۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

کروبی: این وحشیگری در زمان شاه هم نبود

مهدی کروبی، یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری، در مصاحبه با شبکه دو تلویزیون هلند خشونت‌های انتخابات را در مقایسه با برخورد نیروهای امنیتی دوره محمدرضا پهلوی پدیده‌ای تازه توصیف کرد که در دوره زندگی سیاسی خود با آن روبه رو نشده است. 

تلویزیون هلند صحبت‌های مهدی کروبی در این مصاحبه را با فیلم‌های روزهای انتخابات، اعتراض‌های مردمی و برخورد خشونت‌بار نیروهای امنیتی با مردم تلفیق کرده است؛ تازه‌ترین تصاویر این مصاحبه مربوط به ضرب‌وشتم دختران در روز ۱۳ آبان‌ماه به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی است.

مهدی کروبی در این مصاحبه می‌گوید: «دست‌مان خیلی بسته است؛ روزنامه ما تعطیل است؛ حزب‌مان تعطیل است و در خانه نشسته‌ایم.»

دبیرکل حزب اعتماد ملی در پاسخ به این پرسش که آیا احتمال دستگیری خود را می‌دهد، می‌گوید: «هیچ موضوعی را آدم نمی‌تواند بگوید که امکان ندارد.»

مهدی کروبی یکی از «اشکالات جدی» محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت دهم، را «دشمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تراشی‌های» وی برمی‌شمارد که باعث «بسیج کشورها» علیه خودش می‌شود.

مهدی کروبی درباره نخستین واکنش خود به اعلام نتایج انتخابات نیز می‌گوید: «طبیعی بود که ناراحت شدم و یقین کردم... انتخابات ناسالم است.»

این نامزد معترض انتخابات می‌گوید: «بخش اعظم ناراحتی‌ام برای جامعه بود، نه برای خودم.»

وی در ادامه یادآور می‌شود که طبیعی است که به لحاظ شخصی نیز از این نتیجه ناراحت شده باشد.

مهدی کروبی در ادامه این مصاحبه گفت: «احساس کردم مردم با یک امیدی برای تغییر آمدند و به نظر من هم تغییر لازم است.»

دبیرکل حزب اعتماد ملی درباره سرکوب مردم در روزهای پس از انتخابات می‌گوید: «اولا من فکر نمی‌کردم این طور برخورد شود. بعد هم فکر نمی‌کردم برخورد به این گستردگی و به این وحشیگری و به این خشونت بشود. خیلی ناراحت شدم، برخی شب‌ها بدون مبالغه خوابم نمی‌برد.»

پس از این سخنان  مهدی کروبی، تلویزیون هلند فیلمی از روز ۱۳ آبان را نشان می‌دهد که در آن یک مامور نیروی انتظامی به صورت دختری با باتوم ضربه می‌زند و وی نقش بر زمین می‌شود؛ در صحنه بعد، یک پلیس ضدشورش با باتوم به پاهای دختری می‌کوبد.

تلویزیون هلند به صحبت‌های مهدی کروبی بازمی‌گردد: «می‌دیدم ماموران به شدت خانم‌ها را می‌زنند، اصلا برای من تازگی داشت؛ فکر می‌کردم این چه داستانی است. ما خیلی تظاهرات در زمان شاه دیده بودیم؛ خیلی خشونت‌ها دیده بودیم؛ مبارزه کرده بودیم، اما با این سادگی و روانی و بی‌باکی این طور کودک را بزنند، خانم‌ها را بزنند، [ندیده بودیم].»

مهدی کروبی با اشاره به تجربیات خود در دوران محمدرضا شاه پهلوی می‌گوید که در آن زمان نیروهای امنیتی به اصطلاح می‌خواستند مردم فرار کنند و هدف‌شان متفرق کردن مردم بود. 

پس از این اظهارات صحنه‌ای از به محاکمه کشیده شدن محمدعلی ابطحی، از حامیان مهدی کروبی، نشان داده می‌شود و در ادامه نمایشگاه مطبوعات و حمله طرفداران محمود احمدی‌نژاد به مهدی کروبی.

مهدی کروبی از «فحاشی» و پرتاب اشیاء و انداختن عمامه خود در نمایشگاه مطبوعات می‌گوید.

«کروبی، کروبی، حمایتت می‌کنیم» شعاری است که در فیلم شنیده می‌شود.

مهدی کروبی در پایان این مصاحبه می‌گوید معترضان این دولت را قبول ندارند و «طبیعی است که اینها حرکت خود را که همان خواسته‌‌های مشروع‌شان است پیگیری می‌کنند و به آن می‌رسند».

آیت الله جوادی آملی: از ادامه حضور در نماز جمعه معذورم

پس از کناره گیری آیت الله استادی، آیت الله جوادی آملی نیز امروز از سمت امامت جماعت شهر قم کناره گیری کرد. خطيب موقت جمعه قم گفت: مودت، محبت، دوستي، قرآن و عترت عناصر محوري دين هستند كه اگر از جامعه رخ بربندند نگهداري جامعه آسان نخواهد بود. آيت الله جوادي آملي در نماز جمعه اين هفته قم با بيان اين كه دوستي، محبت، مودت و قرآن وعترت عناصر محوري دين هستند، گفت:" اين عناصر است كه جامعه را اداره مي‌كند و اگر اين امور از جامعه رخت بربندند نگهداري چنين جامعه‌اي آسان نخواهد بود. " آيت‌الله جوادي آملي در ادامه با اشاره به روز عرفه گفت:" روز عرفه در بين روزها خصيصه‌ي استجابت دعا را دارد و بهترين روز براي دعا است. " وي با بيان اين كه دعاي امام سجاد (ع) در روز عرفه مردم را به امام شناسي دعوت مي‌كند افزود: "شاخص‌ترين عنصر در دعاي امام حسين (ع) و امام سجاد (ع) در روز عرفه پس از توحيد، وحي و نبوت، دعا براي رهبر و نظام و ملت است. " خطیب جمعه شهر قم در ادامه ضمن تبريك هفته‌ي بسيج گفت: "بسيج نيرويي است كه در دفاع مقدس و حفظ نظام تلاش و كوشش فراوان داشته و بايد مواظب باشد كه پيوسته غربال شود تا مبادا كساني بتوانند در اين نهاد راه يابند. " آيت الله جوادي آملي در پايان خطبه‌ي دوم ضمن تشكر و قدرداني از دست‌اندركاران برگزاري نماز جمعه و عذرخواهي از مردم از سمت خود به عنوان خطيب موقت جمعه‌ قم كناره‌گيري كرد. گفتنی است که پیش از این آیت الله استادی نیز از سمت امامت جمعه شهر قم کناره گیری کرده و مسولان ستاد ائمه جمعه کشور با حکم آیت الله خامنه ای یک روحانی تندرو که از حامیان محمود احمدی نژاد بود را به امامت جمعه شهر قم منصوب کردند. در این تغییر و جایگزینی آیت الله سید هاشم حسینی بوشهری عضو فعلی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضومجلس خبرگان رهبری که پیش از این مدیر مدارس علمیه حجتیه و آیت الله گلپایانی قم بوده است به عنوان امام جمعه جدید شهر قم منصوب شده بود.

