسین موسوی خطاب به ملت ایران
میرحسین موسوی بیانیه ای خطاب به ملت ایران صادر کرد. به گزارش "کلمه" در این بیانیه ضمن تاکید برحفظ نظام در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از جمهوری اسلامی اتخاذ رویکردی اجتماعی برای حل مسئله ضروری دانسته شده است. در این بیانیه آمده است : برخلاف آنچه دستگاههای تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع میکنیم.
در این بیانیه همچنین بر ضرورت استفاده کامل ازظرفیت های قانون اساسی، سویه اجتماعی شکل گیری راه سبز امید، تلاش برای استیفای حقوق ملت و بازگشت به آرمان های مغفول و مظلوم انقلاب اسلامی تاکید شده است. موسوی در پایان نیز راهکارهای نه گانه برای برون رفت از بحران ارائه کرده است.
به گزارش "کلمه" متن کامل بیانیه شمار 11 میرحسین موسوی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف، آزاده و آگاه ایران!
نزدیک به سه ماه پیش از این زمانی که شما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کردید، با این باور به پای صندوقهای رأی رفتید که با تأکیدهای مکرر مسئولان و تلاش نهادهای مدنی، از آرای تان در برابر مقاصد قدرتطلبانه گروهی اندک پاسداری خواهد شد. اما تخلفها و تقلبهای سازمانیافته و حوادث تلخی که متعاقب آن صورت گرفت، از رویدادی که بنا بود سرمایهای برای ملت ما فراهم آورد تاسفی بزرگ باقی گذاشت. مشکلی که میتوانست در فرآیندی منصفانه و بیطرفانه مهار شود با بیتدبیری مسئولان امر، با یورش تبلیغاتی رسانههای دولتی و حمله نیروهای امنیتی رسمی و غیررسمی به تجمعات آرام و مسالمتآمیز مردم، به بروز انشقاق، ابهام و اختلاف عمیق و گسترده اجتماعی منجر شد، وضعیتی که پیامد بلافصل آن جز گسسته شدن رشتههای اعتماد میان مردم و حکومت نیست.
جمع کثیری از دلسوزان حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور و نیز مراجع عظام تقلید و نیروهای آگاه حوزههای علمیه نسبت به افسانهپردازیهای رسانههای دولتی و حوادثی چون برگزاری دادگاههای نمایشی فاقد پشتوانه حقوقی و شرعی، برملا شدن فهرست بلند قربانیان، برخوردهای غیرانسانی با بازداشتشدگان و افشای وجود بازداشتگاههای غیرقانونی واکنش نشان داده و خواستار رسیدگی به آنها هستند، بلکه همه دلبستگان به نظام جمهوری اسلامی، این دستاورد مبارزات یک صد ساله مردم و تبلور مطالبات اساسی آنان برای دستیابی به آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت در سایه دینداری، اینک نگرانند.
حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتابزده حوادثی که پیدر پی رخ میدهند چارهچویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساخته است، هرچند همه به خوبی آگاهیم که در درون دستگاههای حكومتي و شبهحكومتي افرادی وجود دارند که تنها راه ادامه حضور خود در قدرت را التهابآفرینی و بحرانزاییهای پیاپی و طفره رفتن از حل مشکلات و نابسامانیهایی میدانند که خود مسبب آنها بودهاند. آنها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحران های موجود با بحران های بزرگ تر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناکترند، تا جایی که پس از ایجاد این همه پیچیدگی در فضای کشور اینک بيتوجه به عواقب سنگين رفتارهاي خود با بهانه جوییهای واهی زمزمه هایی خطرناک از جمله زمزمه تسویه های وسیع از دانشگاهیان آزاده و متعهد را سر میدهند.
از این روست که اتخاذ رویکردی اجتماعی (و نه صرفاً حکومتی) برای حل مسئله به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است، ضرورتی که لازمه آن، بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی نظام جمهوری اسلامی است.
اساس چنین رویکرد متفاوتی، پذیرش واقعیت تعدد و تنوع باورها و نگرشهای موجود در خانواده بزرگ، باستانی و خداجوی ایران زمین است. این راه و رسم پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده و نشان از سنتی الهی دارد که مقام و کارکرد هدایت نشان دادن راه است و وظیفه داعيان دين به فراهم ساختن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی توانمندیهای انسان جهت تعالی و تکامل محدود میشود. تاریخ به روشنی نشان میدهد که هر گاه حکومتها خواستهاند به سوی محو تعدد و تنوع موجود در جوامع بشری دست دراز کنند، چارهای جز متوسل شدن به چهرههای ظاهرا گوناگون اما در جوهر یکسان استبداد نداشتهاند، راه حلهایی که نتیجه آن نه یکدست شدن افراد جامعه، بلکه بروز نفاق و دوچهرگی در زندگی مردم خواهد بود و بس. اتخاذ چنین رویهای نه ممکن است و نه براساس آنچه آموزههای قرآنی به ما یاد میدهد مطلوب است.
