۱۳۸۸ شهریور ۹, دوشنبه

پزشکی قانونی: علت مرگ روح‌الامینی شرایط بد نگهداری، ضربات متعدد و اصابت جسم سخت در کهریزک است

پارلمان‌نیوز: پزشکی قانونی کشور هر گونه ابتلای مرحوم محسن روح الامینی به مننژیت را رسما نفی و طی گزارشی رسمی دلایل فوت وی را اعلام کرده است.

 یک منبع آگاه در گفتگو با مهر، اظهار داشت:«کمیسیون پزشکی قانونی کشور در تاریخ 25/5/88 نتیجه نهایی و نظریه رسمی خود در باره علت فوت محسن روح الامینی را به مراجع قانونی و طرفین ذیربط ارائه نموده است.»

وی افزود:« بر اساس این گزارش ، مرگ ناشی از استرس‌های فیزیکی ، شرایط بد نگهداری ، ضربات متعدد و نیز اصابت جسم سخت عنوان شده و قویا ابتلای آن مرحوم و فوت به علت بیماری و مننژیت نفی شده است.»

این منبع آگاه در خصوص محل حادثه نیز گفت:«مرحوم محسن روح الامینی در بازداشتگاه کهریزک زندانی بوده و در شرایط نامناسب جسمانی در حال انتقال به زندان اوین بوده که با توجه به تشدید حالت بد جسمانی در انتهای مسیر و قبل از پذیرش با تاخیر 70 دقیقه‌ای به بیمارستان منتقل شده و متاسفانه فوت نموده است. بدین ترتیب وی اصولا در زندان اوین پذیرش نشده بود.»

در حالی که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر دانشجویان با ایشان ، تاکید فرمودند که با تخلفات و جنایات صورت گرفته در جریان بازداشتها از جمله در بازداشتگاه کهریزک بدون هر گونه مماشاتی برخورد قانونی و عوامل آن شناسایی و مجازات خواهند شد، امروز برخی رسانه های رسمی دلیل فوت محسن روح الامینی را ابتلا به بیماری عنوان کرده‌اند!

منبع فوق گفت: «با توجه به حساسیت‌های ارزنده مسئولان عالی رتبه نظام در پیگیری تخلفات صورت گرفته ، هر گونه پیش داوری و انتشار اخبار کذب می‌تواند تلاشی برای انحراف از واقعیت و ضربه به روند قانونی مورد نظر مسئولان کشوربرای احقاق حق و اقامه عدالت ارزیابی شود. وی خواستار پیگیری این خبرسازی ها از سوی مراجع مسئول شد.»

رهبر معظم انقلاب در پی اولین گزارشاتی که از برخوردهای غیر قانونی با بازداشت شدگان در بازداشتگاه کهریزک منتشر شد ، دستور تعطیلی آن بازداشتگاه و برخورد با عوامل خودسر و خاطی را صادر کردند. در این راستا کمیته های ویژه ای از سوی مجلس و شورای عالی امنیت ملی نیز طی ملاقاتهای مختلف با آسیب دیدگان در حال پیگیری موضوع هستند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای شب گذشته نیز در دیدار اساتید دانشگاه تاکید کردند که نظام اسلامی در برخورد با تخلف و جنایت مجامله و گذشت نخواهد داشت.


فتوای صريح آيت‌الله منتظری: ولی فقيه، بدون انتخاب آزاد مردم، مشروعيت ندارد، ميزان نيوز

آيت‌الله العظمی حسينعلی منتظری، از مراجع تقليد شيعيان، در پاسخ به يک استفتاء درباره‌ی نقش رضايت اکثريت ملت در جواز تصرف در حکومت، تصريح کرد که مشروعيت ولايت و حاکميت غير معصومين (ع) با انتخاب صحيح و آزاد مردم محقق می‌شود و بدون آن، نه مشروعيت دارد و نه مقبوليت. ايشان در بخش ديگری از اين فتوای صريح خود، خاطرنشان کرد که در تاريخ ثبت نشده که امامان شيعه برای گرفتن قدرت و حاکميت متوسل به زور و سلاح شده باشند. « متن کامل سؤال مطرح شده از آيت‌الله العظمی منتظری و تصوير پاسخ اين مرجع تقليد را که به مهر شخصی ايشان ممهور شده است، در ادامه منتشر می‌شود: متن استفتاء از آيت‌الله العظمی منتظری بسمه تعالی با سلام خدمت مرجع گرانقدر جناب آقای منتظری از آن جا که وقايع اخير منشاء بحث‌های تازه‌ای در مورد مبانی «نظريه‌ی حکومتی اسلام» شده است، و با توجه به اين نکته که بحث‌های مطرح شده خواه‌ناخواه واجد مخاطبين پرشماری در ميان نسل حاضر و حتی نسل‌های بعدی است، لازم به نظر می‌رسد تا با بيان هر چه بی‌ابهام‌تر و بی‌واسطه‌تر نظرات مراجع بزرگ‌وار، اولا بستر مناسب برای ابلاغ احکام واقعی اسلام در اين موضوع فراهم شود، ثانيا زمينه‌ی بهره‌برداری‌های مغرضانه را، که متاسفانه اغلب با خلط مباحث و استفاده از اصطلاحات فنی دور از دسترس عامه انجام می‌شود، به حداقل رساند. مورد سوال در موضوع «ميزان نقش رضايت اکثريت در جواز برای تصرف در حکومت» از منظر احکام اسلام است. به طور مشخص، اگردر زمان يکی از امامان معصوم گذشته، که بدون شک از جانب خدا واجد ولايت بر روی زمين بوده‌اند، شرايطی پيش می‌آمد که معصوم (ع) به لحاظ قوای قهريه و نظامی امکان تصرف در حکومت را به رغم رضايت اکثريت داشت، بر اساس شناخت ما از سيره و روش آن بزرگواران، آيا ايشان با تکيه بر قوای ذکرشده خود را مجاز به تصرف معرفی می‌کردند؟ با تشکر و احترام. تصوير پاسخ آيت‌الله العظمی منتظری

آیت الله العظمی بیات زنجانی : فصل الخطاب ملت اند.

 

-اخيراً مباحثي در جامعه مطرح شده است. آيا تلقي هاي متفاوت از بحث ولايت فقيه آن هم در ميان کساني که خود پايه گذار اين امر در کشور بوده اند موجب نشده است اين مباحث شکل بگيرد؟ به طور مثال تلقي متفاوت ديدگاه ميان رئيس و نايب رئيس مجلس خبرگان رهبري يا حتي ديدگاه هاي متفاوت برخي مراجع معظم تقليد در کشور نسبت به اين مساله.

 

سوال جالبي است. ولايت فقيه اگر با همان تعريفي که گذشت و در قانون اساسي هم آمده است و موسس نظام روي آن تاکيد کرده است، طرح شود و به صورت عيني لباس عمل بپوشد، علاوه بر اينکه بحران زا نيست زمينه هاي بحران هاي زيادي را هم مرتفع مي سازد ولي اگر آمديم من عندي، حکومتي را مطرح کرديم که براي بشر امروز ناشناخته است، ولايت فقيه را يک امر ماورائي و انتصابي آن هم فوق درک بشر، معرفي کرديم و باب؛ «النصيحه لائمه المسلمين» را که مورد تاکيد رسول خدا(ص) و اهل بيت(ع) را به روي مردم بستيم و در عمل اجازه سوال، اظهارنظر، تفکر و انديشه ورزي را نه تنها نداديم بلکه نوعي کفر و زندقه شناختيم و برخلاف اصل ولايت فقيه که متکي بر معرفت و فهم بشر و عقلاي عالم برنامه ريزي شده، به صورت يک امر دست نيافتني به جامعه معرفي کرديم، به طور طبيعي تلقي ها مختلف به وجود خواهد آمد و وجه مشترک بين اين تلقي ها قابل تعريف نخواهد بود و به مرور يک اصل پذيرفته شده مورد قبول مردم، زير سوال خواهد رفت و جامعه گرفتار بحران خواهد شد.

 

-پس مساله فصل الخطاب بودن نظر ولي فقيه در جامعه ديني چه مي شود؟

 

قبل از پرداختن به پاسخ اين سوال نکته يي که در اينجا براي ما مهم است و لازم است مورد تاکيد قرار گيرد عبارت از اين است که ما گاهي مساله را به صورت بخشي، گاهي به صورت يک واحد و گاهي يک قسمت کوچک را به صورت يکپارچه و به هم پيوسته ملاحظه مي کنيم و هر کدام از اين لحاظ ها و نگاه ها، اثرات و لوازم و تبعات و نتايج خاص خودش را خواهد داشت. خبرگان قانون اساسي که دوران ستم شاهي را ديده بودند، بيرون از ايران رفته بودند، نظامات مختلف سياسي را تجربه کرده بودند. اينها بلد بودند چگونه تنظيم کنند. مي دانستند اين سيستم حکومت، اولين بار است که در جمهوري اسلامي دارد پياده مي شود. طبعاً در تجربه ممکن است خيلي چيزها رو شود ولي در قبل روشن نبود. ممکن است خيلي از تغييرها ظاهر شود ولي قبلاً ظاهر نبود. پس اين نکته را هم بايد توجه داشته باشيم که ما به مرور نقايص را کشف مي کنيم و نواقص را درک مي کنيم. با توجه به اين نکته، ما مي آييم به اينجا مي رسيم و مي گوييم اگر سيستمي در جاي خودش حاکم باشد، يعني چه؟ يعني اگر ما رابطه خبرگان و رهبري را يک رابطه منطقي تصوير کنيم، نه رابطه مطيع و مطاع. ما اگر رابطه رهبري را با خبرگان مثل رابطه دولت و مجلس مشخص کنيم آن وقت موضوع فرق مي کند، چرا؟ براي اينکه مشروعيت دولت با مجلس است. در جايي که قوه قضائيه با رهبري، قوه قضائيه با قوه مقننه، قوه قضائيه با مجريه دعوا داشته باشد آنجا فصل الخطاب کيست؟ رهبر. اما در جايي که در رابطه با خود رهبري بحث مي شود رهبري عملکردش چقدر است؟ خودش بايد بيايد و بگويد من خوب هستم؟ خير، اينکه «دور» است. پس منافاتي ندارد ولي فقيه فصل الخطاب باشد در رابطه با زيرمجموعه خودش اما وقتي خودش زيرمجموعه خبرگان است چي؟ آنها هستند که مي توانند بگويند اين شرايط را داريد يا نه.

 

-اين زيرمجموعه، شامل مردم هم مي شود؟

 

خير، تمام حرف اين است که مردم نه زيرمجموعه رهبري هستند، نه زيرمجموعه قوه مجريه هستند، نه زيرمجموعه قوه مقننه هستند بلکه اصل مشروعيت نظام با مردم است. يعني مردم اگر خدايي نکرده روزي روزگاري از اصل نظام روي گردان شوند هيچي نمي ماند. مردم را ما نمي توانيم زيرمجموعه بدانيم. بله اگر آحاد مردم تخلف کردند مطابق قانون اساسي اگر شاکي داشته باشند، دستگاه هاي قضائيه مي تواند پيگيري کند ولي اين دليل بر اين نيست که مردم را مثلاً زيرمجموعه قوه قضائيه بدانيم. يا دقيق تر اينکه وقتي مردم به صورت عام يک چيزي را مي خواهند قانون اساسي يک شيوه هايي را براي ابراز اين خواسته هايشان اعلام کرده است و به همين دليل است که مردم دقيقاً بر طبق نص قانون اساسي با رعايت موازين اسلامي حق دارند حتي بيرون بيايند، حق دارند تظاهرات کنند، حق دارند اظهارنظر کنند، حق دارند تجمع کنند و حق دارند از اصلاحات يا تغييرات دفاع کنند يا مخالفت کنند. قانون اساسي تشکيل اجتماع و راهپيمايي ها بدون حمل سلاح به شرط اينکه مخل مباني اسلام باشد را مجاز مي داند. معني اين حرف چيست؟ معني اين است که وزارت کشور موظف به دادن جواز است نه اينکه مي تواند مجوز بدهد يا ندهد. او اگر اجازه ندهد تخلف به شمار مي رود. يک مانع وجود دارد و آن اينکه مخل قوانين اسلام باشد، که اين هم کاملاً معين و روشن است؛ به همين دليل در اينجا وزارت کشور موظف به همکاري است. متاسفانه برخي آمده اند و اين اصل را تفسير مي کنند که البته حق ندارند تفسير کنند چراکه تفسير در جايي است که ابهام وجود داشته باشد. با توضيحاتي که داده شد نتيجه يي که ما مي گيريم فصل الخطاب بودن رهبري، در رابطه با قواي سه گانه زيرمجموعه رهبري است، فصل الخطاب در رابطه با دولت، مجلس است؛ فصل الخطاب در رابطه با آحاد مردم قوه قضائيه است آن هم در موردي که شاکي وجود داشته باشد و فصل الخطاب در رابطه با شخص رهبري، خبرگان رهبري است و نکته مهم اينکه فصل الخطاب در ارتباط با اصل نظام و تغيير و تثبيت آن با ملت است.