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

نوروز: دکتر رامین پورارزجانی، که دوران خدمت سربازی خود را به عنوان پزشک در بازداشتگاه کهریزک سپری می کرد در پی اتفاقاتی که بعد از آشکار شدن وقایع بازداشتگاه کهریزک به وقوع پیوست خودکشی کرده است.

درحالیکه عاملان و آمران اصلی شهادت جوانان ایرانی بازداشتگاه کهریزک مصون از پیگرد قضایی هستند
پزشک بازداشتگاه کهریزک خودکشی کرد

به گزارش نوروز، این پزشک وظیفه و دانشجوی ممتازی که با رتبه دو رقمی در کنکور سرتاسری قبول شده بود اولین قربانی برگزاری دادگاهی غیرعلنی است که در پی حوادث این بازداشتگاه مورد سئوال و اتهام قرار گرفته بود.

درحالیکه متهمان اصلی ضرب و شتم وحشیانه زندانیان این بازداشتگاه متعلق به نیروی انتظامی تاکنون مورد سئوال قرار نگرفته اند و حتی قاضی مرتضوی با اعمال فشار بر نمایندگان مجلس ازقرائت گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس هشتم جلوگیری می کند، رامین پورارزجانی، پزشک 26 ساله، متهم می شود که در ماجرای شهادت زندانیان کهریزک مرتکب قصور پزشکی شده است و تهدید می گردد که پروانه پزشکی اش لغو و برای 5 سال راهی زندان خواهد شد.

به دنبال آشکار شدن جنایات وحشیانه ای که در بازداشتگاه کهریزک صورت گرفت و حتی به "گوانتاناموی ایرانی" معروف شد، پرونده ای در دادگاه نظامی قضات برای دادستان پیشین تهران و جانشین فرمانده نیروی انتظامی که به صورت مستقیم مسئول حوادث مرتبط با این بازداشتگاه بودند تشکیل می شود و مقامات قضایی هم قول می دهند در سریع ترین زمان ممکن به این پرونده رسیدگی کنند. اما مطابق اکثر پرونده های مربوط به مقامات قضایی و نیروی انتظامی در تمام سال های اخیر نه تنها افراد فوق مورد سئوال و محاکمه قرار نمی گیرند بلکه با امدادهای غیبی اتهامات و متهمان دیگری برای این واقعه تراشیده می شود و پرونده به بیراهه می رود و قربانیان جدیدی برای این پرونده ها دست و پا می شود که آخرین نمونه آن هم یک پزشک وظیفه مسئول در بازداشتگاه کهریزک است.

پیش از این در جریان حوادث کوی دانشگاه و اتفاقاتی که کشور را برای یک هفته در بحران فرو برد یک سرباز نیروی انتظامی تنها به اتهام سرقت ریش تراش مورد مواخده قرار گرفت و تمام افراد مسئول که در گزارش شورای امنیت کشور هم به دخالت آنها در این بحران اشاره شده بود تبرئه شدند.

مشابه این اتفاق قرار بود برای متهمان پرونده قتل های زنجیره ای انجام شود اما اصرار محمد خاتمی بر کندن غده چرکین این وزارتخانه در نهایت منجر به دستگیری سعید امامی شد؛ هرچند او هم در زندان قوه قضائیه با آنچه که خودکشی با داروی نظافت خوانده شد، فرصت این را پیدا نکرد که همدستان خود را به صورت کامل معرفی کند.

در این بین هرچند خودکشی این پزشک و سرباز وظیفه نکته ابهام پرونده متهمان بازداشتگاه کهریزک است، اما نفس خودکشی کسی که درون زندان جنایات وحشیانه علیه زندانیان را به چشم خود دیده است و می تواند هرلحظه نسبت به معرفی عاملان جنایت با دلیل و مدرک اقدام کند، ابهام آمیز به نظر می رسد.

این سئوال جدی هم مطرح است در حالیکه افرادی مثل بهزاد نبوی به دلیل اخلال در ترافیک تهران از طریق شرکت در راه پیمایی به اقدام علیه امنیت کشور متهم می شوند و بیش از 5 ماه در زندان انفرادی قرار می گیرند و حتی در دادگاه ادعانامه های چندین صفحه ای علیه آنان قرار می شود، چطور ممکن است کسانی که مسئول مستقیم شهادت چندین جوان ایرانی هستند به آن اندازه اقتدار داشته باشند که نه تنها از قرائت گزارش کمیته حقیقت یاب مجلس جلوگیری کنند، بلکه خود را نیز از هر اتهامی مبرا بدانند و با اعمال نفوذ از انتشار گزارش های مربوط به رسیدگی به این پرونده نیز جلوگیری نمایند.