پس از حوادثی که در این مدت کوتاه بر جامعه ما گذشت کیست که نداند وضعیتی که ایران امروز در آن قرار دارد حاصل استیلای چنین طرز تفکر اشتباهی بر تصمیمگیریهای کلان كشور است. دستیابی به این وجدان عمومی دستاورد بزرگی است که گاهی قرنهای متمادی از عمر ملتها و تمدنها صرف تحصیل آن میشود و چه هزینههای گزافی که در این راه نمیپردازند. اما مردم ما این موهبت بزرگ را با هزینه هایی بسیار اندک و ظرف مدتی کوتاه به دست آوردند. مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافتهاند که تنها راه همزیستی مسالمتآمیز سلیقه ها و گرایشها، و اقشار، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی میکنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوههای زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینه ای است که آنان را به یکدیگر پیوند میزند، اگرچه فهمهای ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شده است. لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی.
از اینروست که علیرغم تمامی حوادث تاسف بار و مرارتخیز این ایام، مردم ما اینک به نتایجی بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر از انتخاب یک فرد دست یافتهاند و این آن چیزی است که آنها را نسبت به اقدامشان برای شرکت در رویداد انتخابات و هزینه هایی که در قبل و بعد از آن متحمل شده اند دلگرم می کند.
در ماه هایی که گذشت نیرویی عظیم از ملت ما آزاد شد، نیرویی که باید به کارآمدترین شیوه برای سعادت بلندمدت او به خدمت گرفته شود. مردم ما از آنچه میخواهند آگاهند. آنان تصویر شکوهمند اراده خود را در آیینه آنچه که سپری شد مشاهده کردهاند و میدانند که سرمایه و توان تحقق بخشیدن به خواستهای خود را دارند و در این میدان انبوه نخبگان و زبدگان دوشادوش آنان ایستادهاند. لذاست که اینک همه ما از یکدیگر میپرسیم چه باید کرد؟ این سوالی از سر ناامیدی و یا بلاتکلیفی نیست، بلکه میپرسیم با این سرمایه عظیم، با این امید تجدید حیات یافته و با این توانمندیهای فراهم شده چه باید کرد؟
به راستی چه باید کرد؟ در پاسخ به اين پرسش نخستین قدم آن است که بدانیم چه باید بخواهیم تا بهترین و بیشترین را خواسته باشیم. اگر در یافتن پاسخ این سوال خطا کنیم قطعا همه یا بخشی از این سرمایه فراهم آمده را از دست داده ایم. بلکه حساسیت این انتخاب بسیار بیشتر از این است. نیروی عظیمی که ملت ما فراهم آورده توان آن را دارد که کشور را به سکویی بلند برای جهش به سوی پیشرفتهای مادی و معنوی ارزشمند ارتقا دهد و یا در یک آنارشي درازمدت فرو برد. این که نتیجه حرکت ما چه خواهد بود تماما به انتخاب درست ما در این مرحله بستگی دارد.
برخلاف آنچه دستگاههای تبلیغاتی دولتی سعی در القای آن دارند، این ما هستیم که بازگشت اعتماد و آرامش به فضای جامعه را خواهانیم و این ما هستیم که از هر اقدام تندروانه و خشن امتناع میکنیم. ما خواستههایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را می خواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلیترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاعرسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شده است ما امر غيرمتعارف و نابهنگامی نمی خواهیم. آنچه ما میخواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است.
استیفای کدام حقوق؟ در درجه نخست حقوقی که قانون اساسی برای مردم در نظر گرفته است و مطالبه برای اجرای بیکم و کاست و بدون تنازل آن. آری! در قانون اساسی برای اداره برخی از شئون کشور راهکارهایی ارائه شده است که شاید زمانی پاسخگوی مقتضیات جامعه و جهان ما نباشد. اما در بخشهایی دیگر از همین قانون راه روشن اصلاح آنها پیشبینی شده است. در میثاق ملی ما مشروعیت همه ارکان حکومت متکی به رأی و اعتماد مردم است، تا جائی که اگر دقیق ملاحظه شود خواهیم دید حتی نهاد نظارتناپذیری چون شورای نگهبان از هیمنه نگاه مردم به دور نیست. آری! در قانون اساسی وظایفی سنگین، از جمله وظیفه نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است؛ انسانهای غیرمعصومی که ممکن است در دام خطا و گناه بیفتند و دچار وسوسه قدرت شوند. اما در همین قانون به صراحت اعلام میشود که برگزاری اجتماعات از سوی مردم آزاد است. اگر تنها همین اصل از میثاق ملی ما به درستی اجرا شود حتم داشته باشید که هیچ یک از ارکان حکومت هرگز امکان سوءاستفاده از موقعیت خود را پیدا نمیکند.