 

در اينجا من نبايد خيلي ريز وارد قضيه شوم. اينجا درباره جريانات اخير من حرف براي زدن دارم، من ناچارم بگويم که مجموعه اين قضايا برمي گردد به يک انحرافي که بعد از ارتحال امام به وجود آمد. ما هميشه گفته ايم نظارت استصوابي نمايندگان، مجلس را وکيل الدوله مي کند، نه وکيل المله، وکيل نه ملت بلکه وکيل شش نفر فقهاي شوراي نگهبان مي کند که نه نماينده دولت است و نه نماينده مجلس. نتيجه اش اين مي شود که ما يک مجلس بدون اثر خواهيم داشت که نه مي تواند ناظر باشد نه مي تواند رئيس جمهور را کنترل کند و نه مي تواند توانايي هاي اجرايي ك سياسي را محقق کند. کما اينکه اگر خبرگان از ميان علماي بلاد انتخاب مي شد به گونه يي ديگر بود، اگر صلاحيت خبرگان را حوزه ها تعيين مي کردند اگر صلاحيت خبرگان به صورت «دوري» توسط شوراي نگهبان تعيين نمي شد در خبرگان ما آدم هايي پيدا مي کرديم که آنها علماي بلاد هستند و متکي به مردم و بالاتر از مردم، متکي به اعتقاد دروني هستند.

 

-يکي از دلايلي که خواستيم اين موضوع را با شما آغاز کنيم اين بود که ما به عنوان نسل جوان يک نگراني احساس کرديم نسبت به مجادله کلامي که بين برخي سران نظام شکل گرفته و به گونه يي تعبير شده که يک شکافي بين روحانيت به وجود آمده، شما با اين تحليل موافق هستيد که اين نوع شکاف شکل گرفته و اخيراً شدت يافته است و در اين صورت، راه برون رفت از اين وضعيت چيست؟

 

اين داستان شکاف بين روحانيت را هم نقمت مي دانم هم نعمت؛ واقعاً نعمت مي دانم چرا که اگر اين نعمت نبود ما با اين حوادث اخير بايد مجلس ترحيم بزرگي در ميدان آزادي تهران تشکيل مي داديم و يک مراسم خداحافظي با اصل کيان روحانيت برگزار مي کرديم. اما اين شکاف باعث شد مردم بدانند روحانيت همه يک جور نمي انديشند کما اينکه در جريان انشعاب روحانيون از جامعه(روحانيت) هم همين بود. يادتان هست آن موقع وقتي راجع به انشعاب هم صحبت کرديم، خيلي ها مخالف بودند. حضرت امام نه تنها شفاهي، بلکه مکتوب فرمودند جدايي بخشي از روحانيت به معناي انشقاق نيست، اين جدال نيست بلکه معنايش اين است که دو ديدگاه وجود دارد. البته من در حال حاضر داستان به وجود آمده را انشعاب بين روحانيت نمي دانم بلکه درگيري بين تفکر امام و مخالف تفکر امام مي دانم. جمهوري اسلامي با قرائت امام با جمهوري اسلامي با قرائت ديگران فرق مي کند؛ امام نگاهش نگاه امامت بود، در نگاه امامت همه نقش دارند و صلاحيت ها مربوط به قبل از به قدرت رسيدن فرد است و قدرت در نگاه امامت، تقدس نمي آورد و اين نگاه، دقيقاً در تقابل با نگاه خلافت است. در انديشه خلافت اهل حل و عقل بايد نظارت کنند، اين نظارت استصوابي که آقايان مي گويند از مظاهر تفکر خلافت است. وقتي ما مي گوييم همه بايد صاحب نظر باشند اين يعني چي؟ نخبگان در نگاه امامت نقش هدايت دارند ولي در نگاه خلافت نخبگان نقش انتصاب دارند؛ آنها طرف را نصب مي کنند اما در نگاه امامت آن را معرفي مي کنند، خصوصيات را مطرح مي کنند . شما سه تفکر مقابل تفکر امام علي(ع) را نگاه کنيد. در يکي همسر رسول اکرم(ص) و دو نفر از ياران رسول اکرم(ص) هستند، يک تفکر ديگري داريم که تفکر خارجيگري است و تفکر سوم را هم معاويه رهبري مي کند و نتيجه اين فکر، بر سر نيزه رفتن قرآن مي شود. هر سه هم مسلمان اند؛ اينجا هم همين طور است. اينجاست که شناخت صحيح، انسان را از گمراهي ها نجات مي دهد. در جريان صفين، هم مالک اشتر و هم ابن عباس بودند، ابوموسي اشعري هم بود ولي مالک و ابن عباس فرمايش امام را فهميدند ولي ابوموسي نفهميد و نتيجه اش آن چيزي شد که در تاريخ هم ديده ايد. اينجا هم روحاني خط امام با روحاني که نه امام را مي شناسد و نه به او اعتقاد دارد، در همين جا مشخص مي شود. اينجا شاخص را آن کسي مشخص مي کند که امام را خوب شناخته است، صاحب تحليل است، قدرت تشخيص دارد و مي تواند حرف و عمل امام را ملاک عمل قرار دهد. آقاياني که امروز از امام زمان(عج) حرف مي زنند و مدعي پيروي از ايشان هستند دنباله رو تفکر حجتيه اند بنابراين امروز دعواي ما دعواي تفکر حجتيه است با تفکر حضرت امام(ره). تفکر حجتيه امام و پيشوايش بريتانياست به همين دليل در پي تخريب چهره هاي تيزبين و باهوش هستند. وقتي مي گويم ماجراهاي اخير نعمت هم بود به اين دليل است، چرا که همين جاست که روحاني خط امام(ره) از غير آن مشخص مي شود. شما ببينيد اين افرادي که امروز سنگ امام را به سينه مي زنند، در دوران آن بزرگوار چندين بار مورد تشر قرار گرفتند. چرا ما روي تشرهاي امام حساب باز نمي کنيم؟ آنجايي که امام تشر زده پس معلوم است که نقطه ضعف وجود داشته. آنهايي هم که يک بار مورد تشر قرار نگرفتند به اين علت بوده که از اول در راه مستقيم بودند. درست است که ميزان حال فعلي است اما حال فعلي با چه ملاکي؟ ملاک حال فعلي را در صدر اسلام با چه مي سنجيده اند؟ با آن چيزي که الان مي سنجند؟ به نظر من شاخص هايي وجود دارد و به همين خاطر ما نمي توانيم همه شاگردان امام و همه اعضاي خانواده امام را ناديده بگيريم. الان افرادي مورد بي مهري قرار گرفته اند که مطمئن باشيد اگر امروز هم امام زنده بود اينها مورد علاقه امام بودند. اين شوراي نگهبان چند بار مورد تشر امام قرار گرفت؟ اين افرادي که الان در قم هستند و ايدئولوگ اين قضايا هستند اصلاً با امام نبودند.

 

-پس چرا مراجع معظم در قم وارد اين قضايا نمي شوند و ميدانداري نمي کنند؟

 

با کمال تاسف يک دست هاي مرئي و نامرئي تلاش کرد جايگاه مرجعيت را متزلزل کند؛ مرجعيتي که از نظر اقتصادي متکي به وجوهات مردم بود و ملاک تاييد مرجعيت در حوزه ها حداقل هزار سال تجربه شده بود و توسط حوزه انتخاب مي شد و کسي مي توانست مرجع را معرفي کند که خودش صلاحيت علمي و تقوايي را داشته باشد يا اينکه از نظر علمي و تقوا به جايگاهي رسيده باشد که همه او را قبول داشته باشند. متاسفانه تمام تلاش ها شد که مرجعيت با ديدگاه هاي سياسي تعيين شود اما با اين وجود من معتقدم در جريانات اخير مراجع تا حدود زيادي خودشان را حفظ کردند و شما شاهد هستيد کلام مراجع قم در قضاياي اخير بر ملاک هايي تاکيد کرده است که فقاهت اقتضا مي کرد و در جريانات انتخابات شتابزده درباره برخي مسائل موضع نگرفتند بلکه گفتند مردم خوب عمل کردند و اگر تبريکي هم گفته شد، به مردم گفتند اما نگفتند نتيجه انتخابات مورد تاييد ما هست يا نيست بلکه دغدغه خودشان را به شوراي نگهبان ابراز کردند. اينکه چرا شوراي نگهبان به توصيه هاي مراجع عمل نکرد را بايد از خودشان پرسيد اما يک مرجع پيدا کنيد صراحتاً يا تلويحاً تذکر نداده باشد. با کمال خوشبختي مراجع در خصوص وقايع اخير خوب عمل کردند و مواضع شان عجولانه نبود بلکه منطبق بر اصول و منطق بود. راجع به کشته شدن مظلومانه برخي از هموطنان يا پيرامون همين دادگاه ها سوالاتي شد و جواب هايي را آقايان دادند. بزرگاني وارد شدند و محکوم کردند. آنهايي که توجه نکردند بايد خودشان در روز قيامت و در پيشگاه خداي عالم پاسخگو باشند.


start: 0000-00-00 end: 0000-00-00

سعید مرتضوی، معاون دادستان کل کشور شد

صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، در حکمی سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران را به عنوان معاون دادستان کل کشور منصوب کرد. آقای لاریجانی یک روز پیش از این حکم، عباس جعفری دولت آبادی را در دادستانی عمومی و انقلاب تهران جایگزین آقای مرتضوی کرده بود. آقای جعفری دولت آبادی پیش از این رئیس دادگستری استان خوزستان بوده است. همچنین در حکم دیگری، غلامحسين اسماعيلی نیز به عنوان رئيس سازمان زندانها و اقدامات تأمينی و تربيتی قوه قضائیه منصوب شده است. هفته گذشته آقای لاریجانی، غلامحسین محسنی اژه ای، وزیر سابق اطلاعات ایران را به سمت دادستان کل کشور منصوب کرد. سعید مرتضوی پیش از انتصاب به دادستانی تهران، رئیس دادگاه مطبوعات بود و حکم توقیف تعداد زیادی از ده ها نشریه اصلاح طلبی که در ده سال اخیر توقیف شده اند، با امضای او بوده است. آقای مرتضوی همچنین در دوره دادستانی تهران، حکم بازداشت و محکومیت تعداد زیادی از فعالان سیاسی اصلاح طلب و مخالف را صادر کرد. سران احزاب اصلاح طلب که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران دستگیر شده و در هفته های اخیر محاکمه شده اند، همگی با حکم سعید مرتضوی بازداشت شده اند. نام آقای مرتضوی در جریان کشته شدن زهرا کاظمی، روزنامه نگار ایرانی - کانادایی، در سطح جهان مطرح شد. دولت کانادا آقای مرتضوی را مسئول قتل خانم کاظمی اعلام کرد. خانم کاظمی در زندان اوین و در زمانی که به حکم آقای مرتضوی در بازداشت بود کشته شد. مقامات ایران، برخورد جسم سخت به سر خانم کاظمی را دلیل کشته شدن او اعلام کردند.

start: 0000-00-00 end: 0000-00-00

۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

آیت الله امجد : بوی نفت تمام قم را دربرگرفته است

بوی نفت تمام قم را دربرگرفته و تا زمانی که مراجع نتوانند آنچه را که هضم کرده اند قی کنند و بیرون ریزند هرگز نمی توانند از عدالت و راستی دفاع نمایند

start: 0000-00-00 end: 0000-00-00

آیت‌الله منتظری: این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی!

 عصر چهارشنبه، 4 شهریور 1388

مرجع بزرگ تقلید شیعیان، حضرت آیت‌الله منتظری در پاسه به نامه ۲۹۳ تن از نخبگان ضمن انتقاد شدید از وضع موجود کشور نوشت: این حکومت نه جمهوری است و نه اسلامی. متن کامل این نامه که در سایت شخصی ایشان منتشر شده را در زیر می‌خوانید:


بسم الله الرحمن الرحيم

( انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب )

حضور محترم برادران و خواهران عزيز، روشنفكران و نخبگان محترم
پس از سلام و تحيت ; در رابطه با نامه ارسالى مورخ 1/6/88 آن عزيزان ، ضمن قدردانى و ارج نهادن به ايثارگرى و شهامت و پايدارى شما و ملت بزرگوار و عزيز ايران ، معروض میدارم كه اينجانب بارها تذكرات و پيشنهادهايى را براى بيرون رفتن از اين بحران ويرانگر ارائه نموده ام ، ولى ظاهرا حضرات براى رسيدن به مقاصد دنيوى خويش چنان چشم و گوش و دل بر حقايق بسته اند كه نه مِبينند و نه مِشنوند، ولى از آنجا كه هنوز مبارزات با رژيم گذشته در اذهان بسيارى از افراد زنده است و در ميان سردمداران حكومتى بعضا كسانى هستند كه خود طعم شكنجه و زندان و... را چشيده اند اينجانب هنوز نا اميد نيستم و اميدوارم تا كاملا دير نشده مسئولين امر به خود آيند و بيش از اين وجهه نظام جمهورى اسلامى را در بين توده هاى زجر كشيده و سيلى خورده ايران و در سطح جهانى خدشه دار نكنند و موجب سقوط خود و نظام نگردند.

دين اسلام ، دين كامل الهى است و در آن آزادى عقيده و بيان چنان روشن و واضح است كه قرآن كريم در مورد اصل پذيرش دين مى فرمايد: ( لا اكراه فى الدين ) يعنى زور و اجبارى در پذيرش دين نيست ; و بايد پذيرفتن اصول دين با استدلال و برهان باشد. و سيره و روش رسول خدا(ص ) و ائمه معصومين (ع ) نيز اين گونه بوده كه مردم در كمال آزادى و بدون لكنت زبان و بدون هيچگونه ترس و واهمه اى درباره مسائل انتقاد و اظهارنظر نمايند. بزرگترين ستم و ظلم به اسلام عزيز رفتار مستبدانه با مردم تحت عنوان حكومت دينى و اسلامى است .

اميدوارم مسئولين امر از اين راه انحرافى كه در پيش گرفته اند دست برداشته و حقوق از دست رفته مردم را استيفا نمايند، خسارات را جبران نموده و بى گناهان را بيش از اين در زندان نگه ندارند، و با پايان دادن به سناريوهاى نمايشى دادگاهها و پخش اعترافات آنچنانى بيش از اين قضاء اسلامى را مسخره نكنند; و يا لااقل شجاعت اين را داشته باشند كه اعلام كنند اين حكومت نه جمهورى است و نه اسلامى و هيچ كس هم حق اعتراض و اظهارنظر و انتقاد ندارد.