افکار عمومی از یاد نخواهد برد بازداشت شدگان سیاسی حوادث اخیر اکثراً یک یا دو روز بعد از انتخابات دستگیر شدند و تا روز برگزاری انتخابات تمام فعالیت های آنان از نظر دولت مستقر هم قانونی بوده است. آنگاه برای این افراد ظرف دو روز اتهامات چندین صفحه ای قرائت می شود و صدا و سیمای دولتی از بیان هر اتهامی علیه آنان دریغ ندارد؛ اما افرادی که مسئول شهادت جوانان کشورمان هستند می توانند پرونده ای را تا آن اندازه به بیراهه ببرند که در نهایت دادگاه مدعی شود دلیل کافی برای متهم کردن و اثبات مجرم بودن این افراد ندارد. رویه ای که طی سالیان اخیر بارها و بارها در دستگاه قضائی کشورمان تکرار شده است و به نظر نمی رسد که اراده ای مبنی بر این راه و روش غیرعادلانه، غیرقانونی و غیرمشروع وجود داشته باشد.


سید محمد خاتمی:امروز دیکتاتورهای زمان هم ادعای مردمی‌بودن می‌کنند/بزرگترین عامل تضعیف نظام، کاهش رضایت مردم و اعمال خشونت است/رسانه‌های رسمی هرچه توانستند ناسزا و دروغ گفتند

در دیدار با اساتید دانشگاه علم و صنعت

پارلمان‌نیوز: رئیس‌جمهور سابق کشورمان با انتقاد شدید از ادامه امنیتی بودن فضای کشور گفت:«ما ایران سربلند را می‌خواهیم، ما می‌خواهیم مردم حکومت را از خود بدانند و حکومت مردم را از خود بداند و همچنین انتقاد از خود را نعمت بداند، همانگونه‌ای که امام راحل فرمود انتقاد، بلکه تخطئه یک هدیه الهی است و مراد امام از انتقاد و تخطئه، انتقاد از خودشان و مسئولان بلند پایه بود.»

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز» به نقل  از روابط عمومی دفتر حجت الاسلام سیدمحمد خاتمی، وی در دیدار و گفت‌و‌گو با جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه‌ علم و صنعت ایران با اشاره به مباحث مطرح شده از سوی استادان در ابتدای این نشست؛ گفت:«همه مطالبی که در این جلسه بیان شد مطالبی خوب، پخته و مبتنی بر تحلیل درست بود، همچنانکه از محیط دانشگاهی انتظار می‌رود همه بحث‌ها به نحوی ناظر بر این بود که چگونه می‌شود از این وضعیت بیرون رفت و وضعیت بهتری داشت.»

رئیس دولت اصلاحات با بیان اینکه «خوشبختانه جامعه دانشگاهی ما هم درد را می‌شناسد و هم تلاش می‌کند راه حلی را برای رفع درد ارائه دهد»، اظهار داشت:«یکی از مشکلاتی که در جامعه ما وجود دارد، عدم درک جایگاه دانشگاه و دانشگاهیان در مجموعه نظام و عدم بهره‌گیری از آنهاست.»

رئیس بنیاد باران در بیان علل و موانع کنونی پیش آمدن این وضع افزود:« در حال حاضر نیز وضعیتی وجود دارد که همچنان فضا به سوی محدود تر شدن آن  پیش می‌رود و متاسفانه زیانی که از این ناحیه، مملکت دچار آن می شود زیان غیرقابل جبرانی است.»

خاتمی درباره توانایی‌های دانشگاه در بهبود وضع کشور و پیشبرد همه جانبه گفت: « بعد از انقلاب هم از این ظرفیت دانشگاه کمتر استفاده شده است؛ البته در یکی دو مورد عکس این اتفاق افتاد، یکی در تدوین برنامه چهارم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور که مرحوم دکتر عظیمی محور کار قرار گرفت.»

وی افزود:«در جریان تدوین این برنامه هزاران ساعت نفر از نیروهای مختلف دانشگاهی از دانشگاه‌های مختلف بحث و صحبت کردند، بطوریکه تقریبا کمتر نظر علمی و دانشگاهی بود که در حد امکان شنیده نشده باشد و بر اساس آن برنامه چهارم تدوین شد که به نظر من علمی ترین و واقع بین ترین برنامه ای بود که تنظیم شد ولی در عمل متاسفانه بر خلاف آنچه می‌بایست انجام شود، انجام گرفت.»

رئیس دولت اصلاحات مورد دیگر در توجه و تکیه بر ظرفیت دانشگاه را در جریان تدوین برنامه چشم انداز بیست ساله عنوان کرد و گفت:«در این برنامه که در دولت اول اصلاحات مورد بحث قرار گرفت از نیروهای مختلف کارشناسی از دانشگاه‌های مختلف استفاده شد و سرانجام نیز با بحث در مجمع تشخیص مصلحت با نظر رهبری تدوین ؛نهایی و ابلاغ شد.»

سید محمد خاتمی با تاکید بر ضرورت استقلال دانشگاه یادآور شد:« در دولت اصلاحات هم و غم دولت بر این بود که دانشگاه روی پای خود بایستد و مورد احترام باشد و تلاش کنیم نیروهای خارج از دانشگاه اجازه و توان دخالت و اعمال نظر به هر صورت را نداشته باشند.»

رئیس جمهور سابق کشورمان در این‌باره گفت:«اختیارات هیات‌های امنا در اداره دانشگاه‌ها و انتخابی شدن مدیریت های دانشگاهی از جمله ضرورت های مشارکت دانشگاهیان در تصمیم سازی های کشور است که دولت در دوران اصلاحات توانست تنها گام های اولیه در آن مسیر بردارد.»

سید محمد خاتمی استقلال دانشگاه و رعایت حقوق و حرمت دانشگاهیان و دانشجویان را در هر شرایطی ضروری و لطمه مداخله های سیاسی و امنیتی را مخل ایفای نقش‌های واقعی دانشگاه دانست.

وی انتظارات جامعه را از دانشگاه و دانشگاهیان در تامین سه هدف خلاصه کرد و گفت:« اولین هدف علم‌اندوزی و پژوهش است که بدون دستیابی به آن هیچ گامی را نمی‌توان برداشت و حتی حیات اجتماعی، تاریخی، سیاسی و مدنی با مشکلات مختلف مواجه و بلکه نابود خواهد شد.»

