۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

روز استقامت ملت سبز ایران - قسمت اول

Graphic caution advised - Iran 15 June 2009 Isfahan uni, student dies

تبریز سبز؛پیش به سوی 22خرداد

انتشار مجدد نامه صریح آیت الله هاشمی رفسنجانی به حضور خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی

میهن : اگر رئیس جمهور خود را مجاز به ارتکاب گناه کبیره و اخلاق‌شکن تهمت و خلاف گویی بداند و اگر نظام نخواهد یا نتواند با چنین پدیده‌ای برخورد کند دیگر چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟




از این بدتر نمی شد تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر را زیر سوال برد !
تهمتهای ” رئیس جمهور” در مناظره ها ، به واقع مقام ولایت را هدف گرفته که هادی دولتها بوده اند!!
اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه “رئیس جمهور” خاطرات تلخ اظهارات ضدانقلاب در سالهای اول پیروزی انقلاب را دوباره به نمایش گذاشت
دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود
“رئیس جمهور” رقیب خود را در انتخابات “افتخارات” تاریخ ربع قرن نظام اسلامی می داند!!
بسم الله الرحمن الرحیم
مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای زیده عزّه
متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چینی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.

دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.

زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدت‌های خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیس‌جمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیت‌های ممتازی بعهده داشته‌اید..

نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است.

* * *

بعد از جریان شوم ۱۴ اسفندماه ۱۳۵۹ با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.

البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.

* * *

اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.

در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسئوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.

از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل ۱۴۲ قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارایی‌ها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.

مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان دیدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.

معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم ومهم این است که اینبار این تهمت ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت،

تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابیمان کمتر تحت تأثیر خلاف‌گوئیها قرار می‌گیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب می‌دانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیت های رسمی ام در رسانه هامطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفته‌ام و در موراد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.

چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوق‌الذکر را از من نشنیده‌اند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهت‌گیری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آیین‌نامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غیرقابل توجیه است.

بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگ‌نمایی کرده‌اند که هدف بزرگ‌نمایی در آن مناظره روشن شد.

با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.

اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آالودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟

رهبری معظم انقلاب؛

اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیت‌الله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند ؛ در بین ما حضور ندارند، شما مانده‌اید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.

لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند.

سرچشمه شاید گرفتن به بیل چوپر شد نشاید گرفتن به پیل

دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان

اکبر هاشمی رفسنجانی

هشدار نسبت تکرار سناريوی سيزده رجب ۷۶ و حصر آيت الله العظمی منتظری برای موسوی، خاتمی، کروبی و هاشمی رفسنجانی پس از ۱۴ خرداد

با پيروزی سيدمحمد خاتمی در دوم خرداد هفتاد و شش و آغاز به کار دولت اول اصلاحات در مردادماه همان سال شوک بزرگی به اقتدارگرايان وارد گرديد و آنان که تا يک قدمی حاکميت يکدست پيش رفته بودند در يک آن همه چيز را از دست رفته ديده بودند و سعی داشتند که به هر طريق ممکن سنگ اندازی و بحرانی برای دولت نوپای اصلاحات بيافرينند. در ۲۳ آبانماه همان سال اقتداگرايان به بهانه سخنرانی گيرا و کوبنده آيت الله العظمی منتظری در خصوص مساله مرجعيت و حکومتی شدن مرجعيت سعی کردند اولين بحران را برای دولت خاتمی ايجاد کنند.

ماجرا بدين صورت بود که به بهانه اين سخنرانی از اطراف و اکناف شهر قم شروع به جمع آوری نيروهای خود به بهانه واهی توهين به رهبری شدند و توانستند طی يک روز نيروهای جيره خوار و مواجب بگير خود را راهی قم و بيت الله العظمی منتظری نموده و در مقابل آن تجمع کنند.

پس از جمع شدن نيروهای فشار حکومت در مقابل دفتر آيت الله منتظری عده ای از آنان در ظاهر بدون برنامه اما در باطن با هماهنگی و سازمان يافته اقدام به حمله به دفتر و بيت آيت الله منتظری نمودند و مثلا به صورت خودجوش وارد ساختمان دفتر ايشان گرديدند و اقدام به از بين بردن اموال نمودند و حتی برخی از آنان برای دامن زدن به فضای خشونت شعارهايی مبنی بر اعدام آيت الله منتظری سر دادند.

در اثر اين عمليات از قبل طراحی شده شورای تامين استان قم به بهانه حفظ جان آيت الله منتظری اقدام به حصر موقت ايشان نمود که پس از آن دادگاه ويژه روحانيت نيز به بهانه مشابه و واهی ای اين عمل را ادامه داد و بدين ترتيب با يک سناريوی از پيش طراحی شده و مثلا برای حفظ جان و آسيب نرسيدن به آيت الله منتظری ايشان وارد حصری پنج ساله شدند.

بدين ترتيب اقتدارگرايان هم موفق شدند برای دولت خاتمی بحران ايجاد کنند و هم اينکه يکی از مخالفان کليدی و ابوذر زمان را در خانه اش محبوس نمايند.

۱۴ خرداد ۸۹ و برنامه سپاه

براساس خبرهای منتشر شده و اعلام فرماندهان ارشد سپاه و بسيج و ساير نيروهای نظامی در مراسم های سالروز درگذشت امام خمينی(ره) قرار است بيش از ۲ ميليون زائر(!) بسيجی به تهران بيايند.

خبرگزاری وابسته به کودتاگران – فارس – هفته گذشته به نقل از فرمانده بسيج اعلام کرده بود که: "امسال شاهد اعلام آمادگی برای حضور بی‌نظير مردم بوده‌ايم و تاکنون بيش از ۵ ميليون نفر برای حضور در مراسم اعلام آمادگی کرده‌اند اما به دليل محدوديت‌های که در حوزه حمل و نقل زائرين و فضای موجود وجود دارد، اين مراسم با حداقل ۲ ميليون نفر که به تأييد ستاد مرکزی سالگرد ارتحال امام هم رسيده است برگزار می‌شود. در اين همايش سياسی - الهی ۷۳۶ هزار زائر از ۲۹ استان کشور و يک ميليون و ۲۶۴ هزار نفر هم از استان تهران شرکت خواهند کرد. "

انتقال نزديک به ۲ ميليون نيروی شبه نظامی و استقرار آنان در يک پادگان نظامی در شرايطی صورت می گيرد که رهبران جنبش سبز نيز از مردم دعوت کرده اند در سالگرد کودتای انتخاباتی در راهپيمايی ای مسالمت آميز شرکت کنند. از همين روست که جانشين فرماندهی سازمان شبه نظامی بسيج از کور کردن چشم "فتنه گران" سخن می گويد.

حضور بيش از ۲ ميليون نيروی نظامی در سطح شهر تهران و در يکی از پادگانهای شهر تهران تنها نشان از سناريوی از پيش طراحی شده کودتاگران برای برخورد با حاميان جنبش سبز و رهبران و آن دارد.