اميدوارم خداوند كريم در اين ماه مبارك رمضان همه ما را از كجروى ها باز داشته و مشمول هدايت هاى مستمر خويش قرار دهد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .

4 شهريور ماه 1388
قم المقدسة - حسينعلى منتظرى
منبع: سایت دفتر آیت الله العظمی منتظری


خبر ویژه - پاسخ منفی هاشمی به درخواست سران راست


بر اساس خبرهای رسیده، چند تن از سران جناح راست به دیدار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رفته‌اند و از او خواسته‌اند برای حل بحران به صحنه بیاید، اما او به آنها پاسخ منفی داده است.


به گزارش موج سبز آزادی، در روزهای گذشته چند تن از چهره‌های شاخص و کهنه‌کار جناح محافظه‌کار با هاشمی رفسنجانی ملاقات کرده‌اند و از او خواسته‌اند در بحران سیاسی اخیر فعال‌تر باشد و برای حل مشکلات و ایجاد نوعی توافق بین طرفین دعوا تلاش کند.

بر اساس این گزارش، سران جناح راست نسبت به تبعات سیاسی این شرایط ابراز نگرانی کرده و به رئیس مجلس خبرگان گفته‌اند: این حوادث دارد برای نظام گران تمام می‌شود.

این گزارش در عین حال حاکی است که هاشمی در پاسخ آنها گفته است: من حرفهای خود را در نمازجمعه گفته‌ام و تنها راه حل همان مواردی است که توضیح داده‌ام و حرف و پیشنهاد جدیدی ندارم.

 


۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

به دنبال افشای دفن بی نام و نشان شهدای جنبش سبز: مدیر عامل بهشت زهرا برکنار شد

در پی افشای خبر دفن مخفیانه 44 نفر از کشته شدگان اعتراضات اخیر و پخش تصاویر محل دفن آنها به همراه شماره جوازهای دفن صادر شده از سوی بهشت زهرا ساعتی پیش مدیرعامل بهشت زهرا برکنار شد.

مهدی کروبی اولین سند درباره تعرض و تجاوز به بازداشت شدگان اخیر را منتشر کرد

اما قضیه پنج شنبه 29/5/88 بسیار متفاوت بود ساعت حدود 2 بود که سه نفراز طرف منبع دیگری از قوه قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند- نمی دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2 نفر دیگر مشغول بازجویی از من شدند ابتدا از من پرسیدند شما از چه کسی شاکی هستی من گفتم من شاکی نیستم وفقط اتفاقی را که برایم افتاده برای آقای کروبی بازگو کردم اما باز می گفتند که از چه کسی شکایت داری و من ناگزیر گفتم شما به من بگویید از چه کسانی می توانم شکایت کنم تا من انتخاب کنم که دیگر قاضی فهمید منظورم چیست وحرفی نزد. به من گفتند که شرح ما وقع را بنویس من هم نوشتم بعد سوالاتشان شروع شد که اکثر آنها درمورد این بود که من از کجا آقای کروبی را می شناسم؟ از کجا به ایشان اعتماد کردم؟ چگونه ارتباط برقرار کردم؟چرا نفس نفس می زنم؟چه طور اعتماد کردم تا به آقای کروبی بگویم؟چرا حاضرشدم که آقای کروبی ازمن فیلم بگیرد؟چرا اصلا فیلم گرفتیم؟هدف آقای کروبی از آگاه کردن آقای گرامی مقدم و آقای داوری چه بود؟آقای گرامی مقدم و داوری کیستند؟چه ساعتی به حزب زنگ زدم؟با چه شماره ایی زنگ زدم؟به چه بهانه به حزب رفتم؟آنجا چه گفتم؟آنها چه گفتند؟وقتی زنگ زدم چه کسی گوشی را برداشت؟بعد به چه کسی وصل کرد؟به آن شخص چه گفتم؟با چه کسی رفتم؟در کدام تظاهرات ها شرکت کردم؟ و هزار چرای دیگر بی ربط به قضیه ی تجاوز که بعد از حدود 3 ساعت که من به ایشان اعتراض کردم. ایشان به من گفتند ما نمی دانیم توراست می گویی یا نه تو ادعای سنگینی می کنی . کل نظام مقدس را زیر سوال بردی ما از کجا بدانیم که تورا تطمیع نکرده اند؟و وقتی که من گفتم که شما مثل اینکه یادتان رفته است مسئله چیست به ظاهر خواستند سئوالاتی در این خصوص کنند سئوالاتی از این دست که دخول تا کجا بوده و آیا آن شخص ارضا شده است یا نه؟که این سوالات بیش از پیش باعث تخریب روح و روان من شد.

__________________________________________________
Do You Yahoo!?
Tired of spam? Yahoo! Mail has the best spam protection around
http://mail.yahoo.com

توکلی :توقیف اعتمادملی،غیرقانونی است

احمد توکلی در نامه‌ای به صادق لاریجانی نسبت به توقیف غیرقانونی روزنامه اعتمادملی - ارگان حزب اعتماد ملی - اعتراض کرد.

به گزارش مهر، در این نامه آمده است:

رياست محترم قوه قضاييه

آيت‌ا... صادق لاريجاني 

سلام عليكم؛

پذيرش مسئوليت جديد جنابعالي اميدهاي تازه‌‌‌اي را براي حاكميت قانون برانگيخته، كه مايه دلگرمي است. يكي از وظايف قوه قضاييه، مذكور در اصل 156 قانون اساسي «احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزادي‌هاي مشروع» است. اصل 24 نيز نشريات و مطبوعات را در بيان مطالب آزادي مي‌شمارد و موارد محدوديت را به قانون ذيربط موكول مي‌سازد. قانون مطبوعات مصوب 1364 و اصلاحيه ‌بعدي آن مصوب سال 1379 حاكم بر كاركرد مطبوعات است.

در هفته گذشته روزنامه اعتماد ملي به دستور مقامات دادسراي تهران توقيف شد. اينجانب صرف نظر از محتوي و مشي اين روزنامه، اين نامه را مي‌نويسم و شكي ندارم كه حمايت از آزادي مطبوعات نبايد منابع رسيدگي به تخلفاتي گردد كه احتمالاً به نقض حقوق افراد يا نهاد‌ها منجر مي‌شود ولي آنچه مهم است اين است كه سلب هر حقي بايد مستند به قانون باشد، به ويژه از سوي كساني كه در قانون اساسي «نظارت بر حسن اجراي قوانين» يكي از وظايف آنان شناخته شده است (بند 3 اصل 156).

به دلايل زير توقيف اين روزنامه به دست دادستاني تهران قانوني نيست. در قانون مطبوعات و اصلاحيه‌هاي بعدي آن، مواردي وجود دارد كه توقيف نشريات تا تعيين تكليف آن‌ها در دادگاه ، مجاز يا الزامي شناخته شده است. اين موارد به قرار زير است:

1. تبصره 2 ماده 2 اصلاحيه قانون مطبوعات مصوب سال 1379:

در صورت تخلف از مصوبات شورايعالي امنيت ملي دادگاه مي‌تواند موقتاً تا دو ماه نشريه را توقيف كند.

2. ماده 9 همان اصلاحيه (تبصره الحاقي به ماده 12 قانون مطبوعات مصوب سال 1364):

در صورت ارتكاب برخي تخلفات مذكور در ماده 6 و 7 قانون مطبوعات (1364)، 
هيات نظارت مي‌تواند براي يك هفته نشريه را توقيف كند. اين هيات ملزم است ظرف يك هفته پرونده را به دادگاه بفرستد.

3. ماده 11 همان اصلاحيه (اصلاح تبصره 3 ماده 23 قانون مطبوعات 1364): اگر نشريه از درج پاسخ فردي كه به وي در آن توهين شده يا افترا زده شده است خودداري كند و به اخطار دادگستري نيز بي‌‌اعتنايي نمايد، رئيس دادگستري پس از صدور دستور توقيف موقت نشريه كه نبايد بيش از ده روز باشد، پرونده را به دادگاه مي‌فرستد. قابل ذكر است كه در قانون مصوب 1364 دادستان عمومي مقام صادر كننده دستور توقيف بود كه در اصلاحيه اين اختيار از وي سلب و به رئيس دادگستري واگذار شد.

4. ماده 13 همان اصلاحيه: عبارت «دادستان عمومي» در تبصره ماده 31 قانون مطبوعات مصوب 1364 به «رئيس دادگاه» تبديل مي‌شود. اين تبصره (پس از اصلاح) مقرر مي‌دارد كه هر گاه فردي در نشريه‌اي مورد توهين و افترا واقع شود، شرف و حيثيت وي هتك گردد و يا اسرار شخصي‌اش افشا شود و به دادگاه شكايت كند، نشريه تا رسيدگي نهايي حق انتشار مطلب را درباره آن فرد ندارد.

در صورت تخلف، رئيس دادگاه براي يك روز نشريه را توقيف مي‌كند و اگر تخلف تكرار شد تا پايان رسيدگي و صدور راي، نشريه توقيف خواهد شد. چنانكه آشكار است قانون اصلاحيه قانون مطبوعات مصوب 1379 اين اختيار را از دادستان گرفته و به رئيس دادگاه سپرده است.

در مواد 24 تا 28 قانون مطبوعات جرايمي ذكر شده مانند افشاي اسرار و اسناد محرمانه نظامي، تحريك مردم به اقدامات ضد امنيتي، توهين به مقدسات اسلام، توهين به رهبري و مراجع مسلم تقليد. در چنين مواردي بر اساس تبصره ماده 27 اين قانون، رسيدگي به اين جرايم تابع وجود شاكي خصوصي نيست؛ بلكه مدعي‌العموم (دادستان) به دادگاه شكايت مي‌برد. اين وظيفه نيز هيچ حقي براي توقيف فراهم نمي‌سازد.

ملاحظه مي‌فرماييد كه در هيچ يك از موارد توقيف حقي براي دادستاني در نظر گرفته نشده است. علاوه بر آن تمام موارد توقيف قانوني مؤجل و زمان داراست. در حاليكه در تاريخ 27/5/88، دادستاني تهران اعلام كرد به استناد بند 5 اصل 156 و تبصره 2 ماده 6 قانون مطبوعات روزنامه اعتماد ملي تا اطلاع ثانوي توقيف شده است (خبرگزاري مهر و مطبوعات).

بند 5 اصل 156 قانون اساسي يكي از وظايف قوه قضاييه را «اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرمين» شمرده است. روشن است كه اين وظيفه كلي بايد طبق قانون انجام گيرد و هيچ مقام قضايي بدون جواز قانوني نمي‌تواند دست به هر محدوديتي بزند و مدعي شود كه دارد از وقوع جرم پيشگيري مي‌كند يا در حال اصلاح مجرم است.

تبصره 2 ماده 6 قانون مطبوعات كه با تصويب ماده واحده‌اي در سال 1377 به ماده 6 اضافه شده است، چنين مقرر مي‌دارد:

«متخلف از موارد مندرج در اين ماده مستوجب مجازاتهاي مقرر در ماده 698 قانون مجازات اسلامي خواهد بود و در صورت اصرار مستوجب تشديد مجازات و لغو پروانه است».

آشكار است كه اين تبصره نيز هيچ ربطي به توقيف نشريات ندارد بلكه در مقام تعيين مجازات متخلفان از احكام ماده 6 است كه آن هم كار دادگاه است نه دادستاني.

بنابر آنچه تقديم شد، تقاضا مي‌كنم دستور رفع توقيف اعتماد ملي را صادر فرماييد و نسبت به ارجاع پرونده دادستان تهران كه اين اولين تخلف او نيست - به دادگاه انتظامي قضات تصميم مقتضي اتخاذ گردد.

احمد توكلي
نماينده مجلس شوراي اسلامي

__________________________________________________
Do You Yahoo!?
Tired of spam? Yahoo! Mail has the best spam protection around
http://mail.yahoo.com

مهدی هاشمی: 340 میلیارد تومانی که از شهرداری در سال ۸۴ مفقود شده برسی شود

مهدی هاشمی رفسنجانی در نامه‏ای به عزت اله ضرغامی رئیس صدا و سیما خواستار انتشار تکذیبیه‏اش پیرامون اتهامات نسبت داده شده در رسانه ملی به وی شده است.

 پس از آنکه در چهارمین دادگاه متهمان اغتشاشات اخیر، یکی از متهمان برخی اتهامات را به مهدی هاشمی در خصوص هزینه‏های انتخاباتی و مواردی از این دست نسبت داد و این اظهارات عیناً در صداوسیما پخش شد، مهدی هاشمی در نامه به ضرغامی عزت اله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما خواستار انتشار تکذیبیه‏اش در صدا و سیما شد. در متن این نامه چنین آمده است:

"بسم الله القاصم الجبارین 
ریاست محترم صداوسیما
با سلام

پیرو اظهاراتی که آقای حمزه کرمی یکی از متهمین جریانات اخیر که بیش از هفتاد روز در سلول انفرادی بوده و بدون وکیل روز سه شنبه 88/6/3 در دادگاه حاضر شد و برخلاف تبره 1 ماده 188 قانون آیین دادرسی کیفری که مقرر می‏دارد خبرنگارهای رسانه‏ها می‏توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی گزارش مکتوب تهیه کرده و بدوم ذکر نام و یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی یا مشتکی عنه باشد، منتشر نماید. {تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است}

ضمن درخواست وقت پاسخگویی طبق مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مطالب زیر جهت اعلام در اولین برنامه صداوسیما ارسال می‏گردد.