قانون اساسی ما پر از ظرفیتهایی است که هنوز به فعلیت نرسیدهاند؛ مسئولان گاهی با این حقیقت به گونهای برخورد میکنند که گویی به عنوان امری مستحب مخیرند همچنان استفادههای بیشتری از ذخائر قانون اساسی ببرند. نه! هرگز چنین نیست. آنها مکلفند که این ظرفیتها، آن هم تمامی این ظرفیتها را به فعلیت برسانند. قانون اساسی مجموعهای یکپارچه است و نباید بر روی بخشهایی از آن که منافع اشخاص و یا گروههایی خاص را تامین میکند به صورت اغراقآمیز تاکید شود و بخشهایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفته است معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دستاندرکاران را به خشم میآورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کرده است. تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و . . . هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود.
مشابه همین برخورد گزینشی با آرمانهای انقلاب اسلامی نیز صورت گرفته است. ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن 57 تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بوده است.
و مظلومتر از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود اسلام است؛ دینی که بسیار از آن نام میبرند و اندک به آن عمل میشود. چه بسیار که دین را سرند میکنند، هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی میسپارند و سلیقهها و مصلحتهای خود را متن اسلام مینامند، تا جایی که دروغ به مشخصهای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود و زشتترین بداخلاقیها نشانه تعهد به دین پیامبری تلقی گردد که برای تکمیل بزرگواریهای اخلاقی مبعوث شده است؛ شکنجه زندانیان و کشتن آنان، و اعمالی که قلم از ذکرشان شرم میکند.
اگر برای حکمرانی مبتنی بر دین تنها یک رسالت وجود داشته باشد آن این است که زمینه را برای زندگی توأم با ایمان آمادهتر کند. پس چرا فاصله جامعه ما با زندگی ایمانی روزبهروز بیشتر میشود؟ این فاصله میراث انقلاب نیست. در تابستان گرم 58، چه بسیار بودند کسانی که برای نخستین بار رمضان را روزه گرفتند و از این تجربه خود لذت بردند؛ میراث انقلاب ما این بود. میراث انقلاب ما معنویتی بود که در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. میراث انقلاب ما پرورش روحهای بزرگ و اخلاصهای مثالزدنی بود. انقلاب ما نشان داد میتواند نورانیتی را که جامعه تشنه آن است تأمین کند. آخر یک بار هم که شده میراثی را که از امام خود تحویل گرفتیم با ایران امروز مقایسه کنیم؛ جامعهای سودازده که در آن تحجر دولتسازی میکند؛ جامعهای تقلبزده، دروغزده.
برخورد گزینشی با پیام دین و آن را مناسب سلیقه و منافع خود درآوردن، خرافه و تحجر را به دامن آن بستن، پول و زور را جایگزین حکمت و موعظه حسنه کردن و بخشهایی از روحانیت، این شجره هزار ساله را دولتی ساختن بیش از این هم نباید نتیجه بدهد. زمانی که امام ما از اسلام ناب محمدی(ص) نام میبرد و آن را در مقابل اسلام تحجرگرا و اسلام آمریکایی قرار میداد چنین روزهایی را میدید. این پوستین وارونه اسمش اسلام هست، اما رسمش اسلام نیست. ما خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص)، این دین غریب هستیم. و خداونده وعده داده است که ما را به راههای رسیدن به این تحفه آسمانی هدایت کند. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. و کسانی که در راه ما کوشش کنند به تحقیق آنان را به راه هایمان هدایت میکنیم.
آیا در این چند ماهه ندیدید که او چگونه به این وعده عمل کرد؟ پروردگار ما ایمانهایمان را ضایع نکرد و نخواهد کرد، زیرا او به خلاف مدعیان، نسبت به مردم دلسوز و مهربان است. و ما کان الله لیضیع ایمانکم ان الله بالناس لرئوف رحیم. کام ملت از آنچه که گذشت تلخ است، اما کیست که دستاوردهای حاصل شده در عين اين تلخكاميها را ناچیز بشمارد؟ ما با پوست و خون خود عظمت آنچه در این ایام کوتاه حاصل شده است را درک میکنیم. ما چه کردیم که به این دستاوردها رسیدیم. حقیقت آن است که جز ایمان به وعده الهی عملی متناسب با این همه پیشرفت نداشتهایم. به حوادث این ایام بنگرید و در هر كدامشان راه های خدا را که یکی پس از دیگری پیش پای ما گشوده شدند ملاحظه کنید. آنها را هم که ببندند دادار از وفا به وعدهای که داده است عاجز نمیشود و راههایی دیگر پیش پای کسانی که برای او میکوشند میگشاید؛ راههایی امن، راههایی هموار، راههایی مستقیم که بدون تردید ما را به مقصد می رسانند. چرا به خداوند توکل نکنیم حال آن که راههایمان را به ما نشان داده است؟ و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. با دسترسی به چنین راههایی ما نیاز به تخطی از قانون، پشیمانی از مسالمت، توسل به تخریب یا وارد شدن به هر کوره راه دیگری نداریم.