براساس گزارش های رسيده قرار است اين مقدار نيروی نظامی غيرقابل کنترل برای مقابله با راهپيمايی ۲۲ خرداد حاميان جنبش سبز تا آن موقع در تهران بمانند و به همه افرادی که برای حضور در مراسم سالگرد ارتحال امام در پايگاههای بسيج سراسر کشور ثبت نام کرده اند گفته شده است که تاريخ بازگشت آنها در صورت مساعد بودن وضعيت بعد از ۲۲ خرداد خواهد بود.

تکرار سناريوی ۱۳ رجب

بيش از ۲ ميليون نيروی نظامی در خيابان های تهران از ۱۴ خرداد تا ۲۲ بهمن حاضر خواهند بود، دو ميليونی که تعداد قابل ملاحظه ای از آنان مواجب بگيران و جيره خواران دستگاههای حکومتی هستند که براساس خواسته آنان حاضرند تن به هر کاری بدهند از کشتار مردم بی گناه در خيابان ها تا حمله به کوی دانشگاهها و آفريدن کهريزک های مشابه.

براساس اخبار موثق رسيده به ندای سبز آزادی قرار است در خلال اين روزها اين نيروها در ظاهر بصورت خودجوش ولی در عمل با برنامه ريزی و نقشه قبلی به خانه های رهبران و حاميان برجسته جنبش سبز رفته و در مقابل آن دست به تجمعات اعتراض آميز بزنند تا از منظر اربابانشان به رهبران فتنه اعتراض کنند.

در ادامه اين سناريو که قرار است نيروهای لباس شخصی و فشار در مقابل خانه های ميرحسين موسوی، سيدمحمد خاتمی، مهدی کروبی و حتی هاشمی رفسنجانی جمع شده و در ظاهر اقدام به اعتراض به رفتارهای اين افراد در خلال يکسال گذشته نمايند و در خلال اين اعتراض ها برخی از آنان باز هم بدون برنامه ريزی قبلی (!!) به منزل اين افراد تعرض کنند.

پس از اين واقعه وزارت اطلاعات به بهانه حفظ جان رهبران و حاميان جنبش سبز و حفاظت از آنان اقدام به ايجاد حصر خانگی می کند و براساس اخبار رسيده تمام مقدمات اينکار تا امروز فراهم شده است و حتی دستگيری محافظ ارشد ميرحسين موسوی نيز جزئی از اين سناريو بوده است.

براساس اين گزارش کودتاچيان سعی دارند در این راه حتی هاشمی رفسنجانی رئيس مجلس خبرگان رهبری را نيز همراه با ساير رهبران جنبش سبز به حصر خانگی ببرند تا به اين طريق يکی از مهمترين مخالفان بانفوذ دولت کودتايی را حذف کنند.

کودتاچيان می خواهند با الهام از ماجرای ۱۳ رجب سال ۷۶ که توانستند آيت الله منتظری را به حصر خانگی بفرستند اينبار نيز رهبران جنبش سبز را از صحنه فعاليت سياسی ايران حذف کرده و بدين ترتيب به خيال خود جنبش را عقيم نمايند

فازجدید اتهامات مهدی هاشمی

مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران، تاكيد كرد: با كشف اسناد محرمانه دولتي و نفتي از دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد، پرونده اتهامات مهدي هاشمي و مديران دانشگاه آزاد وارد فاز جديدي شده است.

محمد ذوقي مسئول سياسي بسيج دانشجويي دانشگاه تهران در خصوص كشف اسناد محرمانه دولتي و نفتي در دفتر هيئت امناي دانشگاه‌ آزاد، گفت: نكته‌اي كه در اين خصوص بايد مدنظر گرفته شود اين است كه، هنگامي كه مهدي هاشمي به لندن گريخت، در فضاي رسانه‌اي كشور اخبار ضد و نقيضي مبني بر اينكه وي از سوي دانشگاه آزاد ماموريت داشته، طرح شد،‌ كه با توجه به اقدام دادستاني تهران و كشف اسناد محرمانه دولتي و نفتي در دانشگاه آزاد، به نظر مي رسد گريختن مهدي هاشمي و نيز برخي جهت‌گيري‌ها وعملكردهاي شخص جاسبي در دانشگاه آزاد به هم گره خورده است.

وي افزود: با وجود اين فسادها در دانشگاه آزاد، مثلث زر، زور و تزوير و مافياي قدرت و ثروت در دانشگاه آزاد و در ميان هيئت امنا و رياست دانشگاه آزاد جمع شده است.

اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: در فضاي قدرت‌سازي، بحث صدور مدارك تحصيلي براي افراد معلوم الحال، ارتباطات مهدي هاشمي با خارج از كشور، اسناد كشف شده محرمانه دولتي در دفتر هيئت امناي دانشگاه آزاد و عدم تمكين دانشگاه آزاد به مصوبه جديد شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نشان دهنده اين است كه يكي از خطرناك‌ترين مافياهاي قدرت و ثروت در دانشگاه آزاد تجميع شده است.

ذوقي با طرح اين سؤال كه چرا در دفتر مربوط به دانشگاه آزاد اسنادي مبني بر طراحي فتنه و اغتشاشات پس از انتخابات و اسناد مالي مربوط به حوزه نفت پيدا مي‌شود؟ در ادامه تصريح كرد: شخص جاسبي بايد پاسخگو باشد كه آيا اين كشفيات در حيطه مديريتي وي و هيئت امناي دانشگاه آزاد بوده است؟ و آيا ارتباط ارگانيكي ميان خارج از كشور،‌ دانشگاه آزاد و آشوب‌هاي خياباني وجود داشته است؟

وي در پايان در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد در اين برهه از زمان، گفت: در فضاي موجود، طرح مسئله وقف اموال دانشگاه آزاد يك حركت انحرافي در راستاي مصادره اموال مردم و بيت‌المال است كه بايد مسئولان امر و به خصوص قوه قضائيه و شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اين امر رسيدگي كنند.

با اراده خویش به زندگیم پایان خواهم داد

کردیش پرسپکتیو- حبیب الله گلپری پور فعال کرد محکوم به اعدام که از روز 22 اردیبهشت در اعتصاب غذا به سر می برد گفت: اعتصاب خود را تا مرگ ادامه خواهم داد.

حبیب الله گلپری پور شهروند کرد اهل سنندج به اتهام محاربه از طریق فعالیت تبلیغی و عضویت در یک حزب مخالف نظام به استناد ماده ۱۸۶ و ۱۹۰ قانون مجازات اسلامی از سوی دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده است.

نامبرده در اعتراض به صدور حکم اعدام و همچنین محدودیت های اعمال شده و شرایط بسیار نامناسب زندان مهاباد از روز چهارشنبه 22 اردیبهشت در اعتصاب غذای نامحدود به سر می برد.