خاتمی در ادامه گفت:«دومین هدف کار‌آمدی بدین معناکه افراد چگونه می‌توانند علم را به کار گیرند و کشور و جامعه را با این علم اداره کنند؛کارآمدی فقط تربیت نیروی علمی و انسانی کارآمد نیست، بلکه این است که دانشگاه عالم به مدیران ما کمک کند که کارآمد شوند، یعنی راه مدیریت علمی و منطقی را به آنها بیاموزند و اگرتصمیم‌سازان ما عالمان ما باشند آن‌وقت مدیریت کار آمدی در کشور داریم و تصمیم گیران نیز درست عمل می کنند.»

خاتمی تصریح کرد:«هدف سوم روشنفکری است و روشنفکر یعنی کسی که از خود بیرون آمده و به سرنوشت جامعه می‌اندیشد و اهل نقد و نظر است وعظمت، پیشرفت، آزادی و اعتلای جامعه خود را می‌خواهد.»

رئیس دولت اصلاحات افزود:«روشنفکر کارآمد باید دو خصوصیت داشته باشد که دانشگاه‌های ما باید و می‌توانند در این زمینه کار کنند، یکی اینکه چون وجود انسان تاریخی است کسی روشنفکر خواهد شد و می‌تواند در جامعه اثر مثبت بگذارد که با سنت آشنا و مانوس باشد.»

وی ادامه داد:«در کشور ما اسلام بطور خاص در شکل‌دهی این سنت و ساختن هویت تاریخی و فرهنگی جامعه ما موثر است و وقتی می‌گوییم اسلام، اسلامی را می‌گوییم که غیر مسلمان هم در آن امکان رشد پیدا بکند.»

خاتمی خصوصیت دیگر روشنفکر را آشنا بودن به اقتضائات زمان عنوان کرد و گفت:«کسی که زمان خودش را نمی‌شناسد، تاثیر وتاثرعوامل، خواست‌ها و توقعات تاریخی جامعه را نمی‌شناسد و در زمان خودش نیست، نمی‌تواند زبان مناسب برای جامعه‌ خود پیدا کند و جامعه هم حرف او را نمی‌شنود و راه حل هایی که ارائه می دهد به جای اندیشه بر توهم استوار است.»

رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها تصریح کرد:«روشنفکر کسی است که با سنت و اقتضائات زمان خود آشنا باشد و بداند او در این زمان دارد زندگی می‌کند و چگونه می‌تواند از سنت که پایه اجتماعی‌ اوست بهره‌برداری و حتی نوآوری کند تا بتواند گذشته‌اش برای آینده‌اش معنا داشته باشد و پیش برود.»

وی تاکید کرد:«روشنفکر کسی است که از امکانات عظیم موجود، بتواند استفاده کند و برای ملت  سربلندی،استقلال و عظمت بیافریند تا همه احساس حرمت بکنند.»

رئیس‌جمهور سابق کشورمان در تبیین این مسئولیت یادآور شد:«روشنفکر کسی است که توقع زمانش را بشناسد و من بارها گفته‌ام زمانه ما زمانی است که در آن دیگر هیچ انسانی در وجدان خودش هیچ نوع حکومت استبدادی و دیکتاتوری را بر نمی‌تابد و رد می‌کند. از جمله دلایل آن هم همین است که امروز دیکتاتورهای زمان نیز ادعای مردمی‌بودن می‌کنند ؛ این‌ها مساله زمان ماست و متعلق به شرق و غرب نیست و انتقاد و بیان آزاد عقاید و اندیشه‌ها امروز دیگر به عنوان یک حق شناخته شده است.»

سید محمد خاتمی با تاکید بر نقش دانشگاهیان در این زمینه گفت:«متاسفانه ما گرفتار  بحران تفکر هستیم که باید با استمداد از سنت و روح زمانه بتوانیم این بحران را حل کنیم و به یک جمع‌بندی درستی برسیم  و دانشگاه‌ها و محافل علمی می‌توانند در این زمینه نقش بسزایی داشته باشند.»

وی لازمه تحقق این نقش را وجود امنیت اجتماعی و احساس رضایت همه افراد جامعه و نخبگان به خصوص جامعه دانشگاهی دانست و گفت:«رضایت مبنای رشد اجتماعی و نقد به تعبیر امیرالمومنین علی (ع) وظیفه جامعه و حق والیان است پس ایجاد محدودیت در مسیر نقد قدرت موجب کاهش رضایت عمومی و محروم کردن جامعه و حکومت از یک حق اساسی است.»

رئیس بنیاد باران در این باره اظهار داشت:«نظام اسلامی چنانکه در منابع دینی و تاریخی ما آمده است و در انقلاب و اندیشه حضرت امام نیز ریشه دارد ؛نظامی است انسانی و اخلاقی که باید همه شهروندان را در بر بگیرد و محدود به سلیقه‌ها؛افراد و گروه‌های خاص نشود و جلب رضایت نخبگان و آحاد جامعه را مد نظر داشته باشد.»

سید محمد خاتمی با اشاره به این مساله به بررسی وقایع اخیر کشور پرداخت و گفت:« بزرگترین عامل تضعیف نظام؛کاهش رضایت مردم و اعمال خشونت به هر شکلی است.خشونت از هر سو به خصوص از ناحیه حکومت مضر به حال جامعه؛دین و نظام است.اعمال خشونت از جانب حکومت تندروی و نارضایتی در جامعه به دنبال می آورد واگر در جامعه نارضایتی و بی‌اعتمادی بود و روز‌به‌ روز گسترش پیدا کرد، اولین ضربه به اسلام و نظامی که نام اسلام را دارد می‌خورد، اگر خدای نکرده رفتارها و برنامه ها طوری باشد که در ذهن جامعه القاء شود که در این نظام خشونت و ارعاب و تهدید رسمیت دارد و دشمنان هم از این زمینه استفاده کنند بیش از همه خود نظام زیان می بیند.»