و در آن سو نگاه كنيم كه مخالفان مردم با قدم گذاشتن در بیراهه ها چگونه رو به نشيب ميروند. فرزندان انقلاب را به زندان انداختند تا اوهام خويش را ارضا كنند. آنها چه نتيجهاي براي اين كار خود توقع داشتند؟ بدن رنجور قرباني ترور را به بند كشيدند و ضارب او را آزاد و متمتع قرار دادند. آنها انتظار داشتند از اين كار جز ريختن آبروي خود چه سودي ببرند؟ در سراشيبي كورهراهي كه درون آن افتاده بودند خردشان جا ماند و عنانشان در دست افراطگراني قرار گرفت كه نيمههاي شب به خوابگاه دانشجويان غريب و مظلوم حمله ميكنند و رايجترين كلمات در فرهنگ لغاتشان دشنامهاي ركيك است.
رهروان راههاي خدا به اميدي كه از وعده او داشتند رسيدند؛ آيا مسافران بیراهه نيز به آن چيزي كه بايد انتظارش را ميكشيدند نرسيدهاند؟ ملاحظه تقيه و تملق اين و آن و شنيدن بوي حرص و بخل و آز از دهان تمجيدگران، برخورداري از حمايت خطيبي كه از منبر مقدس نمازجمعه به خشونت تشويق و به اعترافگيري مباهات ميكند؛ ترس، ترس از تنهايي، ترس از آينده، ترس از عاقبت، ترسي كه با ترساندن ديگران پنهانش ميكنند.
مردم فداکار ایران! پیمانی است بر ذمه فرزندان انقلاب اسلامی که در بازگرداندن آن به اصل نخستیناش از بذل هیچ کوششی کوتاهی نکنند، و عهدی است بر عهده همراهان و یاران شما که در راه مبارزه با متقلبان و دروغگویان به سرمایه اجتماعی و اعتمادی که ایجاد شده است، خیانت ننمایند. در عین حال تکلیفی است بر همه ما که اگر مصلحت کشور و مردم را در امری دیدیم از ملامت نترسیم و از شجاعت دریغ نورزیم. بنا بر چنین تعهداتی اینجانب برای رسيدن به آرمانهایی که پیش روی خویش داریم به جز ادامه راه سبزی که در این چند ماهه دنبال کردهاید پیشنهاد نمیکنم؛ راه سبز امید. راهی که از پیش از انتخابات آغاز کردید و همچنان با عزم های استوار در آن گام می زنید. راهی که با دعا و ندا و تکبیر، با گردهمایی های بزرگ و کوچک، با کوشش ها و جوشش ها و گفتگوها و پرس و جوهای خود همچنان در آن قرار دارید.
ما برای اشاره به جنبشی که آغاز کرده ایم از عنوان «راه» استفاده می کنیم تا توفیقهایی که در هر مرحله به دست میآوریم پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم. علاوه بر آن ما در این مسیر چشم به جادههایی داریم که هدایت الهی پیشپایمان قرار میدهد. ما میاندیشیم و تدبیر میکنیم، اما ایمان داریم که در عمل، تنها راههایی که او برایمان میگشاید از خود کارسازی نشان میدهند.
ما در راهی که خداوند پیش رویمان قرار داده است از نماد «سبز» استفاده کردهایم تا پرچم دلبستگی نسبت به اسلامی باشد که اهل بیت پیامبر(ع) آموزگاران آن بودهاند؛ اهل بیت خرد، اهل بیت محبت، اهل بیت نورانیت.
و ما «امید» را سرمایه خود قرار دادهایم تا حاکی از هویت ایرانیمان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنههای سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛ راه سبز امید.
چندی پیش، زمانی که از این نام برای بیان ویژگیهای حرکت شما استفاده کردم تصور برخی بر آن قرار گرفت که حزب یا جبههای جدید در حال تشکیل است، حال آن که این راه به هیچ وجه مشابهی و یا جایگزینی برای سامانهاي سیاسی رسمی نیست و نیاز به آنها را منتفی نمی کند، بلکه حرکتی اجتماعی و دامنه دار برای ترمیم و ایجاد برخی از بنیادین ترین زیرساختهای سیاسی است که همه شئونات کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد و از جمله تشکلها و احزاب برای فعالیت ثمربخش بدانها احتیاج مبرم دارند. قطعا جامعه ما برای محقق کردن فضای باثبات سیاسی به احزاب صالح و قدرتمند نیازمند است و چه بسا زمانی که زمینه برای فعالیت موثر و مفید سامان های سیاسی فراهم شود اینجانب و برخی از همفکران شما نیز کوشش های خود را در چارچوب تشکلی متعارف از این نوع قرار دهیم. اما راه سبز امید تشکلی از این نوع نیست. تحزب اساسا به معنای آن است که گروهی از همفکران در سازمانی مشخص و دارای سلسلهمراتب شناخته شده گردهم بیایند. همچنین در یک حزب تأکید بر بیشترین همفکری و وحدت حداکثری در عقاید است، حال آن که راه ما به عنوان مسیری که تجدید و تقويت هويت ملی را هدف گرفته، بر وحدت حول حداقل نکات مشترک تکیه میکند؛ مجموعهای پیاممحور و متشکل از تمامی سازوکارهای مدنی کوچک و بزرگ که در مسیر خود هدفی مشترک را انتخاب کردهاند.