در هیمن خصوص سایت خبری 24 کاتژمیر اعلام نمود که گلپری پور در دیداری که با قاضی پرونده داشته است مورد تهدید قرار گرفته که چناچنه اعتصاب غذای خود را نشکند به زودی حکم اعدام وی صادر خواهد شد.

این فعال کرد محکوم به اعدام در پاسخ به این تهدید از سوی قاضی مربوطه گفته است: " من می دانم که به زودی اعدام خواهم شد، بنابراین با اراده خویش به زندگی خود پایان خواهم داد و کاری خواهم کرد که پس از مرگم نیز تنها شرمساری برایتان باقی بماند".

اعتصاب غذای آقای گلپری پور از روز چهارشنبه 22 اردیبهشت ماه همچنان ادامه دارد و گفته می شود نامبرده در وضعیت جسمانی وخیمی به سر می برد.

شایان ذکر است سید احسان مجتوی وکیل نامبرده به صدور این حکم اعتراض نموده که تاکنون هیچ پاسخی دریافت ننموده است.

بهروز مهرآبادی: سپاه پاسداران يك مافياي اقتصادي

در روزهای اخیر رسانه ها از واگذاری قراردادهای پروژه های صنایع نفت و گاز به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار به سپاه پاسداران تا پایان تابستان امسال خبر دادند. روز پنجم خرداد معاون احمدی نژاد خبر از پرداخت جایزه ماهانه مبلغ پنجاه میلیون دلار به پیمانکاران پارس جنوبی خبر داد. طبیعی است که این مبلغ به بزرگترین و اصلی ترین پیمانکار یعنی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا وابسته به سپاه پاسداران بگیرد که در حال حاضر با داشتن صدها پروژه عظیم به بزرگترین کارفرمای ایران تبدیل شده است. قرارگاه خاتم الانبیا شرکتی وابسته به سپاه پاسداران است که بعد از جنگ به دستور علی خامنه ای و همکاری اکبر هاشمی رفسنجانی برای انجام کارهای مقاطعه کاری بوجود آمد. سپاه پاسداران از کمک نامحدود دولتی برخوردار است و حتی از نظر رسمی و اداری و بطور ظاهری هم هیچ حساب و کتاب و نظارتی بر آن وجود ندارد. بودجه سپاه محرمانه است و هیچ گزارشی درباره فعالیت های مالی خود منتشر نمی کند. حتی به دولت و مجلس هم گزارشی نمی دهد و مستقیما زیر نظر خامنه ای فعالیت می کند. اما فعالیت و رقابت با شرکت های پیمانکاری قدیمی برای سپاه آسان نبود. به همین دلیل در سال ۱۳۸۲ شهرداری تهران به ریاست احمدی نژاد چندین قرارداد را بدون مناقصه به قرارگاه خاتم الانبیا واگذار کرد و پس از آن اکثریت پروژه هایی که در اختیار این موسسه گذاشته شده بدون انجام روال قانونی مربوط به مناقصه ها بوده است. قرار داد پارس جنوبي به ارزش بیش از دو میلیارد دلار، خط لوله انتقال گاز شرق و مرکز ایران به ارزش ۸۵۰ میلیون دلار، خط انتقال گاز از عسلویه به پاکستان به ارزش بیش از دو میلیارد دلار از جمله آنها هستند. حجم پروژه های در دست انجام سپاه پاسداران به بیش از ۲۵ میلیارد دلار بالغ می شود. دادن پروژه های پرسود دولتی به سپاه بدون انجام مناقصه و استفاده از رانت دولتی بسیاری از شرکتهای پیمانکاری را به ورشکستگی رسانده است. بخش عمده ای از دعواهای درون رژیم را باید در تنگ شدن عرصه مالی جناح رفسنجانی و انحصاری شدن غارت و چپاول به جناح خامنه ای و پاسداران دید. قرارگاه خاتم الانبیا در حال حاضر مالک بیش از ۸۰۰ شرکت در زمینه های مختلف است. اکثریت سهام شرکت مخابرات، تراکتور سازی تبریز، شرکت نفتی صدرا، گروه سیگار بهمن، گروه سایپا، پتروشیمی کرمانشاه، شرکت اورینتال اویل و ...ميباشد. بعضی از این شرکت ها با استفاده از امکانات و پوشش دولتی در قاچاق اسلحه و مواد مخدر به سایر کشورهای جهان نقش داشته اند. سپاه پاسداران نقش اصلی در افتضاح پولشویی داشت که فروردین ماه امسال در بحرین بوجود آمد. با وجود تلاش های زیادی که برای سرپوش گذاشتن روی این ماجرا انجام شد، وزیر کشور بحرین از کار برکنار و برای مدتی بازداشت شد. سپاه پاسداران در زمینه بانکداری هم فعالیت های گسترده ای دارد. موسسه انصار، تعاونی ثامن الائمه از جمله موسسات مالی سپاه هستند که هر کدام صدها شعبه در ایران دارند و منابع وسیع مالی در اختیار گرفته اند. چنگ انداختن بر صنایع نفتی و امکانات دولتی منبع عظیمی برای چپاولگری و پرکردن حساب های بانکی سران سپاه و آیت الله های میلیاردر است. پائین آمدن قیمت نفت از سوئی و افزایش تحریم های اقتصادی در مورد ایران موجب شد که بسیاری از شرکت های سرمایه گذاری خارجی خود را از منطقه کنار کشیدند. هزینه بازسازی چاههای رها شده و به اصطلاح زخم خورده چهارصد میلیارد تخمین زده می شود. نتایج بحران و ناتوانی سپاه در پیشبرد پروژه ها خود را در بیکارسازی های گسترده نشان داده است. رئیس خانه کارگر بوشهر اعلام کرده است که در مدت چهار سال ۵۲ هزار نفر از مجموع ۶۰۰۰۰ کارگران منطقه پارس جنوبي بیکار شده اند. به گفته وی منطقه پارس جنوبی تابع قوانین منطقه آزاد شده است و همین باعث شده که هر وقت خواستند کارگران را اخراح کنند در حالی که به آنان بیمه بیکاری و سنوات تعلق نگیرد . نظامی کردن منطقه و سپردن آن به دست سپاه عامل مهمی برای مقابله با گسترش اعتراضات کارگری و پنهان نگاهداشتن وضعیت مالی رژیم بود.