اینجانب مهدی هاشمی هرگز اعتقادی به هزینه تبلیغات انتخاباتی از محل بودجه بیت‏المال نداشته‏ام و اظهارات آقای کرمی کذب محض است.

سازمان بهینه‏سازی مصرف سوخت سازمان دولتی است و هزینه اعتبارات در این سازمان طی مراحل محاسبات از جمله تشخیص، تسجیل، تخصیص، تامین اعتبار و انجام هزینه انجام می‏گیرد که همه این اقدامات توسط ذیحساب و مدیرمالی منصوب از طرف وزارت امور اقتصاد و دارایی انجام و اسناد آن توسط سازمان‏های نظارتی بررسی و تفریق بودجه انجام می‏گیرد و طرح ادعاهای واهی و سندسازی خلاف واقع بوده و قبل از اثبات در مراجع قضایی جرم و قابل تعقیب است و در طول چهار سال گذشته که این جانب از سازمان منفصل شده، اسناد هزینه‏های انجام شده توسط سازمان‏های نظارتی بارها بارها مورد رسیدگی قرار گرفته است.

کل هزینه تبلیغات در بودجه سازمان بهینه‏سازی در سال 84 مشخص است و بخش عمده این اعتبارات نیز برای انجام تبلیغات به صدا و سیما واگذار شده و انجام دو میلیارد تومانی از این بودجه با سندسازی با وجود دستگاه‏های نظارتی مختلف محال و ممتنع است.

حال که پرونده انتخابات سال 84 باز شده برای تنویر افکار عمومی خوب است که دو میلیارد تومان ادعایی در دادگاه فرمایشی همراه با 340 میلیارد تومانی که از شهرداری مفقود شده و بارها توسط شهردار وقت و شورای شهر و سازمان بازرسی کل کشور مورد سوال قرار گرفته، یک جا بررسی شود. {تا رسوا در او غش باشد}

در ارتباط با سایت جمهوریت، اینجانب هیچ ارتباط ارگانیکی با سایت مذبور نداشتیم و هیچ مسئولیتی در آن سایت نداشتم.

و نکته قابل توجه اینکه این اقدام فرمایشی درست پس از آن انجام گرفته که شکایت خانواده آیت‏الله هاشمی رفسنجانی از آقای احمدی‏نژاد برای قوه قضاییه ارسال شده است.

مهدی هاشمی رئیس دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی"

۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

آیت الله بیات زنجانی : هرچه زودتر کسانی که خون عزیزان این ملت را ریخته اند محاکمه شوند

شبکه جنبش راه سبز (جرس) : آیت الله بیات زنجانی از مراجع تقلید شیعه گفت«حوادث بعد از انتخابات در خور اين مردم بزرگوار نبوده است و بايد از توهين‌هايى که به ملت عزيز ايران شد عذرخواهى شود و هر چه زودتر کسانى که آگاهانه يا ناآگاهانه خون عزیزان اين سرزمين را ريخته‌اند، محاکمه شوند.»

 

آیت الله بیات زنجانی که غروب پنجشنبه بیست و نهم مردادماه برای حضور درمراسم دعاى کميل ‌در دارالزهراى تهران حاضر شده بود با اشاره به برخى روايات و لزوم بازخوانى مفاهيم اصيل دينى خطاب به حاضران گفت« سنت الهی این است که اگر کسى به ناحق ادعا کند که نائب امام عصر (عج) است، خداوند او را مفتضح می گرداند. همين‌طور است کسى که ادعاى اجتهاد در دين کند وليکن مجتهد نباشد، چراکه او مرتکب دو گناه شده يکى اينکه دروغ گفته و جایگاهش این نبوده و ديگرى آنکه با مفاهيم دينى بازى کرده است.»

 

این مرجع تقلید شیعه تصريح کرد« اگر کسی با مفاهیم دینی بازی کند، محجوب به حجابهائی خواهد شد که بدترین آنها يکى حجاب دين است و ديگرى حجاب علم و حجاب دين به مراتب خطرناک‌تر از حجاب علم است. یک عالم و دانشمند چه به عنوان یک شخصیت علمی و چه به عنوان یک عالم دینی بايد مراقب حجاب و پرده‌هايى که در مقابلش قرار مى‌گيرد، باشد تا بتواند عالم را آنگونه که هست ببیند.»

 

آیت الله بیات زنجانی با اشاره به رواج فرهنگ تظاهر، دروغ و تهمت در جامعه اسلامى آن را از آفات بزرگ جامعه برشمردند و تاکيد کرد مگر نه آنکه حرمت انسان بالاتر از حرمت خانه کعبه است؟ پس چطور است که ما به خود اجازه هتک حرمت انسان‌هاى شريف جامعه را مى‌دهيم. اين بلاها و مصيبت‌هايى که بر سرمان مى‌آيد در اثر رواج همين بى‌اخلاقى‌ها و هتک حرمت هاست. در کشوری که ادعای امام زمانی بودن دارد، چرا اجازه مى‌دهيم که به راحتى آبروى انسان‌ها و افراد جامعه ريخته شود؟

 

وی با اشاره به حوادث پس از انتخابات، با اشاره به نام برخی زندانیان و سوابق بعضی از آنان افزودند : حوادث بعد از انتخابات در خور اين مردم بزرگوار نبوده است و بايد از توهين‌هايى که به ملت عزيز ايران شد عذرخواهى شود و هر چه زودتر کسانى که آگاهانه يا ناآگاهانه خون عزیزان اين سرزمين را ريخته‌اند، محاکمه شوند. من در پاسخ برخی سئوالات هم اشاره داشته ام که اگر کسی مستقیماً و مباشرتاً در این قتل ها دست داشته باشد، باید قصاص شود مگر اینکه خانواده های داغ دیده رضایت دهند، که در اینصورت فرد خاطی باید از اموال خودش دیه مرحومین را پرداخت کند.

 

مشروح اظهارات آیت لله بیات زنجانی در دارالزهرای تهران را می توانید در پایگاه اینترنتی این مرجع تقلید مطالعه کنید.


۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

کروبی شجاع و آزاده می‌خواهد در حضور هاشمی و لاریجانی‌ها مستندات تجاوز جنسی را ارائه ‌کند.

درخواست کروبی از علی لاریجانی برای تشکیل جلسه سران و بزرگان نظام برای ارائه مستندات شکنجه در زندان‌ها

معلوم می‌شود که من آبروی نظام را بردم یا مسئولان قضایی و امنیتی

مهدی کروبی در نامه‌ای خطاب به علی لاریجانی، رئیس مجلس، از وی خواست جلسه‌ای با حضور سران سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری و دادستان کل کشور تشکیل دهد تا دبیرکل حزب اعتماد ملی مستندات خود را در مورد شکنجه و آزار جنسی بازداشت‌شدگان، در آن جلسه ارائه دهد.


سحام نیوز متن کامل نامه کروبی خطاب به علی لاریجانی را این‌گونه منتشر کرده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور محترم مجلس شورای اسلامی
جناب آقای لاریجانی

سلام علیکم، چنان که استحضار دارید در انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری اسلامی ایران با حضور کم سابقه و شکوهمند مردم حماسه جاودانه‌ای آفریده شد که در صورت تدبیر صحیح مسئولین امر می‌توانست سرمایه پایان ناپذیری برای نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و مضافاً برای تامین مشروعیت سیاسی نظام جایگاه جهانی استورای را برای آن تدارک نماید. متاسفانه با سوء تدبیر مسئولین مربوطه و برخورد خشن با راهپیمایهای آرام میلیونی مردم و ضرب و جرح گروه کثیری از آنان و قتل برخی و حبس و زندان گروه دیگری و تحمیل برچسب نادرست انقلاب مخملی بر حرکت اعتراضی آرام مردم، یک دودستگی عمیق در سطح ملی به وجود آمد که جای بسی تاسف است.

از فردای روز 22 خرداد تا کنون اینجانب با موضع‌گیری‌ها و صدور بیانیه‌ها و نامه‌های متعدد خطاب به مردم و شماری از مقامات از رئیس قوه قضاییه گرفته تا وزیر اطلاعات و دیگران بر این صدد بودم ضمن کمک به شفاف سازی قضایا در رابطه با انتخابات و دفاع از حقوق مردم به رفع کدورت و ایجاد انسجام و تفاهم ملی کمک نمایم متاسفانه چندان پاسخ مناسبی دریافت ننموده‌ام و مسئولین انتظامی و شبه نظامی و امنیتی کشور هر روز بر سخت گیری‌ها و عدم تفاهم خود پافشاری نموده‌اند.

تا اینکه در اواخر گزارشهای مستندی دریافت نمودم دال بر اینکه مضافاً بر آزار بدنی و جسمی، زندانیان مورد آزار جنسی نیز واقع شده‌اند. و آن را در نامه‌ای خطاب به ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل نموده و از ایشان خواستم با توجه به نفوذی که در مجموع حاکمیت دارند به صورت دقیق به بررسی این موضوع بپردازند تا اگر چنین خطای نابخشودنی انجام گرفته به شناسایی و مجازات قانونی آمرین و مباشرین جرم پرداخته شود و اگر واقعیت ندارد همه ما بالاتفاق به افکار عمومی اعلام نمائیم که چنین چیزی وجود نداشته است تا دامن پاک همه مسئولان و نظام جمهوری اسلامی از این تهمت مبرا شود. لیکن متاسفانه آنان که فضای کشور را همیشه آشفته می‌طلبند نه تنها به بررسی عادلانه و بیطرفانه این مسئله تن در ندادند بلکه آن را مایه هجمه دیگران بر اینجانب قرار داده و اذهان را مشوش ساختند. و از اینجا معلوم شد که چیزهایی وجود دارد که اینان می‌خواهند با این هیاهو آن را مخفی نگه دارند.

در این میان از تریبون مقدس نمازهای جمعه به هجو و هتک حرمت‌هایی نسبت به من پرداخته و پرده دری ها نمودند که از ساحت یک مسلمان ساده و معمولی به دور است تا چه رسد به خطیبان نماز جمعه. در این بین علی‌الخصوص خطیب جمعه تهران پا را فراتر از حریم شرع و قانونی گذاشت. و رسانه ملی به گونه‌ای دیگر به تشویش اذهان پرداخته که بدینواسطه مردم و من کاملاً مظلوم واقع شدیم. بنابراین با توجه به اینکه طبق فرمایش حضرت امام راحل (ره) "مجلس در راس امور است" و در واقع خانه ملت می‌باشد و با توجه به اینکه شما به بسیاری از مسائل واقفید از شما تقاضا دارم جلسه‌ای تشکیل بدهید متشکل از سران سه قوه و ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان و با حضور دادستان کل کشور جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دری (با تو به اینکه ریاست محترم قبلی قوه قضاییه ایشان را مسئول ارتباط با اینجانب نموده بودند) و اگر مصلحت دانستید نماینده‌ای از کمیته حقیقت یاب مجلس محترم نیز تعیین نمایید تا در حضور آنان بنده مطالب و مستندات خودم را حضوراً راجع به موضوع آزار جنسی در برخی از بازداشت‌گاه‌ها به عرض برسانم. تا با استماع مطلب مستند من توسط عزیزان مسئول معلوم شود آیا من به هتک حرمت و آبروریزی نظام اسلامی پرداخته‌ام یا آنان که از تریبون مقدس نماز جمعه مسئولین قضایی و امنیتی را به برخورد بی‌رحمانه نسبت به مردم معترض فرا می‌خوانند، همان نماز جمعه‌ای که حضرت امام راحل قدس سره فقیه و زاهد وارسته‌ای همچون ابوذر زمان مرحوم آیت الله طالقانی را بر امامت آن گذاشتند، مردی که مبارزات ضد ظلم خود را در برابر رضاخان پهلوی شروع نموده و با رنج و مرارت تمام در دوران 37 ساله پسرش محمد رضا ادامه داد. منتظر اقدام مصلحانه و سریع آن جناب هستم.