سیدمحمد خاتمی در ادامه این بحث اظهار داشت:« امروزسئوال این است که بخصوص در جریان حوادث اخیر، رضایت جامعه و بخصوص نخبگان آن افزایش پیدا کرده است؟اگر نکرده است باید فهمید که مشکل وجود دارد و عاملان این وضع تضعیف‌کنندگان نظام در اینجا کسانی هستند که سبب نارضایتی بیشتر در جامعه شده‌اند.»

وی تصریح کرد:« این جامعه متعلق به ماست. اما چرا اینقدر فضا تنگ شده است؟چرا اینقدر نیروهای ارزنده‌ای که انتقاد یا حرف دارند،  نه تنها حذف می‌شوند بلکه مورد هرگونه اهانت و فشاری قرار می‌گیرند؟»

رئیس دولت اصلاحات افزود:«وقتی به دانشجو، استاد،عالم، هنرمند،  نیروهای اهل فکر و سابقه‌دار و جبهه رفته و نیروهایی که می‌گویند قانون اساسی را قبول داریم البته انتقاد هم داریم هرگونه ناسزا و نسبتی به آنها می‌دهند متاسفانه شعارهایی در جامعه مطرح می‌شود که هیچ کدام از ما نمی‌پسندیم؛نظام تضعیف می شود و ایران چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی آسیب می بیند.»

وی در توضیح دلایل شرایط به وجود آمده گفت:«اینها به این دلیل است که به مردم احترام نمی‌شود، اعتراض و انتقاد براندازی به حساب می‌آید، رسانه‌های رسمی ما هر چه توانستند ناسزا و دروغ به افرادی می گویند که مورد توجه مردم هستند و همه اینها به نظام لطمه می‌زند.»

سید محمد خاتمی برای حل این مسائل گفت:« همه باید به قانون اساسی بازگردیم و در چارچوب قانون اساسی و معیارهای اسلامی حرکت کنیم؛باید پذیرفت که نمی‌توان بصورت پادگانی جامعه و دانشگاه را اداره کرد و این نحوه مدیریت به زیان مادی و معنوی و حیثیتی جمهوری اسلامی است.»

رئیس جمهور سابق کشورمان در این زمینه افزود:« انتظار این بود که کم کم فضا غیر امنیتی شود ، نه اینکه انتقاد و نقد کردن این همه هزینه برای جامعه داشته باشد، باید به خاطر داشت کسی که  نقد می‌کند برانداز نیست بلکه دلسوز انقلاب و جامعه است.»

سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:« اما آیا امروز انتقاد منطقی هزینه ندارد؟آیا منتقد متهم به انواع اتهاماتی که شایسته بدترین دشمنان کشور و ملت است ، نمی‌شود؟ اگر جواب این سئوالات مثبت است ؛ اینها نشان‌دهنده انحرافی است که باید اصلاح شود و به راه درست بازگردد.»

خاتمی در پایان این دیدار تصریح کرد:«مبنای حرکت قانون اساسی است؛ ما ایران سربلند را می‌خواهیم، ما می‌خواهیم مردم حکومت را از خود بدانند و حکومت مردم را از خود بداند و همچنین انتقاد از خود را نعمت بداند، همانگونه‌ای که امام راحل فرمود انتقاد، بلکه تخطئه یک هدیه الهی است و مراد امام از انتقاد و تخطئه ؛انتقاد از خودشان و مسئولان بلند پایه بود.»

پنج تن از استادان دانشگاه علم و صنعت پیش از ایشان به تشریح مسائل موجود کشور و دانشگاهها و راه های برون رفت از وضعیت نا مطلوب کنونی پرداخته و به عنوان کسانی که سالها در محیط دانشگاهی و صحنه جامعه و مسئولیت ها و مدیریت ها حضور داشته اند و مسائل را از نزدیک لمس می کنند نگرانی شدید خود را از وضعیت مدیریت غیر کارشناسانه، غیر علمی، غیر واقع بینانه و سلیقه ای در ابعاد مختلف فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،صنعتی،کشاورزی و سیاسی امنیتی،دیپلماسی و روابط خارجی،رسانه‌ای و اطلاع رسانی، قضایی و حقوقی ابراز و خطر رکودها و تخریب‌ها وحیف و میل‌های ثروت‌های ملی، از بین رفتن و سوختن فرصت‌های اجتماعی و اقتصادی که می‌توانست بسیار ارزنده و پیش‌برنده در روند توسعه همه جانبه کشور باشد روش برخی جریان ها برای یک صدایی کردن و امنیتی کردن جامعه خصوصا فضای دانشگاه ها و تضعیف نقش مستقل عملکرد قوه قضاییه و قوه مقننه و مجلس خبرگان، دخالت دستگاه‌های امنیتی نظامی و انتظامی در اموری که طبق قانون اساسی از ورود به آنها نهی و منع شده‌اند عدم شفافیت در اطلاع رسانی و انعکاس واقعیت‌ها و دیدگاهها و انتقادهای جریان های سیاسی و مردمی قانونی بد بین کردن و تفرقه افکنی بین طیف های مختلف اجتماعی و جریان های فکری و سیاسی و نهادهای مردمی و قطبی کردن جامعه بیان کردند و بر اساس آنها برخی راه‌کارها را با تکیه بر قانون اساسی برای برون رفت از این شرایط ارائه دادند و بر التزام عملی همه نهادها و دستگاههای کشور به همه موارد قانون اساسی و اطمینان دادن عملی به مردم در جهت تامین خواسته های اکثریت ملت و حقوق اقلیت ها تاکید کردند.

در این دیدار همچنین بسترهای مساعد در توسعه صنعتی و نگرانی ها از وضع اقتصاد و مدیریت کشور مورد اشاره قرار گرفت و ظرفیت‌ها و مخاطره‌های پیش روی جنبش اصلاحات و اینکه از تجربه‌های مشروطیت و انقلاب اسلامی و اصلاحات چگونه در این دوران باید بهره گرفت ؛ بر فرصت ها و تهدید هایی که در برابر جامعه دانشگاهی و زنان وجود دارد تاکید شد.


۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

آماده شدن جنبش سبز برای 16 آذر



مادر ندا آقاسلطان: ندا در خواب به خواهرش گفت "من زنده ام"


مادر ندا آقاسلطان شهید جنبش سبز که به نماد مظلومیت این جنبش تبدیل شده است، در مصاحبه با سی ان ان، سکوت را شکسته است و برای اولین بار از ندا و خصوصیات وی و وقایع اتفاق افتاده پس از شهادت وی گفته است.


مادر ندا آقاسلطان در بخشهایی از این مصاحبه ضمن تشریح ویژگی های شخصیتی ندا، از روز شهادت وی گفت که خود او قرار بود به همراه ندا برای شرکت در تظاهرات به خیابان برود اما نتوانست و ندا به همراه معلم خود رفت. وی همچنین به تشریح درد و رنجی که پس از این مصیبت بر این خانواده و به خصوص این مادر صبور رفته است پرداخت و گفته که مطمئن است روزی قاتل ندا در دادگاهی عادلانه محاکمه خواهد شد. در انتهای این مصاحبه که لینک آن در زیر آمده است، مادر ندا به سی ان ان گفته است که وسایل شخصی و اتاق ندا را پس از شهادت او دست نزده اند، چون خواهر ندا روایت کرده است که ندا پس از شهادت به خواب وی آمده است و گفته چیزی را از دست ندهید،"من زنده ام".

"ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون"

صدق الله العلی العظیم


آیت‌الله جوادی آملی کودتاگران را بی‌عرضه و مستحق جهنم خواند


"جهنم فقط برای شرابخوار نیست برای بی‌عرضه هم هست. اگر اقتصاد مملکت آسیب ببیند دین نیز آسیب می‌بیند."


به گزارش سایت الف به نقل از مرکز خبر حوزه، آیت‌الله جوادی در دیدار رییس سازمان امور مالیاتی کشور افزود: فرهنگ مردم را اعتقاد آنان می‌سازد و نگهبان اعتقاد مردم، اقتصاد است، توقع نداشته باشید که همه مثل سلمان و اباذر و کسانی که در شعب ابی‌طالب (ع) بودند، باشند.

وی با بیان اینکه کسانی که از سلطنت شکم بیرون نیامده‌اند هرگز نمی‌توانند با استکبار مبارزه کنند، ادامه داد: به برکت رهبری امام (ره)و خونهای پاک شهدا، اعتقاد جای اقتصاد را در میان مردم گرفت، اما اگر خدای نکرده مردم فشار اقتصادی ببینند، در دینداری آنان مشکل ایجاد می‌شود.

آیت‌الله جوادی‌آملی اظهار داشت: با آرزو و آرمان و توقع نمی‌شود کشور را اداره کرد، اگر می‌خواهیم کشور را اداره کنیم باید دید در چه فضا و فازی زندگی می‌کنیم، کسی که زمان و زمینش را نشناسد، مدیر نیست. اگر کسی سنگی به بدنش زدند دردی احساس نکرد معلوم است که یا خواب است یا حسی نسبت به درد ندارد، حال اگر چند کارگر را اخراج کردند، ما نیز باید این درد را حس کنیم.

وی با بیان اینکه این کپر‌نشینیان و کارگران پاره‌تن ما هستند، اظهار داشت: بعضی از کارگران که حقوقی کمتر از 300 هزار تومان داشته‌اند اخراج شده‌اند و اینها توان پرداخت اقساط وام‌های دریافتی را ندارد، چگونه می‌توانند، مالیات بدهند. سرمایه عظیمی به نام نفت در داخل کشور است، اگر روزی به جایی برسیم که نفت بفروشیم و کشور را اداره کنیم، ورشکست می‌شویم. در این صورت نسل بعد همه نفرین‌ها را متوجه ما می‌کند که چرا شما سرمایه را فروختید، مگر آدم عاقل نفت می‌فروشد تا کشور را اداره کند.

آیت‌الله جوادی‌آملی با بیان اینکه با نفت به عنوان سرمایه نمی‌شود کشور را اداره کرد، اظهار داشت: یک وقت نفت فروخته می شود تا کارخانه ایجاد گردد و سدی ساخته و انرژی تولید شود، این تبدیل سرمایه به سرمایه است، اما اگر نفت فروخته شود و در قبال آن برنج و موز و ... وارد گردد، این تبدیل سرمایه به درآمد است. آدم عاقلی که سرمایه‌ای مثل خاک و آب دارد اگر از کشور دیگر مواد غذایی وارد کند، معلوم می‌شود بی‌عرضه است.

وی در نقد بحران مدیریت دولت کودتا و با بیان اینکه به اندازه کافی آب و خاک داریم، اما مدیریت می خواهد، اظهار داشت: جهنم فقط برای آدم شرابخوار نیست برای آدم بی‌عرضه هم هست.

آیت‌الله جوادی آملی در پایان خطاب به رییس سازمان امور مالیاتی کشور گفت: بروید واردات و صادرات را در گمرگ‌ها مقایسه کنید، شناسنامه ما در گمرگ است اینکه ما از صادرات خبر می‌دهیم، اما از واردات هیچ نمی‌گوییم، کار درستی نیست.


بهاره هدايت: فرمانده گفت بزنيد! تعارف هم نکنيد! روزآنلاين

ا بهاره هدايت دبير کميسيون دفتر تحکيم وحدت در مورد دستگيری های اخير دانشجويی و همچنين راهپيمايی دانشجويان به مناسبت ۱۳ آبان مصاحبه کرده ايم. او می گويد: "با گوش خودم شنيدم يکی از فرماندهان ميدان وقتی گاردی ها حمله و با باتوم فقط تهديد می کردند، می گفت تعارف نکنيد بزنيداينها را!"