در حال حاضر دهها هزار کارگر در شرکت های مختلف وابسته به سپاه پاسداران با حداقل دستمزد و سخت ترین شرایط و بدون هیچ امنیت شغلی مشغول به کار هستند. نظامی بودن فضای کار دست زدن به اعتراضات کارگری را مشکل می کند. کارگران مستقیما با سپاه یعنی بازوی سرکوب رژیم روبرو هستند. این اگر چه مبارزات کارگران را سخت تر و مشکلتر می کند اما هر میزان به پیروزی رسیدن کارگران در این مبارزه به معنی شکست مفتضحانه کل رژیم خواهد بود. سپاه پاسداران ممکن است در کوتاه مدت بتواند با استفاده از امکانات وسیع دولتی و با کمک شرکت های داخلی پروژه های عادی را به پیش ببرد اما حتی اگر عمر رژیم برای انجام این پروژه ها ادامه پیدا کند بحران عمیق اقتصادی، تحریم های آمریکا و غرب و عدم توانائی از استفاده از تکنولوژی مدرن در پیشبرد پروژه های سنگین، دعواهای داخلی و دزدی و فساد بی حد و حساب در بین سران سپاه، آن را در هم خواهد شکست. فروپاشیده شدن این تنها مرکز قدرت رژیم به معنای مرگ حتمی آن است. این غول اگر چه بر زندگی اقتصاد و سیاست ایران حاکم شده است اما در چنبره بحران ها و تناقضات خود گرفتار است. قبل از اینکه این حباب خودش بترکد، مبارزات رو به گسترش کارگری و جنبش انقلابی مردم که نزدیک به یک سال است ادامه دارد، شاخ این غول را خواهد شکست و بساطش را از این دنیا جمع خوهد کرد.*

طرف مقابل اطمینان دارد که اگر سرکوب نباشد جمعیت معترضان بسیار انبوه خواهد بود

دکتر “علی شکوری راد” عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت درباره نگرانی درخصوص محدودیت های ابزارهای آگاهی بخشی نظیر رسانه ها،احزاب و نهادهای غیردولتی گفت و گویی با سایت جرس کرده است. او از کسانی است که اعتقاد دارد به رغم همه محدودیت ها، استراتژی اگاهی بخشی به خوبی پیش رفته است و ابزارهای جایگزین توانسته اند محدودیت های حکومتی را بی اثر کنند. به باور او بر اثرهمین آگاهی بخشی ها جریان حاکم با وضع شکننده ای روبرو شده و معترضان هم بسیار به تغییر اوضاع امیدوارند. متن این گفتگو را در زیر بخوانید:

آقای دکتر، رهبران جنبش سبز از انتقال آگاهی ها به اقشار مختلف جامعه به مثابه استراتژی جنبش در حال حاضر یاد می کنند با این حال محدودیت های شدید حکومتی علیه فعالیت احزاب،نهادهای غیردولتی و رسانه ها به مانعی جدی برای انتقال آگاهی تبدیل شده است. در چنین شرایطی چگونه می توان به پیشبرد استراتژی جنبش سبز برای گسترش آگاهی ها در جامعه امیدوار بود؟

مخاطبان اصلی پیام رهبران جنبش سبز در جامعه در سه سطح برخوداری از امکانات رسانه ای قرار دارند. اول آنهائی که طالب هستند، دوم کسانی که استقبال می کنند و سوم گروهی که به پیام توجه می کنند و پذیرا هستند. در حال حاضر مشکل ارتباطی با آنها که طالب هستند وجود ندارد. آنها از طریق اینترنت، ماهواره و روزنامه و شبکه های اجتماعی فعال پیام ها را دریافت می کنند و خود نقش مهمی در باز توزیع پیامها در شبکه های اجتماعی کمتر فعال، که کانال ارتباط با مخاطبان پذیرا هستند، دارند. این بخش از مخاطبان استخوان بندی جنبش سبز را تشکیل می دهند و علی رغم همه گونه تنگناهای ارتباطی از تک و تا نیافتاده است. بزرگی، گستردگی و آمادگی این بخش نقطۀ قوت و رمز پایداری جنبش سبز بوده و امکان خاموش کردن آن را از طرف مقابل گرفته است. بی اعتباری صدا و سیما در نقل اخبار و گزارش رخدادهای پس از انتخابات، رویکرد مردم را به رسانه های برون مرزی و ماهواره ها به شدت افزایش داد. این رسانه ها اگرچه در خدمت جنبش سبز نیستند و اهداف خود را دنبال می کنند اما اعتبار بیشتری نسبت به صدا و سیما که رسانۀ فراگیر و ملی بوده است در نزد مردم کسب کرده اند.

این رسانه ها در کنار مأموریت های ویژۀ خود نقش مهمی در توزیع اخبار جنبش سبز و رساندن پیام های رهبران آن در بخش دوم و سوم پیدا کرده اند. در کنار این رسانه ها شبکه های اجتماعی اگر چه کند تر اما بعضا موثرتر در انتقال این پیامها به ایفای نقش می پردازند. با این حال هنوز جای خالی یک رسانۀ تلویزیونی مستقل که مأموریت و رسالت آن انتقال پیام رهبران به بدنۀ جنبش و تبیین و ترویج این پیامهاست محسوس است. جنبش از این که بعضا پیامهای سنجیده نشده ای از طریق شبکه های اطلاع رسانی نا هماهنگ در بدنه اش توزیع می شود رنج می برد اما همین نقطه ضعف یک نقطۀ قوتی را پدید آورده است که اتفاقآً در دنیای امروز که منابع خبری بسیار متکثر هستند بسیار حیاتیست و آن قدرت یافتن مخاطبان برای تمیز اخبار و پیامهای درست و سره از اخبار و پیامهای نادرست و ناسره است. مردم خیلی می فهمند و خیلی ورزیده شده اند. این سرمایه بزرگ جنبش سبز است که از دوران اصلاحات به ارث برده است. محدودیت احزاب الآن موضوعیت مستقلی ندارد. اگر همۀ احزاب موجود هم محدود شوند و جلوی فعالیت آنها گرفته شود. اعضاء آنها از کار نمی افتند و کارشان را ادامه می دهند. اگر حاکمیت درایت می داشت می توانست دریابد که فعالیت آزاد احزاب به نفع او نیز هست. چرا که احزاب شناسنامه دار مسئولانه تر از گروههای بدون شناسنامه رفتار می کنند و امکان تعامل و گفتگو با آنها، بیشتر وجود خواهد داشت .

فکر کنم با این دغدغه همراه باشید که بازداشت بسیاری از کنشگران سیاسی و اجتماعی در جریان تحولات پس از انتخابات ریاست جمهوری هزینه فعالیت منتقدانه را به شدت بالا برده و تعداد قابل توجهی از نیروهای موثر جریان اصلاح طلب را به سکوت مصلحتی واداشته است.آیا به نظر شما سکوت برخی چهره های موثر جریان اصلاح طلب باعث بروز خلاء تئوریک در جنبش سبز نخواهد شد؟

فازی که جنبش سبز اکنون در آن بسر می برد متفاوت و متمایز از دوران اصلاحات است. در دوران اصلاحات هر کسی هر چه را برای تنویر افکار عمومی لازم می دانست از تریبونها و امکانات رسانه ای متکثری که فراهم شده بود بیان می کرد و نیاز به اتحاد و انسجام کمتر وجود داشت یا احساس می شد. اکنون مشکل ما خلاء تئوریک نیست و نباید در گیر این بحث های روشنفکرانه شد. حواسمان باید جمع باشد که خود زنی نکنیم. به نظر من چارچوب بحثی که آقای کدیور برای سطح مطالبات ارائه کردند چارچوب خوبیست. بیشتر از آن هم، فعلاً، تئوری لازم نداریم. دامن زدن به این بحث ها به خصوص در رسانه ها نتیجه اش ممکن است مشغول شدن ما به خودمان و از دست رفتن اتحاد و انسجاممان باشد که بدون آن هیچ توفیقی جز برای مخالفان جنبش سبز به دست نخواهد آمد. اما به نظر من هم، سکوت مصلحتی برای کنشگران سیاسی خوب نیست. البته بسیاری از آنها ممکن است در سطح رسانه ها ساکت بوده باشند ولی در سطح شبکه های اجتماعی نوعاً ساکت نبوده اند. ما سکوت به معنای ریزش نیرو اصلاً نداشته ایم. نوعی تقسیم کار خود بخودی پیش آمده است. عرصۀ رسانه و پیام رسانی تا کنون خالی نمانده است و بطور کفایی کنشگران سیاسی آن را تأمین کرده و می کنند.