والسلام علیکم و علی من اتبع الهدی

مهدی کروبی
٢٨/٥/١٣٨٨


عضویت خاتمی و کروبی در تشکیلات راه سبز امید / کمیته ها در حال شکل گیری است

سحام نیوز : مشاور ارشد مير حسين موسوي از عضويت سيد محمد خاتمي و مهدي كروبي در شوراي مركزي تشكيلات راه سبز اميد خبر داد و گفت:راه سبز اميد قصد دارد ديده‌بان جامعه مدني باشد . علير ضا حسيني بهشتي در گفت وگو با خبرنگار ايلنا به تشريح جزيياتي از "راه سيز اميد"،تشكيلاتي كه مير حسين موسوي قرار است آن را تاسيس كندپرداخت و در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چرا موسوي به فكر راه‌اندازي چنين مجموعه‌اي شده است،گفت:شرايطي كه در طي اين انتخابات پيش آمد يك شرايط خاصي است و به تعبير برخي از دوستان جامعه‌شناس گويا يك ملتي در جريان اين انتخابات دوباره متولد شد و طبيعي است كه به هر حال اين نيروهايي كه به ميدان آمدند و براي تحقق مطالبات به حق مردم تلاش كردند نمي‌توان از آنها براي يك دوره كوتاه انتخابات انتظار داشت كه در ميدان باشند و از مشاركت آنها براي پيشبرد اهداف متصور استفاده نكرد. 
وي با اشاره به تماسهاي مكرر شهروندان با دفتر مير حسين موسوي براي مشاركت در مسائل گوناگون گفت: با توجه به تخلفاتي كه در انتخابات رخ داد و در حالي كه دستگاه‌هاي مربوطه هم زير بار اين تخلفات نمي‌روند و راه‌حلي هم براي احقاق حقوق وجود ندارد بايد به فكر استيفاي حقوق مردم و تحقق مطالبات‌شان با توجه به اين نيروي عظيمي كه اغلب هم در ميان زبدگان، نخبگان و فرهيختگان جامعه وجود داشت بود به همين دليل بايد به يك نوع تشكيلات مي‌رسيديم. 
فرزند شهيد بهشتي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چرا موسوي با توجه به عضويت‌اش در حزب جمهوري اسلامي به فكر تاسيس حزب نيافتاد، گفت: چند نوع تشكل مي‌توانست مطرح شود كه يكي از آنها تشكيل يك حزب بود .آقاي موسوي قبلا تجربه عضويت در يك حزب را داشته‌اند ولي مساله اين بود كه با توجه به جايگاهي كه احزاب در ايران دارند و محدوديت‌هايي كه خود حزب به صورت طبيعي دارد و نيز امكاناتي كه لازم دارند آيا مي‌تواند يك ساختار مناسب براي اين نوع فعاليت‌ها باشد؟ 
موسوي شخصاَ نام "راه سبز اميد" را برگزيد 
وي در پاسخ به اين سوال كه چه كسي پيشنهاد نام راه سبز اميد را ارائه كرده است؟ گفت:اسامي مختلفي مطرح ولي شخص آقاي موسوي اين عنوان را پيشنهاد كردند و در بين عناويني كه پيشنهاد شد«راه سبز اميد» جامع‌تر به نظر مي‌رسيد از سوي ديگر مي‌خواستيم اين نام به گونه‌اي باشد كه تداعي حزب يا جبهه به معناي كلاسيك خود را ايجاد نكند و بتواند با نوع شبكه‌سازي اجتماعي تطبيق كند. 
مشاور مير حسين موسوي در خصوص انتخاب رنگ سبز در عنوان اين تشكيلات نيز گفت:رنگ سبز هم نمادي ملي و هم مذهبي است و در طي اين انتخابات مردم رابطه خوبي با آن پيدا كردند و در همان مدت كوتاه توانست هويتي را براي خود كسب كند. 
وي ادامه داد: دليل آوردن كلمه «اميد» هم اين است كه قرار بود، «دولت اميد» تشكل شود و از مردم هم مي‌خواهم علي‌رغم تمام مشكلات دچار ياس، سرخوردگي نشوند زيرا حوادثي كه پيش آمده، امكان ايجاد چنين فضايي را به وجود آورده و نوعي سرخوردگي، دل‌مردگي و نوميدي نسبت به حركت اصلاحي ايجاد شده است. اميدواريم اين تشكيلات كمك كند تا مردم هم‌چنان با نشاط و پرشور و قانوني وارد فعاليت شوند بهشتي در بخش ديگري از اين گفت وگو به ساختار "راه سبز اميد" اشاره كرد و با بيان اينكه در اين شبكه اجتماعي شوراي مشورتي و كميته‌هاي مختلفي وجود دارد،اظهار داشت: كميته‌ها زير مجموعه شوراي مشورتي نيستند و كار خود را انجام مي‌دهند دبيرخانه‌اي هم شكل گرفته كه اركانش را كم‌كم سامان مي‌دهد. 
مرامنامه به جاي اساسنامه 
وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه آيا اين تشكيلات اساسنامه هم دارد،گفت:اين تشكيلات اساسنامه رسمي نيازي به ثبت رسمي داشته باشد ندارد ولي مرامنامه‌اي را تنظيم خواهيم كر دو تاكيد هم بر اين است كه از تعامل بخش‌هاي مختلف اين تشكل، مرامنامه شكل بگيرد. 
بهشتي همچنين به مخالفت‌هايي كه احتمالا با راه اندازي اين شبكه اجتماعي در بخشي از حاكميت صورت خواهد گرفت اشاره كرد و گفت: ما مطمئنيم كه اين كار مخالفيني هم خواهد داشت. مخصوصا از سوي گروه‌هايي كه موافق فعاليت‌هاي مدني نيستند و طبيعي است كه اين مقاومت‌ها خواهد بود. ولي در روند توسعه سياسي هر كشور، اين مسائل هميشه بوده و به تدريج خيلي موارد جاي خود را باز مي‌كند و خيلي از بدفهمي‌هاو كج‌فهمي‌ها به تدريج برطرف مي‌شود و يا حداقل ما اميدواريم كه چنين اتفاقي بيافتد. 
وي با بيان اينكه يكي از مزيت‌هاي شبكه اجتماعي اين است كه كارها از پايين به بالا صورت مي‌گيرد: در اين شبكه اجتماعي گروه‌هاي مختلف خود به خود شكل مي‌گيرند، همانطور كه چند مورد آن تشكيل شده است و ممكن است گروه كوچكي را هم براي تنظيم برنامه‌ها انتخاب كنند، ولي آن گروه بايد نماينده همه تفكرات باشد و طبيعي است كه آنچه مهم است اين است كه همه كميته‌ها بتوانند با اين گروه‌ها ارتباط دو سويه داشته باشند. 
مشاور مير حسين موسوي افزود: ما خيلي از كارشناسان را داريم كه نظرات خوبي دارند و در حوزه تخصصي خودشان بهترين افرادي هستند كه مي‌توانند نظر دهند، مثلا دست‌اندركاران بنگاه‌هاي اقتصادي كه از آسيب‌ها، فرصت‌ها وتهديدهاي كار خبر دارند و نظرات آنها بسيار مفيد است. ما در جامعه هيچ سيستمي نداريم كه بتواند اين نظرات را جمع كند. طبيعي است كه اين نظرات مي‌تواند در اين كميته‌ها تجميع شده و سر و سامان يابد. 
كميته‌هاي "راه سبز اميد" در حال شكل گيري است 
وي با بيان اينكه كميته‌هاي "راه سبز اميد" در حال شكل گيري است در خصوص شوراي مركزي آن نيز گفت:شوراي مركزي كوچك خواهد بود و احتمالا 6-5 نفر را تشكيل مي‌دهد كه آقايان خاتمي،‌كروبي از جمله آنها هستند. 
بهشتي در خصوص شوراي مشورتي نيز گفت: علت محدود بودن شوراي مركزي "راه سبز اميد" نيز گفت: شوراي مشورتي راه سبز اميد مجموعه بزرگتري از شوراي مركزي است كه حدود 30-40 نفر را شامل مي‌شود و به تدريج و به طور طبيعي بايد شكل گيرد و چيزي نيست كه از قبل تعيين شود. در واقع بايد از دل كميته‌ها افراد مناسب انتخاب شوند. 
وي با بيان اينكه به لحاظ عملي اين گروه مي‌تواند كارهاي موثري را انجام دهد كه مي‌توان آن را در «ديده‌باني» تعريف كرد،اظهار داشت:حكومت‌ها در غياب هرگونه ديده‌باني كار خودشان را انجام مي‌دهند و از سوي ديگر دستگاه‌هاي نظارتي درون نظام هم در برخي زمينه‌ها مي‌توانند اثرگذار باشند و در برخي زمينه‌هاي ديگر هم اثرگذاري‌شان اثرگذاري كم مي‌شود. 
بهشتي در خصوص نحوه ديده‌باني تشكيلات راه سبز اميد نيز گفت: كار ديده‌باني اين است كه گروه‌ها مي‌توانند آنچه را در دولت به عنوان سياستگذاري‌ها شكل مي‌گيرد را نقد و بررسي ‌كنند و به اطلاع مردم برسانند. براي اين كار هم به بدنه كارشناسي در حوزه‌هاي مختلف نياز است تا در نهايت ضمن جمع‌بندي آنها را براي مردم اطلاع‌رساني كنند. 

افشای ابعاد جدیدی از فریبکاری صدا و سیما در ماجرای ترانه موسو

شبکه جنبش راه سبز(جرس): با انتشار نامه ای از حجت الاسلام سید حسین شاهمرادی که خود را «برادر همسر ترانه موسوی» معرفی کرده،ماجرای پخش فیلمی ساختگی از تلوزیون برای فریب افکار عمومی و تکذیب شکجه، تجاوز، و کشته شدن ترانه موسوی ابعاد جدیدی به خود گرفت.


حجت الاسلام شاهمرادی طی این نامه که در شماره روز چهارشنبه 28 مرداد روزنامه جام جم وابسته به صدا و سیما منتشر شد به طور رسمی تائید کرد که اظهارات اخیر مهدی کروبی درباره ترانه موسوی و ساخت فیلمی دروغین در این مورد با دخالت چند مقام ارشد نظامی و امنیتی مستند صحت داشته است.


وی اگرچه مهدی کروبی را به نقض عهد متهم کرده اما گفته است که به قصد«افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان» در ساخت فیلم پخش شده از تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی درباره ترانه موسوی نقش داشته است.


سید حسین شاهمرادی در این نامه خطاب به مهدی کروبی نوشته« جناب آقای کروبی! در ديداري كه دريافته بوديد كه برنامه تلويزيوني خانم ترانه موسوي به طريقي با خانواده ما ارتباطي دارد ماجرا را از بنده جويا شديد و عرض كردم كه بنا به مسائل و مصالحي كه باور داريم اين قصه را براي هيچ‌ يك از بزرگان نگفته‌ام و نخواهم گفت؛ چرا كه توطئه رسانه‌هاي بيگانه را مي‌دانم. فتنه‌انگيزي دشمنان را ديده‌ام و ناصبوري دوستان را چشيده‌ام.»


وی در ادامه خطاب به مهدی کروبی نوشته«اصرار ورزيديد. خاموش ماندم. قول داديد كه تنها براي اطلاع خود كنجكاويد حتي نه براي نقل‌قول‌هاي خاص. قول شما و ارادت اين كمترين به امام، آن مراد فرزانه‌اي كه لباس عالمان بر تنم پوشاند، قفل سكوتم را نزد شما و تنها شما شكست تا در سينه شما و تنها شما بماند و عرض كردم كه قصدم فقط افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان بوده و شنيديد.»


حجت الاسلام شاهمرادی سپس به انتقاد از مهدی کروبی در خصوص انتشار اظهارات خصوصی خود پرداخته و نوشته« ليكن با كمال تعجب و تحير 26 مردادماه بخشي از عرايض من با آب و تاب در صفحه نخست نسخه الكترونيكي روزنامه جنابعالي و به اسم و امضاي شما درج شد. چه دشوار بود براي من باور اين عهدشكني. » وی در عین حال کروبی را متهم کرد که «آنچه گفته ام را نگفته اید!»


وی توضیح بیشتری از جزئیات ماجرای ترانه موسوی و نحوه ساخت فیلم فریبکارانه را نداده و در عین حال نگفته که چگونه حاضر شده تا در فریب میلیون ها ایرانی نقش داشته باشد اما انتشار جزئیات ماجرای ترانه موسوی و پشت پرده آن از سوی مهدی کروبی را برای خودش موجب شگفتی دانسته و نوشته«براي من كه شما را يار و دلسوز نظام مي‌دانم هرچند در مواضع شما نبوده و نيستم باور ناكردني بود و شگفتي‌آور.»


حجت الاسلام شاهمرادی در این نامه مهدی کروبی را به عنوان«يار قديم انقلاب و مبارز نستوه دوران ستم‌شاهي» نامیده و تاکید کرده که «سوابق مبارزاتي و همراهي و همدلي تان با انقلاب بر همه آشكار است.»


شاهمرادی خود را«سرباز ولایت» و «دور از سیاست» معرفی کرده، و درباره انتشار پشت پرده فیلم فریبکارانه ترانه موسوی پخش شده از تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار داده و نوشته « آبي بود و از جوي برفت، تيري بود و از چله گذشت. ليكن اين سوال باقي است كه گفته شما، دوا بود يا درد؟ با اين كار، كمكي به انقلاب شد يا جريان‌هاي سياسي اين سو و آن سو، كام خود از آن گرفتند؟ حريم انسان پاس داشته شد يا اصول اخلاق مراعات گرديد؟»


وی که خود را به عنوان برادر همسر ترانه موسوی معرفی کرده، دو ماه گذشته را«دو ماهه دشوار» نامیده و نوشته «دو ماه از انتخابات دوره دهم مي‌گذرد و نتيجه آن معلوم شده و افراد از هر گروه و با هر پسند، حفظ نظام را كه حضرت مرادمان آن را اوجب واجبات خواند به نسيان سپرده‌اند و بر طبل خويش مي‌كوبند.»


دو روز پیش اما مهدی کروبی در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد ملی که به توقیف شبانه این روزنامه از سوی دادستانی تهران منجر شد، به تشریح جزئیات و پشت صحنه ساخت فیلم و پخش فیلم دروغین در موردماجرای ترانه موسوی از بخش خبری 20 و 30 شبه دوم صدا و سیما پرداخت.

وی با اشاره به اینکه« مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است.مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند» فاش کرد که « در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند.»

کروبی تاکید کرد که « ‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دروغ گويي موضع گيري كنند.»


اما ماجرای ساخت این فیلم دروغین چیست؟ 

مهدی کروبی فاش کرد که«براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به آن بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در آن بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند. پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه سوختگي شده و براي آنكه معلوم شود اين عروس آنها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند.»

به گفته کروبی«پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل می رساند.»

کروبی بدون ذکر نام این شخص که حالا معلوم شده همان حجت الاسلام شاهمرادی است گفت که«اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد.آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با آنها همكاري كنند.در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است.برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از آنها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه آن افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد.همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه آنها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد.»

کروبی تاکید کرده است که«برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كند كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند.»