صورت ظاهری اقداماتی که برای تداوم و تقویت حرکت کنونی مردم انتخاب میشود در حکم لباسی است که بر قامت آن میدوزیم، و فاخرترین لباسها تنها در صورتی برازنده خواهد بود که به فراخور واقعیت برده شود. واقعیت موجود در کشور ما نسبت به آنچه که در گذشته بود تغییرات شگرفی کرده است. آنچه اینک در جامعه ما نقشآفرینی میکند شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است. این شبکه دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که به هنگام تصمیمگیری در مورد راهحلها و اقدامات آتی، باید به آنها توجه کرد. آنچه اينجانب در پاسخ به سوال چه بايد كرد پيشنهاد ميكنم تقويت و تحكيم اين شبكه اجتماعي است.
تجربه چندین دهه از تاریخ ایران که ما از نزدیک شاهد آن بودهایم نشان میدهد حرکات جمعی مردم ما تنها در دوران باروری، حیات و سرزندگی این هستهها به نتیجه میرسند. آن چیزی که از آن به عنوان جامعهای زنده و فعال نام میبریم، جامعهای که به صورت موثر، آگاهانه و خلاق نسبت به حوادث واکنش نشان میدهد و امكان استبداد و تخطي ساختارهاي قدرت از خواست خود را از ميان ميبرد ترکیبی تشکیل یافته از چنین شبكه قدرتمندي است.
وظيفهاي كه امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتي فطري از جمعهاي كوچك و بزرگ و حتي احزاب و تشكلهاي سياسي ما سر ميزند آن است كه به صورت هستههاي معين براي چنين شبكهاي عمل كنيم.
از مهمترین نقاط قوت این شبکه، شکل طبیعی اجزای آن است. این واحدها عبارت از گروههایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقهدار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کردهاند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست، زیرا به معنای انحلال جامعه است. این واحدها همواره وجود دارند، اما به صرف وجود، شبکه اجتماعی موثری را شکل نمیدهند. با این همه اولین قدم در راهحل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هستههای اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانههایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانههای خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هستههای اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرتهای نهفته ای که دارند برای ما ظاهر شود. خانه های خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات میکردیم اینک هفته ای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکه های اجتماعی ما در این امر است.
گرد هم جمع شويم تا چه كنيم؟ اين نخستين سوالي است كه معمولا در چنين شرايطي از يكديگر ميپرسيم. ما معمولا تصور ميكنيم آنچه در اين گردهمآييها اهميت دارد كاري است كه در قالب آنها با كمك يكديگر به انجام ميرسانيم. البته این تصور درستی نیست، اما تصوری طبیعی است. از این روست که واحدهاي اجتماعي اگر محوری برای فعالیتهای ثمربخش قرار نگیرند بهمانند درختانی که میوههایشان چیده نشود بازدهی خود را از دست میدهند، لذا باید آنها را موضوع تلاشهای اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عامالمنفعه و دیگر فعالیتهای مدنی مشابه قرار داد تا در درازمدت و پس از عبور امواج حادثه و عاطفه همچنان به ایفای نقش تاریخسازی که از آنها انتظار داریم بپردازند.
جمعهای خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی و ادبی، انجمنها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، نهادهای حرفهای، گروههایی که با هم ورزش میکنند یا در رویدادهای هنری حاضر میشوند، حلقه همکلاسیها، گروه فارغالتحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافتهاند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعههای کوچک عضویت داریم و این دستمایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هستههای جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.
ما زمانی موفق به برقراری ارتباط موثر با یکدیگر خواهیم شد که در شعاری مشترک همصدا شویم؛ شعاری دقیق و عمیق که قادر به تأمین خواستههای ما باشد. بخش مهمی از توانمندیهایی که اینک در شبکههای اجتماعی ما ایجاد شده است مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کرده ایم. تعادل طلايي ويژگي مهم اين شعار و آرمان است، به صورتي كه اگر بر آن بيفزاييم چه بسا كساني كه نتوانند يا نخواهند با آن همصدا شوند، و اگر از آن بكاهيم چه بسا قشرهايي كه اميدهاي خود را در آن نيابند. این بزرگترین سرمایه ماست که باید در پالایش و پاسداری از آن بیشترین دقت و همت را به کار بگیریم.