آقای دکتر به نظر شما چرا با وجود آن که شدیدترین تدابیر امنیتی از سوی حکومت طی ماه های پس از انتخابات اعمال شده است اما شهروندان هوادار جنبش سبز وضع جریان حاکم را به شدت شکننده می دانند. چرا جریان حاکم علیرغم قدرت نمایی های خود پس از انتخابات نتوانسته جایگاهش را در ذهن شهروندان مخالف تثبیت کند؟

مخالفان اصلاحات به وسیلۀ احمدی نژاد اصلاح طلبان را به زعم خودشان از صحنه بدر کردند. از صحنه بدر کردن اصلاح طلبان برای آنها مطلوب بوده اما شخص احمدی نژاد برای آنها مطلوب نبوده است. گوشت کباب شده توی گلویشان گیر کرده است و این را همه می فهمند. علت موجدۀ جنبش سبز دو چیز بوده است یکی سرکوب اصلاح طلبی مردم و ظلم انباشته به اصلاح طلبان، از جمله در انتخابات و دیگری تحقیر مردم و توهین به شعور آنان توسط احمدی نژاد. جناح مقابل که فکر می کرد به کمک احمدی نژاد توفیق بزرگی کسب کرده است ناگهان مواجه با وضعیتی شد که کل موجودیت و حیثیتش را به خطر می انداخت و عامل آن را احمدی نژاد می دانست. آنها، هم نان احمدی نژاد را خورده اند و هم چوبش را. حالا نمی دانند چگونه خود را از دست او خلاص کنند. مردم هم این را می فهمند و در یافته اند که احمدی نژاد دوامی نخواهد داشت. بنابراین علی رغم همۀ سختی هایی که متحمل می شوند بسیار امیدوار به تغییرند. احمدی نژاد برای جناح مقابل مثل کسی است که در میان آنها ضامن نارنجک را کشیده و آن را در دستان خود نگه داشته است. دست خود را باز کند همه چیز با هم به هوا می رود. آنها روزگار بدی را با هم می گذرانند. مردم هم البته منتظرند ببینند چه می شود.

البته مستحضر هستید که چند ماهی است با تشدید تدابیر امنیتی توسط حکومت امکان برگزاری تجمع های اعتراضی از هواداران جنبش سبز گرفته است. با توجه به این که اقدامات امنیتی حکومت احتمالا در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد آیا فکر می کنید که معترضان می توانند همچنان از پتانسیل تجمع های خیابانی برای نشان دادن اعتراض خود استفاده کنند یا باید دنبال راه های جایگزین باشند؟

بعید می دانم به شکل هفتۀ اول بعد از انتخابات چنان امکان و فرصتی فراهم بشود. اما هر مقدار هم که امکان پذیر بشود یادآور همان حماسۀ ۲۵ خرداد خواهد بود. یعنی ما هستیم و اگر بگذارید به همان تعداد خواهیم بود. عدم صدور مجوز برای راهپیمایی اذعان به عظیم بودن آن در صورت صدور مجوز است. جالب این است که هم مردم و هم طرف مقابل اطمینان دارند که اگر سرکوب نباشد جمعیت معترضان بسیار انبوه خواهد بود. این خود مثل این است که راهپیمایی صورت گرفته باشد.

آقای دکتر، در ماه های ابتدایی پس از انتخابات گمانه هایی درباره مصالحه میان حکومت با اصلاح طلبان وجود داشت اما به مرور زمان احتمال مصالحه کم رنگ تر شده است. به عقیده شما چرا جریان حاکم از دادن هرگونه امتیازی به مخالفان امتناع می کند و تمایلی به کاستن از بحران سیاسی موجود از خود نشان نمی دهد؟

آنها چنان خود را شکننده می بینند که اگر بخواهند نرمش کوچکی نشان بدهند فرو خواهند ریخت. برای آنها امکان و فرصت تصمیم گیری بسیار محدود شده است. اگر نرمشی به خرج بدهند در میان خودشان به معنی قبول اشتباه در گذشته است و وضع آنها را به ظاهر بدتر می کند. اگر چه اگر در رفتار خود تجدید نظر نکنند وضع بهتری نیز پیدا نخواهند کرد. آنها توان دور اندیشی و تصمیم بزرگ را از دست داده اند. اتفاقا من فکر می کنم ما باید در این مورد به آنها کمک کنیم. نباید تحریکشان بکنیم. به آنها تضمین بدهیم که اگر تصمیم درستی بگیرند می توانند روی کمک و همراهی ما حساب کنند.

برخی از تحلیل گران اصلاح طلب معتقدند که جریان حاکم ممکن است برای کم کردن فشارها از روی خود در جبهه بین المللی دست به سازش بزند با این حال هنوز نشانه روشنی از نرم خویی در دیپلماسی جمهوری اسلامی مشاهده نمی شود. جناب عالی امکان سازش جریان حاکم با غرب را تا چد واقعی ارزیابی می کنید؟

اگر آنها با مردم خودشان سازش نکنند لاجرم مجبور خواهند شد با قدرت های خارجی سازش بکنند. تعامل با دنیا بد نیست ولی اگر بخواهد به قیمت جلب حمایت آنها در مقابل مردم باشد بسیار خطرناک و زیانبار خواهد بود. البته دولت آقای احمدی نژاد اعتبار لازم را چه برای سازش با مردم وچه برای سازش با غرب و امریکا از دست داده است. اگر او هم بخواهد سازش بکند ممکن است آنها دیگر به او اعتماد نکنند

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

رئیس اداره اماکن شهر بوکان ترور شد

کردستان و کرد نیوز: جمالدین جامهری، مشهور به حاجی میری ، رئیس اداره اماکن شهر بوکان توسط افراد ناشناس کشته شد.
بعد از ظهر روز دوشنبه 3 خردادماه افراد ناشناس سوار بر موتورسیکلت در اطراف مدرسه 4 آبان حاجی میری را مورد تهاجم قرار داده و وی را به هلاکت رساندند.
گفتنی است حاجی میری اهل ارومیه یکی از مهره¬های ارشد دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم در شهر بوکان بود.