وی فاش کرد که«در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با آنها صحبت كنيد.»

به گفته کروبی«چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند. البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به آنها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود .»

كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت که«اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است.حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود.»

با افشای پشت صحنه ساخت و پخش فیلم دروغین برای فریب میلیون ها ایرانی از سوی صدا و سیما و چند چهره نظامی و امنیتی،انتشار نامه«سید حسین شاهمرادی» در روزنامه جام جم که با عنوان«برادر همسر ترانه موسوی» خود را معرفی کرده به نظر می رسد ادامه سناریوی فریب افکار عمومی است که این بار با متهم کردن مهدی کروبی به«نقض عهد» و «انتشار اظهارات خصوصی» صورت گرفته است.

حجت الاسلام شاهمرادی در نامه خود به کروبی که روزنامه جام جم منتشر کرده به طور رسمی انگیزه اش از همکاری با مام ها امنیتی و نظامی و صدا و سیما در ساخت فیلم دروغین ترانه موسوی را اعلام کرده و نوشته« قصدم فقط افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان بوده» با این حال او که خود را سرباز ولایت و دور از سیاست معرفی، و کروبی را به نقض عهد متهم کرده،توضیح نداده که آیا چنین انگیزه ای برای شرکت در ساخت فیلم دروغین برای فریب میلیون ها ایرانی کافی است یا نه.


۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

کفن پوشان در خواب خرگوشی : فروش شلوار جین چینی با طرح بسم ا.. در جیب عقب)


سري به پاساژهاي تهران بزنيد، از ميلاد نور، گلستان، سرخه بازار، بازار صفويه و قائم و... در شمال تهران، تا امامزاده حسن، سلسبيل، هاشمي، 16 متري اميري، بازار دوم، امام حسين، گمرك و... در جنوب شهر. يا نمايندگي‌هاي بوسيني، هانگ تن، جيوردانو، بالنو، مستر پيچ، تامي و... كه همگي يا چيني هستند يا تحت ليسانس در چين توليد مي‌شوند، به چشم مي‌خورند.
عصرایران؛ انگار چيني‌ها پس از كشتار ترك‌هاي مسلمان كشور خودشان، تصميم گرفته‌اند به مقدسات مردم مسلمان ايران هم به موهن ترين شكل ممكن حمله كنند.

تا پیش از اين، Made In China حتی به تسبیح‌ها و جانمازهاي ايرانيان رسيده بود و حالا كلمه «الله» و عبارت مقدس مسلمانان يعني «بسم الله الرحمن الرحيم» را به قسمت پشت شلوارهای ايرانيان برده‌اند و عجب آنكه برخي مدعيان كه پيشتر در اعتراض به عبارت كوكاكولاي برعكس شده كفن پوش به خيابان‌ها مي ريختند و در راستای تحريم كوكاكولا و نستله حركت مي‌كردند و هم در برابر كشتار مسلمانان چين سكوت كرده‌اند و هم در برابر اين توهين آشكار.

اين شلوارهاي جين زنانه در فروشگاه‌هاي افسريه، حوالي خيابان‌هاي اول و دوم به قيمت دوازده هزار تومان در حراجي به فروش مي رسند.
در مكتب اسلام براي كلمه الله حرمت قایل شده اند، به گونه‌اي كه حتي براي دست زدن به خط و نوشته آن بايد وضو داشت و... و حالا درست در قسمت نشيمنگاه اين شلوارها اين كلمه گلدوزي شده و بدتر آن که در تهران ـ که خیلی‌ها دوست دارند آن را ام القرای جهان اسلام بنامند ـ به فروش می رسد!

با توجه به اينكه اين شلوارها تازه به كشور وارد شدند، هنوز تعدادشان مشخص نيست، ولي به دليل آنكه در مارك داخلي شلوارها، عبارت "Made In P.R.C" مخفف عبارت "People Republic of China" به معني جمهوری خلق چین درج شده است، به نظر مي‌رسد تكذيب مليت اين كالاهاي موهن و تازه وارد براي مسئولان كمي مشكل شود
تا پيش از اين، واردات پرتقال اسرائيلي توطئه برخي عناصر نامعلوم اعلام شد، واردات سيب از آمريكا در هاله‌اي از ابهام باقي ماند، اما ديگر مارك داخلي اين شلوارها را نمي‌توان انكار كرد. مگر اينكه مسئولان مدعي شوند اين شلوارها در داخل توليد شده است، كه منطقا با توجه به عقبه مذهبي مردم ايران، كمتر توليد كننده‌اي فرض به تعمد، جرأت چنين اهانتي را دارد. يا اينكه بايد گفته شود پك اين شلوارها در بين راه باز و داخل آنها مارك چيني درج شده است (مثل توجيهي كه براي واردات پرتقال اسرائيلي آورده شد)!

اهدای جایزه «ورزش برای صلح» به سبزهای تیم ملی فوتبال


شش تن از بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران که در بازی ایراو کره جنوبی از مچ‌بند سبز استفاده کرده بودند، برنده جایزه «ورزش برای صلح» شدند.


به نوشته روزنامه سرمایه، این شش بازیکن تیم ملی فوتبال ایران، علی کریمی بازیکن سابق تیم پرآوازه بایرن مونیخ، مهدی مهدوی کیا بازیکن کنونی تیم فرانکفورت، جواد نکونام و مسعود شجاعی بازیکنان کنونی تیم اوساسونای اسپانیا و دو تن دیگر یعنی حسین کعبی و محمد نصرتی برندگان این جایزه هستند. لازم به ذکر است این بازیکنان در بازی تیم ملی فوتبال ایران مقابل کره جنوبی در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی فوتبال سال 2010 در آفریقای جنوبی با مچ بندهای سبز در میدان حاضر شدند.

سرگئی بوبکا، قهرمان المپیک در رشته پرش با نیزه و ادوین موزس قهرمان دو چهارصد متر با مانع المپیک نیز جوایزی افتخارآمیز دریافت کردند.

جایزه «ورزش برای صلح» ابتکاری است برای تشویق ورزشکارانی که خود را در زمینه های اجتماعی و انسان دوستانه متعهد می کنند. امسال در هیات داوران ورزشکاران نامداری نیز حضور داشتند که یکی از آنان، میشائیل گروس، شناگر پرآوازه آلمانی و قهرمان المپیک در دهه 80 میلادی بود.


میرحسین موسوی:نامه شما (کروبی)، رسانه غيرملی و روزنامه‌های كودتاچيان را دستپاچه كرده است

پارلمان نیوز:میرحسین موسوی با نگارش نامه ای خطاب به مهدی کروبی نسبت به اهانت های صورت گرفته به وی در روزهای اخیر به شدت انتقاد کرده و نوشته است:"نامه شما در مورد رفتارهاي زشتي كه در برخي بازداشتگاه‌ها با زندانيان صورت گرفته است ،رسانه غيرملي و روزنامه‌هاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است. اين همه دستپاچگي خبر از چه چيز مي‌دهد؟ خبر از خبرهاي وحشتناكي كه ما هنوز اصلاعي از آنها نداريم. خبر از آن كه دروغ چون چركي مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش مي‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمايت از خود فرامي‌خواند و كسي نمي‌گويد كه «اصل نظام» مردمند"

پس از آنکه مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی و از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری طی نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی از تجاوز جنسی به برخی دختران و پسران بازداشت شده در جریان حوادث پس از انتخابات در بازداشتگاهها خبر داد ،مورد آماج اهانت از سوی برخی جریانات اصولگرا و ائمه جماعات قرار گرفت.مهندس موسوی با نگارش نامه ای نسبت به این رفتار ها با مهدی کروبی واکنش نشان داده است.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام (ره)مجلس متن کامل نامه به شرح زیر است

بسم الله الرحمن الرحيم
 
برادر گرامي حضرت حجت الاسلام و المسلمين كروبي
با سلام  جاي تاسف است كه در نظام اسلامي ما متصديان چندان بي‌طاقت شده‌اند كه حتي تذكر را تاب نمي‌آورند. تذكر از سوي چه كساني؟ از سوي برادرانشان، از سوي كساني چون شما كه عمرشان را صرف انقلاب و نظام اسلامي كرده‌اند. 
نامه شما در مورد رفتارهاي زشتي كه در برخي بازداشتگاه‌ها با زندانيان صورت گرفته است رسانه غيرملي و روزنامه‌هاي كودتاچيان را دستپاچه كرده است. اين همه دستپاچگي خبر از چه چيز مي‌دهد؟ خبر از خبرهاي وحشتناكي كه ما هنوز اطلاعي از آنها نداريم. خبر از آن كه دروغ چون چركي مسموم روز به روز دامنه خود را گسترش مي‌دهد و به بهانه دفاع از «اصل نظام» غافلان را به حمايت از خود فرامي‌خواند و كسي نمي‌گويد كه «اصل نظام» مردمند و حكومت بخش كوچكي از نظام و دولت بخش كوچكي از حكومت و مجموعه افرادي كه اين‌گونه رفتارهاي غير انساني را مرتكب شده‌اند تنها بخش كوچكي از كارگزاران اجرايي كشورند. 
از كساني كه در زندان‌ها مورد تعدي و تجاوز قرار گرفته‌اند مي‌خواهند كه چهار شاهد عادل با شرايط ويژه ارائه كنند. آيا آنان براي بازداشتن دست خود از گناه هم چهار شاهد مي‌طلبند؟ اينهايي كه مرتكب جرم شده‌اند ايادي حكومت بوده‌اند. آيا حكومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چه مي‌كنند؟ 
سخن از دلجويي آسيب ديدگان حوادث اخير گفته مي‌شود. به راستي اين آسيب‌ها چگونه التيام خواهد يافت وقتي كه منكر اصل وقوعشان مي‌شوند و با تهديد و ارعاب ستم‌ديدگان را به سكوت و انصراف از تظلم وادار مي‌كنند؟ دلجويي با پول و زور ممكن نيست بلكه با رسيدگي سريع، صريح و دقيق به دادخواهي آنها و خانواده‌هايشان ممكن است.  
به راستي وظيفه ايماني و انساني يك روحاني انقلابي كه با گزراش‌ها و مراجعات مكرر قربانيان چنين جناياتي روبرو شده است آيا جز كاري است كه شما انجام داده‌ايد؟ انتظار از روحانيت اسلام آن است كه در ابلاغ رسالت‌هاي الهي كه بر دوش او قرار دارد از خدا بترسد و از زورگويان و دروغ‌زنان و متجاوزان، از تهديدها و تضييق‌ها و از هيچ چيز ديگري جز خدا نترسد. در اين روزگار كدام رسالت الهي سنگين‌تر از آن است كه به صريح‌ترين لهجه اسلام را از فجايعي كه رخ داده است و رخ مي‌دهد تبرئه كنيم. اين رسالتي است كه انجام آن جز از روحانيت متعهد بر نمي‌آيد، و اگر در انجام آن كوتاهي شود نخستين گروهي كه از بابت آن ملامت خواهند شد آنان خواهند بود.
عجبا اگر كساني به جاي پرداختن به اين مسئوليت تاريخي به راحتي بر روي آنچه انجام گرفته است چشم بپوشند، به صورتي كه گويي انجام آن اعمال ناشايست بخشي از وظايف نيروهاي امنيتي بوده است، و تنها گناه نابخشودني و سزاوار واكنش آگاه كردن مردم از اين فجايع است. 
اينجانب به سهم خويش از شجاعت و تعهد شما تشكر مي‌كنم و اميدوارم تلاش‌هاي شما با همصدايي ديگر استوانه‌‌هاي روحانيت مبارز تقويت شود. 
 
برادر شما – مير حسين موسوي
27/5/88


معترضان به توقیف روزنامه اعتمادملی امروز در مقابل دفتر روزنامه تجمع خواهند کرد

و روز پس از پخش فراخوان انصار حزب‌الله در نمازجمعه برای تجمع حامیان کودتای ۲۲ خرداد در مقابل دفتر روزنامه اعتمادملی، این روزنامه اصلاح‌طلب توقیف شد. به گزارش «موج سبز آزادی» به دلیل فشارهای وارده بر کروبی از سوی کودتاگران، تجمع حامیان اعتمادملی و شیخ اصلاحات که قرار بود امروز، دوشنبه، ساعت ۴ بعدازظهر در مقابل دفتر روزنامه واقع در زیر پل کریم‌خان برگزار شود از طرف مهدی کروبی ملغی اعلام شد. با این حال جمع کثیری از وبلاگ‌نویسان و کاربران اینترنت در صفحه‌های فیس‌بوک، بالاترین، تویتر و فرندفید خبر از برگزاری تجمع حامیان کروبی در اعتراض به توقیف روزنامه اعتمادملی در مقابل دفتر این روزنامه داده‌اند. به نظر می‌رسد، گرچه مهدی کروبی تحت فشار مجبور به ملغی اعلام کردن این برنامه شده اما سبزهای معترض به توقیف این روزنامه باز هم فردا در مقابل دفتر روزنامه تجمع خواهند کرد و فریاد اعتراض سر خواهند داد.

توهین بی سابقه تیم احمدی نژاد به مرجعیت شیعه:«آیت الله صانعی باید شلاق بخورد!»

شبکه جنبش راه سبز(جرس): به دنبال سخنرانی آیت الله یوسف صانعی در گرگان و اعتراض این مرجع تقلید نسبت به انحراف مقامات ارشد حکومتی از اسلام و به ویژه اعتراض وی به شکنجه و کشتار مردم در دو ماه اخیر،سایت رسمی روزنامه ایران و سایت رجانیوز دو سایت وابسته به دولت کودتا،با انتشار یک مطلب مشترک به شدت به آیت الله یوسف صانعی توهین کرده و خواستار زدن 80 ضربه شلاق به این مرجع تقلید شیعه شدند.