ما اگر صرفاً در یک انتخابات شرکت کرده بودیم برخورداری از حمایت اکثریت مردم برایمان کافی بود. اما در یک حرکت عظیم اجتماعی، اکثریت تنها زمانی به پیروزی میرسد که به اجماع نزدیک شود و آن گاه از مشروعیت غیرقابلمقاومت برخوردار خواهد شد که توجه خود را نسبت به دغدغهها و حقوق کسانی که امروز یا فردا ممکن است متفاوت با او بیندیشند و در اقلیت قرار گیرند به اثبات برساند.
نمیتوان از جامعهای که بخش قابل توجهی از آن دچار جبر نان و از تأمین نیازها اولیه خود ناتوان است انتظار مشارکت گسترده در فرآیند توسعه سیاسی را داشت. البته عکس این رابطه نیز صادق است و جامعهای که از آزادیها و آگاهیهای اساسی محروم شود در تأمین معیشتی که لیاقت آن را دارد نیز درمیماند و حتی در عهد درآمدهای افسانهای، به پیشرفتی بیشتر از صدقهپروری و واگذار کردن اختیار بازار و اقتصاد ملی خود به بیگانگان نائل نمیشود. ما بر این باوریم که آزادی زمانی دوام دارد که با عدالت توأم باشد. به همان اندازه که محدودیتهای جاری برای آزادی بیان و امکان برگزاری اجتماعات نگرانکننده است، وجود فقر، فساد و تبعیض در سطحی گسترده چشمانداز دسترسی به جامعهای آرمانی مبتنی بر قانون اساسی را تیره میکند، به ویژه آن که در سیاست سالهای اخیر دورنمای روشنی برای خروج از ا ین وضعیت ملاحظه نمیشود، به صورتی که وارد آمدن صدمات اساسی به تولید ملی، تداوم فعالیت سودآور اقتصادی را به یک آرزو و یافتن شغل مناسب را به دغدغه اصلی جوانان و خانوادههای آنان مبدل ساخته است.
راههای خدا متکثر است و برای دفع ظلم و استبداد و تحقق ایرانی پیشرفته، ما نباید به قدم گذاشتن در یکی از آنها یا همراهی با یکی از همفکران خود اکتفا کنیم. ما در پیوندهای خود به نظمی نیاز داریم تا اگر دست تطاول و ظلم فردی یا افرادی از همراهانمان را ربود و واحد یا واحدهایی از این شبکه اجتماعی گسترده را ویران کرد، لطمهای به حیات و پویایی آن وارد نشود و با تکیه بر خرد جمعی، در هر مرحلهای از این مسیر بتوانیم اهداف پیشاروی خویش را شناسایی و با بلندترین گامها به سوی آن حرکت کنیم.
همچنین اگر در جناحی که قدرت خود را در مخالفت با مردم و خواسته های به حق آنان توهم کرده است خواستی برای برون رفت از بحران وجود داشته باشد حداقل آنچه که در این مرحله می تواند به این هدف کمک کند اقدامات زیر است:
1. تشکیل گروه حقیقتیاب و حکمیت مورد قبول همه ذینفعان در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری و رسیدگی به تخلفات و تقلب های انجام گرفته و اعمال مجازات برای خاطیان
2. اصلاح قانون انتخابات به صورتی که شرایط برای برگزاری عادلانه و منصفانه انتخابات و اطمینان مردم از این امر فراهم شود.
3. شناسایی و مجازات عاملان و آمران فجایعی که در حوادث پس از انتخابات بر علیه مردم صورت گرفته است در تمامی نهادهای نظامی، انتظامی و رسانهای
4. رسیدگی به آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات و خانوادههای جانباختگان، آزادی همه دستاندرکاران، فعالان سیاسی و نیروهای مردمی دستگیر شده، مختومه کردن پروندهها، اعاده حیثیت از آنان و خاتمه یافتن تهدیدها و آزارهایی که همچنان برای واداشتن آنان به عدم تظلم و پیگیری حقوق شان صورت می گیرد.
5. اعمال اصل 168 قانون اساسي در خصوص تعريف جرم سياسي و رسيدگي به جرايم سياسي با حضور هيئت منصفه
6. تضمين آزادي مطبوعات، تغيير رفتار جانبدارانه صدا و سيما، رفع محدوديتهاي اعمال شده براي برخورداري احزاب، گروههاي سياسي و نگرشهاي مختلف از ارائه ديدگاههاي خود در رسانهها، به ويژه صدا و سيما و اصلاح قانون رسانه ملی به صورتی که رسانه ملی نسبت به اعمال خلاف قانون خود پاسخگو قرار گیرد.