دعوت به راهپیمایی ملی در ۲۲ خرداد

میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو کاندیدای معترض انتخابات ریاست جمهوری، با فرا رسیدن خردادماه و همزمان با روزهایی که یادآور تقلب انتخاباتی و حوادث تلخ پس از آن است، طی ملاقاتی با یکدیگر، ضمن تاکید بر مواضع پیشین خود بر لزوم دعوت از مردم برای راهپیمایی ملی در روز 22 خرداد تاکید کردند.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی در این دیدار، توافق کردند که: "در صورت دادن مجوز راهپیمایی، در سطح ملی، مردم به شرکت در این راهپیمایی دعوت شوند و در غیر این صورت نیز برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد."

نخست وزیر سابق کشور و رییس پیشین مجلس شورای اسلامی در این جلسه خواستار روشن شدن تمام اتفاقات روی داده در یک سال گذشته شدند و تصریح کردند که: "روشن شدن آنچه از ۲۲خرداد تا کنون اتفاق افتاده است برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است."

موسوی و کروبی همچنین ضمن تاکید بر بیهودگی مقابله خشونت آمیز با جنبش سبز و گسترش امواج سبز آگاهی علیرغم همه محدودیت ها، اتفاقات یک هفته اخیر در دانشگاهها را نشانه ای از بی اثر بودن ضرب و زور در برابر مطالبات به حق مردم دانسته و افزوده اند: "مردم به دنبال حقوق تصریح شده انسانی در قانون اساسی و خواهان انتخاباتی غیر گزینشی و آزاد و نیز خواهان ازادی رسانه ها و آزادی زندانیان سیاسی هستند."

اشاره رهبران جنبش سبز به شروع دوباره بازداشت ها، حمله ی بسیجیان به دانشجویان و ضرب و جرح آنها، احکام سنگین برای فعالان دانشجویی و محدودیت هایی است که طی هفته های اخیر و منتهی به خردادماه در دانشگاه های کشور، به ویژه در دانشگاه های تهران اعمال شده است.

در این دیدار همچنین، این دو چهره اصلاح طلب با اشاره به حملات لباس شخصی هایی که به سلاح های سرد و گرم و بی سیم مجهز هستند، به دفاتر و شخصیت ها، اعلام کردند: "این اقدامات، سازمان یافته و دنباله همان فجایع کهریزک و کوی دانشگاه است که امروز به شکل دیگری ظاهر شده است."

میرحسین موسوی و مهدی کروبی تاکید کردند: "همه این اتفاقات ناشی از سکوت در مقابل مظالم بوده است و برای جلوگیری و ختم این روش های غیر قانونی و غیر شرعی باید بدون توجه به عقاید و اتهامات افراد و گروه های مختلف از حقوق آنها دفاع شود چرا که رویه اسلامی دفاع از حقوق مظلوم است، با هر گرایش و فکری."

این اظهارات موسوی و کروبی درحالی است که طی هفته های اخیر ابتدا یک فرد مسلح به سلاح سرد به دکتر سید احمد معتمدی وزیر ارتباطات دولت اصلاحات و ازچهره های نزدیک به میرحسین موسوی و محمد خاتمی حمله و وی را مجروح کرد، پس از آن نیز تعدادی از افراد لباس شخصی مجهز به بی سیم و اسلحه به خودروی محمد علی ابطحی از نزدیکان مهدی کروبی، حمله کردند و بدان صدمات زیادی وارد آوردند.



انتقاد از دولت و صدا و سیما

میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنین در دیدار اخیر خود با ابراز نگرانی نسبت به شیوع گسترده دروغ در گفته ها و دستکاری آمار و اطلاعات هشدار دادند که: "شیوع دروغ قطعا ضمن ویران کردن اوضاع اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به بنیان های فکری جامعه نیز لطمه خواهد زد و باید به همه گفت که اسلام مخالف دروغ و فساد است و باید به مردم بگوئیم حساب فساد و سایر اقدامات غیر انسانی و غیر قانونی را از اسلام جدا کنند."

آن دو همچنین اوضاع اقتصادی کشور را نیز مورد بررسی قرارداده و افول صنایع ملی، گسترش بیکاری و وضعیت بد حقوق بگیران و کارگران و معلمان را مهمترین مشکلات اقتصادی کشور خوانده اند.

موسوی و کروبی با اشاره به تلاش های مقامات دولت برای منحرف کردن افکار عمومی از معضلات اقتصادی و سیاست های نادرست دولت در این باره تصریح کردند: "منحرف کردن اذهان مردم از دلایل اصلی گریزاز هنجارها، تاکتیکی برای انحراف ذهن مردم است و دولتمردان به جای دلیل تراشی بیکاری و گرانی را کنترل کنند و از اقتصاد ملی حمایت کنند آنگاه خواهند دید که بسیاری از جرم ها کاهش پیدا می کند."

این دو کاندیدای معترض به تقلب در انتخابات سال گذشته در ادامه جلسه مشترک خود همچنین با خطاب قرار دادن مسئولان صدا و سیما اعلام کردند: "اگر صدا و سیما از سیاست یک صدائی و انحصار طلبی دست بردارد در سطح جامعه با اقناع و وحدت بیشتری روبرو خواهیم بود. این چه دستگاهی است که بدان لقب رسانه ملی داده اند ولی از اخبار و نظرات ملت در آن خبری نیست؟"

میرحسین موسوی و کروبی ضمن با اهمیت دانستن مناسبت های جاری در روزهای 14، 15، 22، 25 و 30 خردادماه بویژه با اشاره به سالروز درگذشت آیت الله خمینی وعملکرد نهادهای حکومتی مانند صدا وسیما در این باره تاکید کردند: "متاسفانه برای وارونه نمایی آنچه در دهه اول انقلاب گذشته است صداهای بیگانه و صدای حاکمان هماهنگ عمل می کند که ضرورت دارد با توجه به در پیش بودن مناسبت ۱۴ و ۱۵خرداد اگاهی بخشی صادقانه و بدون تعصب از آن دوران صورت گیرد."



نهادهای نظامی و مناسبت های خردادماه

اعلام لزوم دعوت مردم برای حضور در راهپیمایی ملی 22 خردادماه و درخواست مجوز از مقامات کشور از سوی میرحسین موسوی و مهدی کروی و تاکید آنها بر اهمیت مناسبت های جاری در خردادماه همچون سالروز درگذشت آیت الله خمینی و قیام 15 خرداد، در شرایطی است که پیش از این، مقام های نظامی همچون فرماندهان بسیج و سپاه پاسداران با اظهارات مختلف نسبت به هرگونه تجمعات اعتراضی هشدار داده اند.

در این باره جمعه گذشته حسن فیروزآبادی رییس ستاد مشترک کل نیروهای مسلح پیش از خطبه های نماز جمعه گفت: "فتنه اخير محصول اتحاد فكري همه كساني بود كه از خط و راه امام زاويه گرفته و دچار فساد اقتصادي و سياسي شده بودند و جايي را براي مسئوليت در خط امام نمي‌ديدند."