دو رسانه دولت کودتا در این توهین بی سابقه به آیت الله یوسف صانعی این مرجع تقلید را «بی شرم»،«هتاک» «کینه ورز »،«گناهکار»«فاسق» خوانده و این مرجع تقلید را مستوجب حد و 74 ضربه شلاق دانستند.

سایت رسمی روزنامه ایران،ارگان که از سوی نزدیکان محمود احمدی نژاد اداره می شود ضمن تشکیک در مقام مرجعیت آیت الله صانعی او را «مرجع تقلید خود خوانده» نامید و ادعا کرد که آیت الله صانعی« در هفته‌های گذشته بارها در حمایت از آشوبگران، نظام را متهم کرده و تلویحا شخصیت‌های انقلابی را مورد اهانت قرار داده بود،اخیرا نیز در اقدامی عجیب احمدی‌نژاد را "حرامزاده" خواند»ه است.

به رغم آنکه رسانه های وابسته به تیم احمدی نژاد در چند سال گذشته بارها به مراجع تقلید نسبت های دروغ داده و یا علیه مراجع تقلید مطالبی را منتشر کرده اند اما این اولین باراست که روزنامه دولتی ایران که تحت مدیریت تیم احمدی نژاد اداره می شود ضمن توهین به آیت الله یوسف صانعی مرجع،حرام زاده بودن محمود احمدی نژاد را رد کرده و نوشته است«طبق قانون مجازات اسلامی هر کسی اتهامی را به شخص دیگری نسبت دهد و نتواند صحت این انتساب را ثابت کند، اگر مستوجب حد نباشد، به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق یا یکى از آنها حسب مورد محکوم خواهد شد.»


ادعا و تحریف سایت رسمی روزنامه ایران در  مورد دادن نسبت حرام زادگی به محمود احمدی نژاد از سوی آیت الله صانعی،این مرجع تقلید شیعه در سخنرانی گرگان خود با نقل حکایت طنزی در مورد ادعای یک نفر مبنی بر دیدار با امام زمان و عیان شدن این ادعای کذب تعبیر"حرام زادگی" را از زبان شخص کذاب و در متن همان حکایت تاریخی بیان کرده است.


سایت رجا نیوز نیز با انتشار مطلبی اتهامات مشابهی به حجت الاسلام مهدی کروبی وارد کرده و خواستار زدن 80 ضربه شلاق به کروبی شد.

این سایت وابسته به تیم احمدی نژاد در خصوص نامه مهدی کروبی به هاشمی رفسنجانی که در آن خواستار بررسی گزارش های در مورد وجود مواردی از تجاوز به بازداشت شدگان شده بود،خواستار شلاق خوردن آقای کروبی شد،و نوشت«نظر می رسد اظهارات کروبی نیز همچون صانعی شامل این حکم اسلامی می‌شود چرا که "اگر کسی به یک مؤمن یا مؤمنه نسبت فحشا بدهد و نتواند آن را با 4 شاهد اثبات کند، اولاً این شخص گناهگار و فاسق است مگر اینکه توبه کند، ثانیاً باید 80 ضربه شلاق بخورد.»
 


نام "موسوی" است که هر سه نسل را گرد هم آورده است

ناگاه پسرک جلوی من، مشت‌هایش رو بالا گرفت و فریاد زد: "مرگ بر دیکتاتور". بوی درگیری رو حس می‌کردم. به سرعت روی شانه پسرک زدم و بهش گفتم: "شعارهای تحریک کننده نده". پسرک با چنان بغض و عصبانیتی به من خیره شد که جا خوردم. بعد دوباره دستش را مشت کرد و فریاد زد: "مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر سازشکار".//پسر نوجوانی، حدودا 20 ساله از کنارم رد شد و ناگهان پارچه سبزی را از جیبش در آورده و فریاد زد: "یا حسین، میر حسین". دچار وحشت شدم. تمام نیروهای ضد شورش، انتظامی و لباس شخصی ها به سوی او برگشتند. پسرک بی هیچ ترس و واهمه‌ای دوباره فریاد زد: "یا حسین، میر حسین". من که حدس می‌زدم که به زودی آنجا بدل به لانه زنبوری از نیروهای امنیتی خواهد شد، به سرعت از محل دور شدم.//این کدام نسل است که مرا سازشکار و ترسو می‌خواند؟ آری، من هم دوست داشتم فریاد "مرگ بر دیکتاتور" سر دهم، اما به هزار بهانه و دلیل، ترس خود را توجیه کردم.//این همان نسلی نیست که من تا همین چند ماه پیش دائما محکومشان می‌کردم؟ آری، محکومشان می‌کردم که نسلی غیر سیاسی‌اند، و حالا حالاها توان خارج شدن از گفتمان مدل لباس، مو، آهنگهای رپ احمقانه، پارتی‌های شبانه و .... را ندارند.//در واقع نسلی که بر خلاف ما به راحتی به پدر "نه" می‌گفت، به طور مشابه نیز می‌تواند به راحتی به حاکم "نه" بگوید. شاید به همین دلیل است که این نسل پتانسیل ایجاد جنبش 22 خرداد را داراست.//شاید کیهان و کیهانیان در اقامه این ادعا حق دارند که باید خاتمی و موسوی را به عنوان عامل اصلی تمام این اتفاقات دستگیر و محاکمه کرد. چراکه خاتمی رهبر سیاسی 2 خرداد و موسوی هم رهبر سیاسی جنبش 22 خرداد است. اما آنچه کیهانیان نمی‌دانند این است که با حذف موسوی چیزی تغییر نخواهد کرد، چراکه مسئله اصلی نه شخص موسوی، بلکه نام "موسوی" است که همچون دالی شناور توانسته است هر سه نسل را گرد هم آورد.

سحام نیوز: کروبی افشا کرد، جزییات ماجرای ترانه موسوی - ناگفته هایی از سوابق برخی از ائمه جمعه