7. به فعلیت درآمدن ظرفیت های ایجاد شده در قالب تفسیر اصل 44 قانون اساسی برای ایجاد رسانه های شنیداری و دیداری خصوصی
8. تضمين حق اساسي مردم در تشکيل اجتماعات و راهپيماييها با اعمال اصل 27 قانون اساسي
9. تصویب منع مداخله نظامیان در امور سیاسی و جلوگیری از دخالت نیروهای مسلح در فعالیتهای اقتصادی
ما در راهی پر از نورانیت وارد شدهایم که از هم اینک سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته کرده است. برای خود و شما در این مسیر از خداوند یاری میطلبم و امیدوارم با همکاری و همراهی همه دلسوزان نظام و انقلاب اهداف ملت در هر مرحله از این مسیر روشن و محقق شود.
میرحسین موسوی
مهدی کروبی: نگران حذف جمهوريت نظام هستيم، توقيف روزنامه و فيلتر شدن سايت هزينه افشاگری ماست،
حجت الاسلام مهدی کروبی در مراسم افطاری که از سوی ناصر قوامی در شهر قزوين برگزار شد طی سخنانی در جمع حاميان خود در اين شهر با اشاره به حوادثی که پس از انتخابات روی داد ادامه اين روند را يک نگرانی نسبت به آينده و سرنوشت کشور دانست و گفت : نگران وارد شدن خدشه به جمهوريت نظام هستم ، نگران اين هستيم که جمهوريت از نظر محتوايی به مرور حذف شده و تنها يک چيز صوری و ظاهری از آن باقی بماند.
شيخ اصلاحات تصريح کرد: جمهوريت و اسلاميت دو مبنای بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران است که هر دو به هم متصل بوده و تضعيف يکی، ضعف ديگری را در پی خواهد داشت .
انتقادات جدید آیتالله دستغیب از سرکوبهای اخیر : آیا تاوان شرکت در انتخابات، کتک خوردن است؟
آیتالله علیمحمد دستغیب، مرجع تقلید ساکن شیراز، هفته پیش در جلسه تفسیر قرآن روزانه خود ضمن انتقاد شدید از سرکوبهای پس از انتخابات، سرکوبگران را متهم کرد که دسته دسته مردم را رو به جهنم مىبرند. ایشان همچنین به طور تلویحی از تهدید کودتاچیان علیه دفتر خود خبر داد و از کسانی که محفل منتقدان را مسجد ضرار مینامند، به شدت انتقاد کرد.
به گزارش موج سبز آزادی، آیتالله دستغیب روز 10 شهریور که مصادف با یازدهمین روز ماه مبارک رمضان بود، در سلسه جلسات تفسیر سوره انبیا و در تفسیر آیات 28 و 29 این سوره، گفت: اگر كسى مال ديگرى را غصب كند يا آبروى كسى را ببرد يا آنكه كسى را كتك بزند يا زخمىاش كند - هر چند از روى شوخى - ظالم محسوب مىشود. برخى نيز كه در جريان درگيرىهاى بعد از انتخابات به جان مردم افتادند و آنها را با چوب و چماق كتك زدند، مرتكب ظلم عظيم گشتند. آيا تاوان شركت در انتخابات، كتكخوردن است، آن هم در ملأ عام؟
این مرجع تقلید همچنین تصریح کرد: آيا كسانى كه مردم را كتك زدند، خود را مسلمان مىدانند و ديگران را كافر و مرتد قلمداد مىكنند؟! آن وقت به ما مىگويند تو مرتد هستى و خودش هيچ! نحن ابناء اللَّه و احبائه يعنى همين. يهوديان نيز همين سخن را مىگفتند. آيا تو اهل بهشت هستى و بنده كه تو را نصيحت مىكنم اهل جهنم هستم و مسجد ما مسجد ضرار است؟! اين چه راهى است كه مىروى؟ به جهنم مىروى و بهشتيان را جهنمى مىدانى؟!
به نوشتهی سایت آیتالله علیمحمد دستغیب، وی همچنین با اشاره به روایتی مبنی بر اینکه خائنان از شفاعت محروم هستند، در سخنانی گفت: خيانت به ملت معنايش چيست؟ ما كه مردم را ارشاد مىكنيم و به راه ايمان مىخوانيم، مرتد هستيم اما شما كه دسته دسته مردم را رو به جهنم مىبريد و موجب مسيحىشدن و بهايىشدن جوانها مىشويد اهل بهشت هستيد؟! چقدر انسان مىتواند نافهم باشد؟ چرا خود را در جايگاهى قرار مىدهيد كه هيچ پايگاهى نداشته باشيد؟ به جاى تهديد اين مسجد، به گوشهاى برويد و از آنچه كردهايد توبه كنيد، عذرخواهى كنيد از ملت! حال دستِ بالا بلند شديد و توقع داريد سخن نگوييم؟ مگر ما چه كردهايم غير از دعوت مردم به دين اسلام و احكام؟ به شما هم توصيه مىكنم كه به دامان ملت بازگرديد.