وي در ادامه اظهاراتش با اشاره به اینکه پیروان ولایت باید هشیار باشند افزود: "اگر چه فتنه گران سياست خود را تعديل كرده‌اند اما مي‌خواهند سياسي كاري كنند و ممكن است آنهايي كه به دنبال كودتاي مخملي بودند دوباره بر آنها سوار شوند."

همزمان با اظهارات حسن فیروزآبادی در نماز جمعه، جانشین فرمانده بسیج هم به بهانه سالمرگ آیت الله خمینی گفت: "در مراسم امسال باید چشم فتنه گران را کور کنیم".

علی فضلی در این اظهارات تاکید کرده بود که: "حضور باشكوه جوانان و مردم كشورمان در مراسم سالگرد ارتحال امام پاسخي به مستكبران جهان است و چشمان منافقين و فتنه‌گران را كور خواهد كرد."

وی با این پیش بینی که در مراسم سالگرد "بيش از دو ميليون نفر زائر و نمازگذار داشته باشيم" افزوده بود: "اميدواريم كه با توكل برخدا و توسل به ائمه، مراسم سالگرد ارتحال بنيانگذار انقلاب هر چه باشكوه‌تر از سال‌هاي گذشته برگزار شود و با توجه به مصادف شدن اين روز با روز جمعه، باشكوه‌ترين نماز جمعه با حضور نائب امام زمان برگزار خواهد شد."

اشاره جانشین فرمانده بسیج به تدارکات گسترده برای مراسم سالگرد آیت الله خمینی است که با حضور آیت الله خامنه ای در روز 14 خرداد برگزار می شود.

در کنار این اظهارات حسين همداني فرمانده سپاه محمد رسول الله تهران نیز طي سخناني در همايش كارگزاران ستاد بزرگداشت آیت الله خميني با بيان اينكه این مراسم بايد همچون "حماسه 22 بهمن و 9 دي برگزار شود" گفته است: "از آنجاكه سالگرد ارتحال امام خميني مقارن با نماز جمعه است، بايد به گونه‌اي كارها را تنظيم كنيم تا بي‌نظير‌ترين مراسم در كره زمين برگزار شود. به نحوي كه زائرين به موقع در مراسم حضور يافته و پس از اقامه نماز جمعه، با سازماندهي‌هاي از پيش صورت گرفته، بدون هيچگونه ترافيك، حرم را ترك كنند."

--------------------------------------------------------------------------------

وزیرعلوم: رحیمی دکترا ندارد

سیاست > چهره ها - کامران دانشجو وزیر علوم تحقیقات و فناوری گزارش تحقیقات خود درباره مدرک تحصیلی محمدرضا رحیمی را به هیات دولت ارایه کرد.

به گزارش "الف"، در جلسه اخیر هیات دولت وزیر علوم براساس تحقیقات خود اعلام کرد محمدرضا رحیمی، مدرک دکتری ندارد و مدرک ارایه شده از سوی وی فاقد صحت و اعتبار است.

در این جلسه محمود احمدی‌نژاد پس از استماع گزارش وزیر علوم اعلام کرد که رحیمی از مدرک دکتریش استفاده نمی‌کند و دیگران هم نباید ایشان را دکتر خطاب کنند.

وضعیت نگران کننده دانشجوی دربند مجید توکلی

در پی ادامه یافتن اعتصاب غذای مجید توکلی در زندان اوین نگرانی ها نسبت به وضعیت سلامت وی افزایش یافته است.

به گزارش دانشجونیوز مجید توکلی که از صبح روز یکشنبه به سلول انفرادی منتقل شده است، دست به اعتصاب غذای خشک زده و با گذشت زمان وضعیت سلامتی وی به شدت نگران کننده شده است.

دستور انتقال مجید توکلی به سلول انفرادی توسط داستانی تهران صادر شده است. بنابر اطلاع دریافتی مجید توکلی در انتهای هفته گذشته نامه ای تفصیلی پیرامون وضعیت کنونی ایران نوشته است که این مساله باعث واکنش شدید ماموران امنیتی شده است. ماموران وزارت پس از اطلاع از نوشته شدن این نامه مجید توکلی را تهدید به قتل کرده اند. همچنین در پی حضور نماینده دادستانی در زندان اوین در روز یکشنبه و بحث و جدل مجید توکلی با وی، دستور انتقال توکلی به سلول انفرادی صادر شده است.

مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر از ۱۶ آذر ماه گذشته و پس از سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر به مناسبت روز دانشجو، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی پیش از این نیز ۲ بار در سال های ۸۶ و ۸۷ بازداشت شده و تاکنون نزدیک به دو سال و نیم در زندان محبوس بوده است.

در پی ادامه یافتن وضعیت وخیم مجید توکلی بسیاری از فعالین دانشجویی، حقوق بشر و سیاسی اعلام کرده اند که فردا چهارشنبه ۵ خردادماه برابر با ۲۶ می در شهرهای و کشورهای مختلف جهان در همبستگی به مجید توکلی دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

فرزندم را کشتند بعد فیلم ساختند که زنده است

مادر احمد نجاتی کارگر، یکی از جان باختگان وقایع بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که تا معرفی قاتلان و عوامل شکنجه فرزندش از پای نمی نشیند.احمد نجاتی کارگر یکی از بازداشت شدگان بعد از انتخابات بود که بعد از آزادی از بازداشتگاه کهریزک، به دلیل عفونت شدید ریه ها و از کار افتادن کلیه هایش که حاصل شکنجه های این بازداشتگاه مخوف بود، جان باخت. قبل از او رامین آقازاده قهرمانی، دو روز بعد از آزادی از کهریزک، به دلیل شکنجه های صورت گرفته در این بازداشتگاه، جان باخته بود.

برنامه 20:30 تلویزیون جمهوری اسلامی با سناریو پردازی و برای زیر سئوال بردن لیست منتشر شده از شهدا، همصدا با روزنامه کیهان، مدعی شد که احمد کارگر نجاتی زنده است.همزمان ماموران امنیتی وبلاگی به اسم این شهید ساختند و با انتشار دروغ هایی به نقل از او، اقدام به زیر سئوال بردن اسامی شهدای وقایع بعد از انتخابات کردند.

خانواده احمد نجاتی کارگر همان زمان در نامه ای با تکذیب خبر صدا و سیما اعلام کردند که فرزندشان "در قطعه ۲۱۳ ردیف ۱۵ شماره ۳۵ بهشت زهرا روی مهدی نجاتی کارگر که در سال ۱۳۸۱ فوت نموده دفن شده است و خبر منتشر شده در صدا و سیما مبنی بر زنده بودن احمد کذب محض است".

و اکنون منزلت محمدی، مادر احمد نجاتی کارگر به "روز" می گوید که شکایت او از عوامل شکنجه و قتل فرزندش را مختومه کرده اند اما او به هیچ عنوان از پی گیری شکایت خود کوتاه نخواهد آمد.