خانم هدايت که از فعالين سرشناس دانشجويی است در مورد آغاز تظاهرات ديروز می گويد: "ساعت ۱۰ صبح جمعيتی حدود ۵ هزار نفر از درخيابان قدس دانشگاه تهران در حال تظاهرات بودند که جلوی آنها را می گيرند و جلوی درصف می کشند به نحوی که دانشجويان نمی توانند خارج شوند. اين جمعيت به داخل دانشگاه برگشت و به سمت سردر دانشگاه تهران رفت حدود ده متری هم از در دانشگاه خارج شدند و تا چند ساعت همان جا شعار می دادند. همه سبز پوش بودندو شعارهای خيلی تندی هم داده شد. حدود پنجاه نفر بسيجی هم در ان اطراف بودند که شعارهای تحريک اميزی مانند مرگ برمنافق مطرح می کردند. آن هم در حاليکه دانشجويان شعار باکری و همت می دادندو عکس هايی از اين شهدا را به دست داشتند. درداخل خيابان هم حراست دانشگاه تهران بود و پشت سرآنها هم گاردی ها حضور داشتند. بعد ماشين آبپاش آوردند که دانشجويان را تهديد و پراکنده کنند. درجلوی دانشگاه هم اتوبوس چيده بودندتا بين مردم و دانشجويان فاصله ايجاد کنند."

بهاره هدايت می افزايد: "دانشجويان قصد داشتندبه سمت سفارت سابق آمريکابروند، اما آنها خيابان طالقانی را به نيروهای خودشان اختصاص داده بودند واجازه نمی دادند مردم معترض به انجا بروند. يعنی نمی خواستند حالتی که در روز قدس ايجاد شد، به وجود آيد. چون نمی توانستند پوشش خبری را به خاطر مخلوط بودن جمع فيلتر کنند؛در واقع می خواستند اين دفعه کاملا تصوير هوادارانشان را به صورت منسجم نشان بدهند. در حاليکه در بسياری از نقاط شهر از جمله ميدان ولی عصرِ، ميدان آرژانتين، در خود خيابان ولی عصر، خيابان مطهری و ميدان هفت تير که من حضور داشتم می شد حضور مردم را مشاهده کرد. البته اجازه نمی دادند مردم جمع شوندوبه محض اينکه تعداد تجمه کنندگان به بيش از پنجاه تن می رسيد گاردی ها حمله می کردند وبه شدت تمام مردم را می زدند ومتفرق می کردند. بعد يک بخشی از آنها را به خيابان های فرعی هدايت می کردند، و در خيابان های فرعی گاردی ها به سمت مردم حمله می کردند و آنها را مورد ضرب وشتم قرار می دادند. گاز فلفل و گاز اشک آور نيز به صورت فراوان مورد استفاده قرار گرفت."

هدايت درپاسخ به اين سوال که آيا نيروهای ضدشورش وپليس تصميمی برای برخورد خشونت آميز با مردم داشتند يا نه می گويد: "اصلا هيچ ابايی از ضرب و شتم مردم نداشتند. من با گوش خودم شنيدم يکی از فرماندهان ميدان، وقتی گاردی ها حمله می کردند و درحمله فقط با باتوم تهديد می کردند و زياد از باتوم استفاده نمی کردند، می گفت تعارف نکنيد بزنيد آنها را؛ و به همين ترتيب آنها را تشويق می کرد که مردم را کتک بزنند. آنهايی را هم که تنها گير می اوردند به شدت کتک می زدند."

اين فعال دانشجويی در خصوص شعارهای مطرح شده می گويد: "شعارهای دانشجويان با شعارهايی که بيرون داده می شد قابل مقايسه نبود. شعارهای تند بيرون از دانشگاه مثلا اين بود که خامنه ای قاتل است ولايتش باطل است. اما در دانشگاه شعارهای تندی برعليه مقامات عالی می دادند. من شنيده ام که در خيابان قدس صدای تير هوايی آمده است. اما خودم نشنيدم.

وی درخصوص تعداد مردم نيز بر اين نظراست که: "تعداد مردم بسيار زياد بود، منتها اجازه تجمع به مردم نمی دانند. يعنی هر کسی را شما می ديديد فقط به قصد تجمع کردن آمده بود. می ديدم مردم مترصد اين بودند که يک جمعی شکل بگيرد. مشخصا در ولی عصر همه مغازه ها را مجبور کرده بودند تعطيل کنند بنابراين احتمال اينکه مردم برای خريد آمده باشند منتفی بود کسانی که آمده بودند هدفمند برای خريد آمده بودند. هر کسی که رد می شد خبر از مسيری که طی کرده بود به افراد ديگر می داد. اخبار دهان به دهان می چرخيد که وضعيت چطور است. همه می خواستند بدانند کجا می شود تجمع کرد وشعار داد. در تقاطع عباس آباد وبخارست يعنی جايی که دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه است، دانشجويان از داخل دانشگاه از بالای ساختمان ها شعار می دادند واز آن طرف مردم هم همراهی می کردند. خلاصه جمعيت بسيار زياد بود."

هدايت می افزايد: "همه تلاش نيروهای پليس اين بود که تجمع مردم بزرگ نشود. داخل خيابان ولی عصر تا جايی که من ديدم، يعنی از حدود خيابان بهشتی تا ميدان ولی عصر نيروهای گاردی مستقرشده بودند. آنجايی که نيروهای گاردی نبودند حضور مردم خيلی زياد بود. اما اينکه تجمع بزرگی را بتوانند شکل بدهند من نديدم. درضمن خبربرخورد با آقای کروبی خيلی پيچيده بود. يک خبری هم دهان به دهان می گشت که يکی دو نفرگلوله خورده اند. البته من خودم آن را نديدم اماصحبت هايی بود که مردم بين خود رد وبدل می کردند. "

بهاره هدايت درخصوص دستگيری های ۴۸ ساعته گذشته می گويد: "شب گذشته بعد از نيمه شب به خانه محمدهاشمی حمله کرده بودند. آنها گفته بودند حکم نشان بدهيد. آنها حکم نداشتند ودر را شکستند ووارد خانه شدند بعد از يک ساعت. به او چشم بند ودستبند می زنند وشروع به تفتشيش خانه می کنند بدون اينکه او که صاحب لوازم بوده در جريان صورت جلسه حضور داشته باشد که کاملا خلاف قانون است. درنهايت بدون دستگيری رفتند. اما ظهر امروز به صورت معمولی مراجعه ومحمدهاشمی را بازداشت می کنند؛ او حدود شش هفت ساعت بازداشت بود کولی طی چند ساعت گذشته آزاد شده است. شب پيش نيز برای دستگيری ميلاد اسدی، از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکيم رفته بودند که خانه نبوده؛ درضمن محمد صادقی و حسن اسدی از اعضای شورای مرکزی ادوار تحکيم وحدت را نيز دو شب پيش بازداشت کردند."


۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

سردار صفار هرندی از دانشگاه بيرون انداخته شد، گزارش اعتراضات شديد دانشجويی به حضور صفار هرندی در دانشگاه خواجه نصير

دوارنيوز: سخنرانی صفار هرندی در دانشگاه صنعتی خواجه نصير الدين طوسی نا تمام ماند. دانشجويان توسط محافظان وی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
برنامه بسيج دانشگاه صنعتی خواجه نصير الدين طوسی که با حضور صفارهرندی در آمفی تئاتر دانشکده برق اين دانشگاه در حال برگزاری بود با حضور گسترده ی دانشجويان معترض همراه شد. در ابتدای اين برنامه دانشجويانی که نمادهای جنبش سبز و عکس هايی از ميرحسين موسوی و مهدی کروبی و زندانيان سياسی را در دست داشتند همزمان با حضور صفارهرندی در جايگاه سخنران با سر دادن شعار "صلی علی محمد، قاتل فرهنگ آمد" و "ننگ ما، ننگ ما، وزير فرهنگ ما" و "مرگ بر ديکتاتور" به استقبال وی رفتند. صفار هرندی که سعی ميکرد خود را خونسرد نشان دهد موافقت خود را با اين شعار بيان کرد و آن را مناسب عطالله مهاجرانی، وزير فرهنگ دولت خاتمی دانست و از دانشجويان خواست اجازه دهند او سخنرانی خود را شروع کند.
در ادامه شعار "دروغگو، دروغگو، ۶۳ درصدت کو" تمامی سالن را پر کرد که صفارهرندی در پاسخ به اين شعار دروغگو را کسانی دانست که ليست کشتگان را منتشر کرده اند و از اعلام کرد: " ۷۳ نفر کشته ی شما کو؟"
شعار های ممتد دانشجويان در اعتراض به دولت کودتا و انتخابات اخير مانع از آن ميشد که صفارهرندی بتواند سخنرانی خود را پيرامون ۱۳ آبان آغاز نمايد و در حالی که تنها صدای اعتراض دانشجويان به گوش ميرسيد وی شروع به سخنرانی در ارتباط با تسخير لانه ی جاسوسی توسط دانشجويان خط امام نمود. اين سخنان وی با شعار "مرگ بر روسيه " و "دانشجوی خط امام آزاد بايد گردد" همراه شد و دانشجويان عکس هايی از محسن ميردامادی، عبدالله رمضان زاده ، مصطفی تاجزاده ، احمد زيد آبادی و عبدالله مومنی را بالابردند.
پس از مشاهده ی اعتراضات گسترده ی دانشجويان به سخنان صفارهرندی، حراست دانشگاه شروع به فيلم برداری از چهری دانشجويان معترض نمود.که اين اقدام حراست با واکنش شديد دانشجويان همراه گرديد و آنان با بلند شدن از جای خود و پشت کردن به تريبون فرياد " دوربينت رو خاموش کن" سر دادند. اين حرکت دانشجويان تا پايان سخنرانی ادامه داشت و در حالی سخنان خود را ادامه داد که اکثريت افراد حاضر در سالن پشت به تريبون ايستاده و شعار ميدادند. 
همچنين هنگامی که صفارهرندی با سخنانی توهين آميز دانشجويان را "بی سواد" و "ديکتاتور" ميخواند، دانشجويان کفش های خود را به نشانه ی اعتراض بالا بردند که صفار هرندی با اشاره به کفش ها، دانشجويان را "بی ادب" خطاب کرده و به آنان گفت:"به من از قبل خبر داده بودند که يک گونی کفش از خارج به دانشکده وارد شده و شما حتی شجاعت " منتظر الزيدی" را هم نداريد که کفش هايتان را پرتاب کنيد." در پاسخ دانشجويان شعار دادند: " برای يک دروغگو، کفش من هم زياده". جالب آنکه در حرکتی نمايشی از سوی دانشجويان بسيجی به سوی تريبون يک لنگه کفش پرتاب گرديد تا با سواستفاده از اين حرکت نمادين دانشجويان، از صفارهرندی قهرمان سازی شود.
در همين حال دانشجويان با خواندن سرود ياردبستانی و سر دادن شعار " يا حسين، ميرحسين" و " کروبی دستگير بشه، ايران قيامت می شه" به اعتراضات خود ادامه دادند، که اين شعارها مانع از ادامه ی سخنرانی صفارهرندی گرديد و وی مجبور شد به ناگاه سخنان خود را پايان داده و توسط محافظانش از در پشتی آمفی تئاتر فراری داده شود. دانشجويان نيز با هجوم به درب خروجی سعی نمودند به صفارهرندی نزديک شده تا صحبت های خود را به گوش وی برسانند، اما در محوطه ی دانشگاه توسط محافظان وی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و وی با عجله سوار خودروی خود شده و دانشگاه را ترک نمود. دانشجويان که از اقدام خشونت آميز محافظان وی شوکه شده بودند با تجمع در مقابل سالن شعار " صفار مگه چی ديده، که اين همه ترسيده" و " مزدور برو گمشو" را تکرار کرده و منتظر حضور محافظ ضارب وی در جمع دانشجويان و عذرخواهی شدند. در اين حال محافظ صفارهرندی که دانشجويان را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، از ترس مواجهه با دانشجويان نزديک به يک ساعت در محوطه ی پشت آمفی تئاتر مخفی شده و حراست دانشگاه از نزديک شدن دانشجويان به وی جلوگيری به عمل می آورد.
سپس دانشجويان با حضور در مقابل سردر دانشگاه صنعتی خواجه نصير، شعارهای " ايران شده فلسطين، مردم چرا نشستيد" ، " نه شرقی، نه غربی، دولت سبز ملی"، " ديکتاتور، ديکتاتور، اين آخرين پيام است، جنبش سبز ايران آماده ی قيام است" و... را سر دادند.