آیتالله دستغیب فردای آن روز نیز در سخنان دیگری، جوانان را خطاب قرار داد و گفت:بر همگان، مخصوصاً جوانان عزيز در سراسر كشور، لازم است كه استقامت در دين داشته باشند، مخصوصاً در پيشامدهاى اخير. اين استقامت است كه انسان را پيروز مىكند. درست است كه عدهاى به اشتباهات بزرگى افتادهاند و دستبردار هم نيستند، اما هيچ كس نبايد استقامت خود را رها كند و با دين خدا قهر نمايد و دست از آن بردارد؛ يا يهودى ونصرانى شود يا آنكه نماز و روزه و واجبات را ترك كند!
«موج سبز آزادی» فایل صوتی یکی از جلسات تفسیر این شبهای آیتالله دستغیب را تا چند ساعت بعد در بخش «صدای اسلام سبز» قرار خواهد داد.
کروبی: فیلتر کنید،فیلترشکن هست
به گزارش فردا مهدي كروبي در مراسم افطاري سيد ناصر قوامي رئيس كميسيون قضايي مجلس ششم و رئيس ستاد انتخاباتي خود در استان قزوين بر ادامه راه خود در راستاي اهداف و آرمان هاي انقلاب و شهدا تاكيد كرد و افزود: بنا دارم تا زماني كه حيات داشته باشم و حضرت عزاييل به سرغم نيايد حتي يك لحظه هم آرمان ها و اهداف جمهوري اسلامي و شهدا را رها نكنم.
دبير كل حزب اعتماد ملي در اين مراسم كه شب گذشته در قزوين برگزار شد، ضمن اظهار تاثر از حواشی بعد از انتخابات، گفت: متاسفانه برخي فعل و انفعالات در سرنوشت اين انتخابات تاثير گذاشت.
وي با بيان اينكه فضاي انتخابات براي همه مردم و متاسفانه براي دنيا نمايان است، اظهار داشت: به خطر افتادن جهوريت نظام مهمترين عامل نگراني از انتخابات است؛ با توجه به اينكه اسلاميت و جمهوريت از هم ناگسستني هستند براي سرنوشت اسلام هم نگران هستيم.
كروبي با بيان اينكه اسلام در اين كشور ريشه دار است، اظهار داشت: نگران اين هستيم كه جمهوريت از نظر محتوايي به مرور حذف شده و تنها يك چيز سوري و ظاهري از آن باقي بماند.
وي تاكيد كرد: البته وجود نگراني بدين معنا نيست كه مايوس و خانه نشين شويم؛ ضمن داشتن دغدغه نبايد وظيفه و مسئوليت را از گردن خود ساقط كنيم.
دبير كل حزب اعتماد ملي با اشاره به اينكه جامعه ما بسيار بالغ است و از نظر سياسي مسائل را به خوبي متوجه شده و درك مي كند، افزود: مردم براي اقداماتي كه در چارچوب قوانين اسلام باشد، كاملا آماده هستند.
وي با بيان اينكه بايد با تدبير، دور انديشي و با حساب و كتاب، كارهاي خود را به طور قاطع پيش ببريم، گفت: در اين راه مشكلاتي هم وجود دارد كه بايد آن را پشت سر گذاريم؛ نعمتي كه بدون رنج و زحمت بدست بيايد چندان ارزش ندارد و زود هم به باد مي رود.
كروبي تصميم گيري ها را منوط به شرايط زماني دانست و ادامه داد: نمي توانيم بگوييم يك ساعت ديگر چگونه برخورد مي كنيم بنابراين با عزم مسلم و تفكر صحيح جلو مي رويم.
او با بيان اينكه نبايد هياهو كنيم و در عين حال هم نبايد خاكروي قضايا بريزيم و آنها را ناديده بگيريم، گفت: بايد آسيب شناسي كرده و مقصر را پيدا كنيم. بايد معلوم شود چرا و از كجا خورده ايم.
نامزد معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوري، به توقيف روزنامه و سايت حزب خود اشاره و عنوان كرد: مطبوعاتي ها نگران نباشند؛ يك روزنامه تعطيل شد، يك روزنامه ديگر؛ ولايت نشه امامت مي شه.
دبير كل حزب اعتماد ملي خطاب به برخي مسئولان، ادامه داد: فيلتر مي كنيد، فيلتر شكن هست! هرچه محدوديت قائل شويد فرزندان باهوش سرزمينمان مي دانند چكار كنند.
وي تاكيد كرد: محدوديت ضربه مي زند ولي اين ضربه محدوديت كاري ايجاد نمي كند؛ اين روزها سايت ها فراوان است و مخابره خبر ممكن.
كروبي همچنين در خلال سخنان خود به مزاح گفت: با اين موبايل هايي كه از من فيلم مي گيريد تن و بدنم مي لرزد كه نكند اشتباهي كنم و شما هم ضبط كنيد.
۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سهشنبه
Petition for the release of Iran's Political Prisoners
--
Greetings and Bless you
Reza Mousoli