مهدي كروبي در واكنش به جوسازي هاي اخير و توهين هايي كه نسبت به وي وارد شد گفت : " برخي فكر مي كنند كه با اين تهمت ها و فحاشي كردن ها من از ميدان كنار مي روم ولي من به اين آقايان توصيه مي كنم كه حداقل تاريخ را مطالعه كنند و ببينند كه بعد از انقلاب و در عرصه ماجراي مجلس سوم و مسائلي كه در اوخر آن مجلس روي داد و هر حرفي كه خواستند نسبت به من زدند از جمله انكه گفتند كروبي با دلارها از ايران خارج شده است چه كسي بود كه ايستادگي و تحمل كرد . "
دبيركل حزب اعتمادملي ضمن اعتراض به توهين ، هتاكي و تهمت هايي كه از سوي مراكز و نهادهاي مختلفي و به دنبل نگارش نامه اي نسبت به او شد گفت : "‌طي هفته اخير حملات تندي نسبت به من وارد شد ، حملاتي كه از تريبون نماز جمعه و يا از سوي برخي از نمايندگان مجلس ، صدا و سيما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخي از روحانيت مطرح شد كه من در برابر اين مباحث گفته بودم كه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند من ناگفته هايي را بازگو خواهم كرد . "‌ كروبي چنين از انگيزه انجام مصاحبه اي در واكنش به اين مسائلي كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به انتقاداتي كه به وي وارد شد گفت : "‌ پس از انتخابات رياست جمهوري دهم حوادثي در كشورمان رخ داد كه از نظر خشونت ، بي قانوني ، خودسري و دخالت افراد غير مسئول به نام نظام و شبه نظامي و لباس شخصي ها امري بي سابقه بود و چنين است كه انسان هاي مسئول ، دلسوز و آگاه بايد احتياط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتي كه صلاح مي دانند اقداماتي انجام دهند كه مانع ازتكرار اين حوادث شده و ريشه برخوردهاي اين چنيني خشكانده شود . "‌وي افزود :‌" در هر كجاي دنيا ممكن است كه چنين حوادثي اتفاقي بيافتد كه در عرصه تظاهراتي جمعيتي را دستگير كنند اما فكر نكنم كه چنين برخوردهايي صورت گرفته باشد كه گروهي را دستگير كرده و آنها را به مكان هاي خاصي منتقل كنند و با آنها هر رفتاري كه مي خواهند انجام دهند . در واقع ابتدا افراد را به مكان هاي نامعلومي منتقل كنند كه كه حتي رياست قوه قضائيه و دادستان كل كشور كه بگويند اين رفتارهايي كه انجام شده است زير نظر زندان هاي رسمي كه تحت نظر ما بوده روي نداده است و البته پس از مدتي مشخص شود كه زير زميني در وزارتخانه اي وجود داشته و يا اينكه در بازداشتگاه كهريزك ، كلانتري ، پايگاههاي بسيج برخوردهايي صورت گرفته است . "
كروبي خاطر نشان ساخت : "‌تمام اين حوادثي كه روي داده است به علت اعتراض مردم به نتيجه يك انتخاب بوده است آيا بايد با مردمي كه تنها از سرنوشت راي خود سوال مي كنند چنين برخورد كرد ؟ در عرض چند روز تعدادي كشته شده و برخي آسيب ديده اند به طوري كه دندان ها و سرها شكسته شده است و حتي چشماني كور شده و برخي تحت شكنجه ها جان باخته اند . اين درحالي است كه معمولا شكنجه ها براي گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت مي گيرد و حتي اگر آن فرد زير شكنجه از حال برود او را به بيمارستان منتقل مي كنند و باقي بازجويي را در حالي انجام مي دهند كه او تحت درمان است . بنابراين از اين جهت من مي گويم كه خشونت هايي از سوي افرادي ناآگاه و بي تدبير صورت گرفته كه بي سابقه است و البته اين رفتارها در قبال افرادي بوده كه تنها به انتخاباتي اعتراض داشته اند . "‌
كروبي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي در نظام جمهوري اسلامي گفت : " به اندازه اي در اين مدت رفتارهاي غيرمنطقي و بي ضابطه انجام شده است كه وقتي هيات تحقيق و تفحص به خدمت رهبري گزارشي را از وضعيت پيش آمده مي دهند ايشان برآشفته و حتي با عباراتي تند دستور تعطيلي بازداشت گاه كهريزيك را ارائه كردند كه البته اكنون نيز شاهد بركناري برخي از عامران و مسببان اين حوادث هستيم ."
وي با اشاره به اخباري كه به صورت مرتب از برخوردهاي خشن و غير معمول با معترضان به انتخابات به او مي رسيد گفت : " ما هر روز اخباري را از نحوه برخورد با مردم دريافت مي كرديم اخباري كه همين افرادي كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند نزد من مي آمدند و بيان مي كردند . رفتارهاي خشونت آميزي كه با زنان و مردان صورت گرفته است مانند آنكه هنگامي كه به منزل زن جواني مراجعه كرده اند تا او را بازداشت كنند اين زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند و اين زن هنگامي كه هيات بررسي تحقيق و تحفص از وضعيت زندانيان اخير را در زندان مي بيند با شجاعت مقابل انها مي ايسند و نسبت به اين رفتار اعتراض مي كند . من بسيار متاثر شدم از چنين برخوردهايي كه تحت لواي نظام جمهوري اسلامي انجام مي شود ،‌هر خواننده اي مي تواند خودش را جاي ان مادري بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار داده اند . "
وي با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابي گفت : " هنگامي كه در دوران مبارزه به منزل من مي آمدند تا مرا بازداشت كنند گاهي اوقات خانم كروبي با تندي برخورد مي كرد كه انها تنها مي گفتند كه سفارش كنيد كه ايشان حرمت ما را نگه دارد و يا در پروند يكي از بزرگان هست كه وقتي به منزلش مي آمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندي مي كند كه تنها به او تذكر مي دهند ولي اكنون شاهد ان هستيم كه دختري را در مقابل چشم مادرش كتم مي زنند و از اين جهت مي گويم چنين برخوردهايي در كشورمان بي سابقه است ."
كروبي با اشاره به اينكه بارها از طريق نامه و مصاحبه اين مطالب را بيان كرده است گفت :‌" من اين مسائل را طي نامه اي به رياست محترم قوه قضائيه ، وزير سابق اطلاعات و ديگر مسئولان يادآور شده و يا در مصاحبه ها به صورت مكرر بيان كرده ام تا شايد با توجهي كه نسبت به اين رفتارها مي شود مانع از تكرار ان شوند ولي بعد از مدتي اخباري به من درباره آزار جنسي بازداشت شدگان رسيد كه به علت ناراحتي شديد از اين موضوع نامه اي را به صورت محرمانه به رييس قوه قضائيه نوشتم . در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنين اتفاقي روي داده است بلكه گفتم كه شايعه شده كه چنين ماجرايي روي داده و افرادي از آشنايان خودمان نيز اين مطلب را گفته اند و تاكيد كردم كه انشاء الله اخباري دروغ و شايعه باشد ولي بايد اين اخبار بررسي شود تا اگر شايعه اي بيش نيست كه همه از رفتارها و عملكردها با قاطعيت دفاع كنيم ولي اگر هم در مواردي چنين اتفاقي روي داده است بگوييم كه عاملان اين قضيه جز نيروهاي خودسر بوده اند كه بايد معرفي و مطابق قانون مجازات شوند تا اينكه ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از چنين مباحثي پاك كنيم كه چنين موضوعي در تاريخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراواني به ان داده شود و از سوي ديگر خون بچه هايي كه در اين راه كشته شده اند تضييع گردد . "
كروبي افزود : "‌من در اين نامه تاكيد كردم كه اگر هم چنين اتفاقي روي نداده است و ثابت شد كه اين چنين نبوده از زبان ما كه خودمان به انتخابات معترض بوده ايم مطرح شود تا حداقل عده اي باور كنند "
كروبي با اشاره به برخوردهايي كه در واكنش به انتشار چنين نامه اي صورت گرفت گفت : "‌بيش از ده روز منتظر پاسخ نامه ام بودم ولي به من خبري نرسيد و بنابراين اين نامه را علني كردم و در اين ميان جمعيت بسياري از دلسوزان نظام مرا تحسين كردند و برخي هم دوستانه انتقاداتي را مطرح كردند كه من نيز استقبال كردم ولي در همين راستا برخي از تريبون نماز جمعه ،‌مجلس ، وابستگاه به نهادهاي نظامي ، سايتها و خبرگزاري ها ، مطبوعات و صدا و سيما به بنده فحاشي كردند . ولي از اين ميان آنچه بيش از همه تاسف مرا برانگيخت مطالبي بود كه از تريبون نماز جمعه عليه من مطرح شد و تريبون مقدس نماز جمعه كه بايد در آن دردهاي مردم گفته شود و از حقوق آنها دفاع شود به تريبوني براي فحاشي عليه فردي تبديل شد . چنين برخوردهايي در حالي نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامه اي يادآور شدم كه بررسي شود آيا چنين مسائلي روي داده است يا خير و اگر هست آيا عاملان آن مجازات خواهند شد و يا اينكه اعلام بركناري عده اي كه چنين تخلفاتي را انجام داده اند تنها براي جنجال سازي بوده است و تمامي اينها به سركار خود برمي گردند مانند همان كساني كه زماني آن شكنجه ها ر انجام دادند و آبروي نظام را در عرصه هاي بين اللملي بردند و فيلمي از ان منتشر شد كه هيچ بيننده اي نتوانست ان را بيش از ده دقيقه نگاه كند و اكنون سخناني درباره فعاليت هاي آنها شنيده مي شود كه چنانچه لازم باشد درباره آنها سخن خواهم گفت . "‌
وي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي گفت : " افرادي كه بايد از تريبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را براي مردم بازگو كنند به بهانه اينكه من به نظام توهين كرده ام تهت و افتراهايي را عليه بنده وارد كردند كه البته درهمين راستا برخي از نمايندگان مجلس نيز با ادبياتي نامناسب به تكرار ان پرداختند . هرچند كه اگر وابستگان به نهادهاي خاص و يا برخي از مطبوعات و صدا و سيما چنين مطالبي را مطرح كنند دور از انتظار نيست چرا كه اينها اجير و اسير هستند و بايد اين كار را انجام دهند و البته بسياري ديگر نيز از مظان اتهام اينها به دور نيستند . از نظر اين نهادها و مراكز و به ويژه برخي مطبوعات كساني كه همفكر انان نيستند جاسوس ، ساده انديش و افراطي هستند كه دچار فساد اخلاقي و اقتصادي شده اند . به مانند اينكه اخيرا يكي از روزنامه ها كه عادت دارد با آبروي ديگران بازي كند جمعي از كارگزاران نظام كه اخيرا نامه اي را نوشته اند افراطي و رانت خوار ناميده است حال اينكه به عنوان مثال يكي از امضاكنندگان اين نامه محمدعلي نجفي است كه 8 سال وزير آموزش و پرورش ،‌وزير آموزش عالي كشور و رييس سازمان برنامه و بودجه بوده است كه زماني كه من نماينده امام در حج بودم در آنجا به من كمك مي كرد و اينك همين فرد را رانت خوار ناميده است . به نظر مي رسد كه اين نهادها خود را معيار و ميزان الاعمال مي دانند كه ديگران بايد خود را با آنها بسنجند . اينها به جاي اينكه كساني را كه به اين كشور خيانت كرده اند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله مي كنند و آبروي انها را مي ريزند . همين اندازه نيز بگويم روزنامه اي كه چنين مطلبي را مي نوسيد مسئولش از دوستان نزديك سعيد امامي و همكار او بوده است كه به قول يكي از بزرگان حاشيه امن دارد و رويين تن است ، اگر اسفنديار رويين تن بود و تنها چشمش آسيب پذير بود اين برادر رويين تني است كه چشمش نيز از آسيب مصون است . "‌ كروبي با اشاره به انتشار اخبار دروغ در يكي از خبرگزاري ها كه ان نيزخود را مصون از هر چيزي مي داند گفت :‌"‌ اين خبرگزاري محترم به انتشار اخباز كذب عادت دارد به طوري زماني كه جواني به نام غنيان در اين حوادث پس از انتخابات كشته شد اين خبرگزاري به نقل از پدر اين فرد نوشت كه گفته است موسوي مسئول خون فرزندش است كه پدر غنيان چندي بعد اين خبر را تكذيب كرد . كه اينهم نمونه اي از آشكار شدن دروغ گويي برخي از رسانه هاست . "‌
كروبي در ادامه گلايه هاي بسياري داشت از ائمه جمعه اي كه با ادبياتي نامناسب به او حمله كردند و تهمت و افتراهايي را نسبت به او وارد كردند و براي روشن شدن افكار عمومي از جايگاه افرادي كه چنين حرمت تريبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشته اند به بيان برخي از ويژگي هاي شخصيتي انها پرداخت .
وي گفت : " امام جمعه اي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرف ها را مي زند و بنده را تروريست مي خواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بي خانه و كاشانه بوده اند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم ، ايشان به همراه جمعي ديگر با پول هايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا انكه به تبليغ براي مرحوم آيت الله شريعتمداري بپردازد . ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند . "
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت :‌"‌آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرف هايي را مي زند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همن اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيت الله منتظري مي نشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت مي كرده است و پس از امام جز مخالفين درجه اول آيت الله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد . "
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت : "‌آيا نمي شد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار مي دادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري و يا ماموريني كه متخلف بوده اند مجازات شوند و ان گاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموريني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد ؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارت هايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده مي شد ."‌
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسي ها عليه وي گفت : "‌برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرف ها را مي زنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه راي آور بودند و البته جر اصلاحاتي هاي داغ نبوده و هيچ نامه اي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند . چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيد هادي خامنه اي ، محتشمي پور ، مرحوم خلخالي ، موسويان و آيت الله بيات را محاكمه مي كردند چرا كه ديگر نمي شود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسئولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند . "
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت : "‌از نظر بنده امام جمعه قم آيت الله جوادي و آيت الله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي مي كنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نمي دهم و حرمت پدرش را نگه مي دارم . "
كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانت هايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت . وي گفت :‌"‌برخي از برداران نظامي كه چنين حرف هايي را مي زنند بايد هم اين گونه موضعگيري كنند چرا كه انها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانواده ها نيز نفوذ مي كند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد دران باره صحبت خواهم كرد . "‌وي افزود : "‌برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شده اند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضين كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد . "‌
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريح از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد : "‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دورغ گويي موضع گيري كنند ."
وي چنين ماجرا را شرح داد : " مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است . مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند . بنابراين طراحان نابغه و مديراني دور انديش سناريويي را نوشتند . براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به ان بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در ان بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه شوختگي شده و براي انكه معلوم شود اين عروس انها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همين هنگام پدرخانواده مي گويد كه عروس ما در ايران زندگي نمي كند و چون بزرگان خانه اهل سياست نبوده و چهره هاي علمي هستند بسيار ساده به اين موضوع نگاه كردند . در همين حال پدر خانواده به پسرش كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي است تلفن مي كند و مي گويد كه چنين ماجرايي روي داده و شماره تلفن ديگر پسرش شوهر ترانه را مي خواهد كه فرزندش به او مي گويد برادرش براي انكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسيده كه بتوانند با او تماس بگيرند . در همين حال مادر متوجه مي شود كه چنين اتفاقي افتاده و از حال مي رود و به بيمارستان منتقل مي شود . پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل مي رساند . او مشاهده مي كند كه چند نفري در خانه حضور دارند كه برخي از انها از چهره هايي هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته اند كه اين موضوع مرا به ياد سخني از شهيد حميد باكري مي اندازد كه مي گفت :‌" اي كاش ما درجبهه ها به شهادت برسيم زيرا اگر مانديدم معلوم نيست كه چه بلايي بر سرمان آيد و جز چه جمعيتي باشيم " اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد . آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با انها همكاري كنند . در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است . برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از انها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه ان افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد . همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه انها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد . در همين حال برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كنيد كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند . در همين حال اين افراد شماره تلفن منزل آنها را جويا مي شوند كه برادر شوهر ترانه مي گويد بنابراينكه انها منزلشان را تغيير داده اند ما شماره اي از انها نداريم و بردارم هم به مقصد نرسيده كه از او شماره شان را بگيريم . پدر شوهر ترانه نيز مي گويد كه شايد حاج خانم (همسرش ) شماره اي در اتاقش داشته باشد ولي بنابر اينكه همسرش به بيمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كليد نبود كه افراد حاضر تصميم مي گيرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضاي خانواده رو به رو شده اند كه خطاب به اين افراد گفته اند شما برويد و ما خودمان سعي مي كنيم شماره تلفن انها را پيدا كنيم .ولي جالب توجه اينكه قبل از انكه اعضاي اين خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پيدا كنند انها خودشان تلفن را پيدا مي كنند . در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با انها صحبت كنيد . چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به انها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود . "‌
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت :‌"‌اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي ، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است . حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود . "‌
وي تاكيد كرد :‌"‌آيا مسئولان از اين طريق مي خواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولي اين آقايان بسيار بي تدبير عمل كرده اند چرا كه مردم اين قدر هوشمند هستند كه اصل موضوع را بفهمند . "
كروبي با بيان اينكه براي مسئولان گوشه اي از حوادث تاريخي را بازگو مي كنم گفت :‌" هنگامي كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامي شروع شد يك سري افراد ناآگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا با شبيه سازي ماجراي بهلول در حادثه مسجد گوهرشاد حركت امام را متوقف كنند . ماجراي بهلول از اين قرار بود كه هنگامي كه حادثه مسجد گوهر شاد روي داد مدتي بعد عكس فردي سر وحال را در رسانه ها منتشر كردند و گفتند كه اين همان فردي بوده كه عامل حادثه گوهرشاد بوده است ولي يك هفته طول نكشيد كه اعلاميه مبسوطي در مشهد منتشر شد كه بر روي ان دو عكس چاپ شده بود . يكي عكس فردي كه انها مي گفتند بهلول بوده و ديگر عكس بهلول واقعي كه معلوم شد اين فرد مدت هاست كه در زنداني در افغانستان بوده است . اين حادثه در 48 سال پيش روي داد و در ان زمان اين قضيه برملا شد حالا چطور اين مسئولان انتظار دارند كه در تهران و انهم در عصر ارتباطات حادثه اي روي دهد و كسي متوجه ان نشود . "
كروبي افزود :‌" همان شبي كه فيلمي درباره ترانه موسوي از تلويزيون پخش مي شد من قبل از انكه در جريان اصل ماجرا قرار گيرم تحت تاثير قرار گرفتم ولي همان شب به مراسم عروسي رفتند كه در ان مراسم جواني نزد من آمد و گفت آيا اينها فكر مي كنند كه مردم نمي دانند چند تا ترانه موسوي در ايران وجود دارد و من از اين حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با اين سن و سال و تجربه اي كه دارم به موضوع شك كردم ولي اين جوان اصلا شك هم نكرده است . "‌
وي با اشاره به موثق بودن مبنعي كه جزئيات ماجراي ترانه موسوي را به وي منتقل كرده است گفت :‌"‌مي دانم كه آنها از چه طريقي اين ترانه موسوي را پيدا كرده اند و منبع خبر نيز موثق است واگر لازم باشد در اين باره صريح تر صحبت مي كنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه اندازه بوده است ."‌
وي همچين به مورد ديگري از رفتارهاي برخي از مسئولان اشاره كرد و گفت :‌" در سالهايي كه قتل هاي زنجيره اي رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)‌را منفجر كرده اند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نيز بمب گذاري كنند كه عامل ان دستگير شده است . پس از گذشت يك هفته چند دختر را به تلويزيون آروند و انها بسيار سر و حال در مقابل دوربين طوري سخنراني كردند كه از هر سخنران ماهري بهتر صحبت كردند . من درهمان زمان خنديدم و گفتم كه اين موضوعي مسخره است مگر مي شود كه فردي را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافي كند و بعد با اين سرعت و با اين حالت انها را به مقابل دوربين بياورند و انها نيز اعتراف كنند . نتيجه چنين كارهايي موجب روي دادن ماجراي قتل هاي زنجيره اي ،‌ نويسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش مي شود . "‌
كروبي در ادامه خطاب به كساني كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت :‌"‌من تنها در برابر چنين رفتارهايي موضعگيري اين چنيني ندارم بلكه همان طور كه مي دانيد نسبت به دوستان و همفكران خودم نيز چنين موضعگيري هايي را دارم . من بزرگترين نقش را در توفيق جريان اصلاحات داشتم ولي هنگامي كه اختلافاتي روي داد همان آقاي بزرگواري كه من نقش موثري را در پيروزي اش در انتخابات داشتم از من حمايت نكرد و همين افراد بيشترين تلاش را براي ناكامي اصلاحات در سال 84 داشتند . "‌
كروبي در نهايت تاكيد كرد :‌"‌ اكنون شرايطي را ايجاد كرده ايد تا ديگر كسي جرات حرف زدن نداشته باشد ولي من باز مي گويم كه اين رفتارها و ايجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نمي كند و چنانچه لازم باشد برخي مسائل را مطرح مي كنم . "