مصاحبه "روز" با منزلت محمدی، مادر شهید احمد نجاتی کارگر را در ذیل بخوانید.



خانم محمدی، احمد چه روزی و کجا بازداشت شد؟

احمد روز 24 خرداد ماه در مقابل دانشگاه بوعلی در خیابان تهران نو بازداشت شد. ما نمیدانستیم و وقتی شب به خانه نیامد دلم آشوب شد احتمال میدادم که بازداشت شده باشد. روز بعد به کلانتری رفتم و گفتم که پسرم ناپدید شده. هر روز مقابل اوین می رفتم اسامی زندانیان را که به صورت لیست به دیوار می زدند میدیدم شاید اثری از بچه ام پیدا کنم اما خبری نبود تا اینکه دقیقا یک هفته بعد از ناپدید شدن احمد، دو نفر به خانه ما آمدند و خانه را زیر و رو کردند. تمام وسایل احمد را گشتند و گفتند که احمد بازداشت شده است اما هیچ خبر دیگری به ما ندادند هر چی پرسیدیم کجا هست گفتند بعدا می فهمید. چند روز بعد اسمش را در لیستی که به دیوار زندان اوین زده بودند دیدم و به دادگاه انقلاب که رفتم گفتند با کفالت او را آزاد میکنند. شناسنامه من و احمد و فیش حقوقی پدر احمد را گرفتند و احمد آزاد شد و بعد از شهادت احمد شناسنامه ها را پس دادند اما تاکنون فیش حقوقی همسرم را پس نداده اند و در حالیکه بچه من در بهشت زهرا خوابیده، سند کفالت او هنوز در دادگاه انقلاب است.



وقتی آزاد شد چه وضعیتی داشت و درباره دوران بازداشت اش حرفی میزد؟

صورتش به شدت کبود بود و پهلوها و کمر و کلیه هاش به شدت درد میکرد وقتی لباسش را بالا زدیم تمام کمر و پهلوها کبود بود. نمیدانست در کدام بازداشتگاه بوده و می گفت که دو روز قبل از آزادی به اوین منتقل شده بود. می گفت چشمانمان بسته بود و نمیدانیم کجا بردند اما با چشم بسته یکباره می ریختند و با پوتین به جانمان می افتادند و شروع به زدن میکردند. می گفت که یک سری فیلم از درگیری ها پخش میکردند و با باتوم به جان ما می افتادند و اینقدر می زدند و می گفتند که باید اعتراف کنید و بگویید که فلان جا را آتش زده اید اما ما قبول نمی کردیم چون کاری نکرده بودیم. احمد می گفت در تمام مدتی که در آن بازداشتگاه بودیم درشبانه روز فقط یک سیب زمینی به ما میدادند که آن را هم پرت میکردند و می افتاد روی زمینی که پر از کثافت و خون بود و ما برای اینکه از گرسنگی نمیریم ناچار می شدیم آن را بخوریم و... او بعد از انتقال به اوین فهمیده بود که در کهریزک بوده است اما زیاد حرف نمی زد. برای اینکه ما نارحت نشویم کمتر حرف میزد و... اما شب ها مدام کابوس می دید و فریاد می کشید از همه چیز وحشت داشت و می گفت دنبالم هستند و...



احمد چه روزی به شهادت رسید و...

مدام درد می کشید و هر چه اصرار میکردم به دکتر برویم برای اینکه من متوجه چیزی نشوم و ناراحت نشوم می گفت چیزی نیست تا اینکه دقیقا ده روز بعد از آزادی بیرون رفته بود و با ما تماس گرفتند که احمد در بیمارستان لقمان بستری است. در خیابان از هوش رفته بود و مردم او را به بیمارستان لقمان رسانده بودند. رفتیم بیمارستان گفتند در کما است و 9 روز در کما بود و هر روز دیالیز می شد. دکترها گفتند که کلیه هایش از کار افتاده و ریه هایش عفونت شدیدی دارد. روز نهم به هوش آمد اما نمی توانست حرف بزند و روز دهم جان باخت و در حالیکه هر روز دیالیز می شد و ریه هایش عفونت داشت؛ در برگه بیمارستان علت مرک را نوشتند نامعلوم. این در حالیست که یکی از پزشکان بیمارستان به همسرم زنگ زده بود و گفته بود که پسرتان به شدت کتک خورده و این وضعیت کلیه ها نشان از کتک شدید دارد.



در برگه پزشکی قانونی نیز علت مرگ، نامعلوم ذکر شده است؟

نه تا 7 ماه پزشکی قانونی جوابی به ما نمیداد اینقدر پی گیری کردیم و پدر احمد اینقدر رفت و پی گیر شد که بالاخره برگه پزشکی قانونی را دادن؛د اما در این برگه علت مرگ را مسمومیت نوشته اند.



وقتی پیکر فرزندتان را تحویل گرفتید چه وضعیتی داشت؟

من ندیدم یعنی نتوانستم ببینم اما گفتند که از کلیه هایش خون می آمد یعنی وقتی بچه ام را در قبر می گذاشتند کلیه هایش خون ریزی داشت.



شما برای گرفتن پیکر فرزندتان، مشکلی نداشتید؟

وقتی جنازه را میخواستند تحویل دهند پرسیدند که از کسی شکایتی دارید؟ پدر احمد از ترس اینکه جنازه بچه ام را ندهند گفت نه اما دامادم گفته بود که ایشان شرایط روحی مناسبی ندارند و قطعا شکایت خواهیم کرد. حرفی نزدند جنازه را دادند و گفتند که پرونده باز است. اما بعد از شب هفتم احمد، همسرم رفت شکایت کند اما گفته بودند که پرونده بسته شده و نمی توانید شکایت کنید. ما هم رفتیم وکیل گرفتیم و شروع به پی گیری کردیم رفتیم دادسرای جنایی و شکایت کردیم.



شکایت شما به کجا رسید و اکنون در چه مرحله ای است؟

در دادسرای جنایی شکایت کردیم و خواهان معرفی شکنجه گران پسرم و قاتلان او شدیم. مدام پی گیری میکردیم تا اینکه قاضی دادگاه گفت پزشکی قانونی علت مرگ را مسمومیت نوشته و شکایت شما مختومه شده است. اعتراض کردیم و گفتیم مسمومیت چه ربطی به کلیه ها و عفونت ریه دارد؛ پزشکی قانونی باید جواب دهد اما قاضی اعتراض ما را رد کرد و نگذاشت شکایت مطرح شود. گفتیم اگر مسمومیت بوده چرا هر روز دیالیز می شد و... بعد به وکیلمان گفته بودند که تو چرا سنگ اینها را به سینه میزنی. من هم گفتم باشد از این به بعد خودم می روم و پی گیری میکنم اما نمی گذارند شکایت کنیم و... اما من هم کوتاه نمی آیم بچه من چیزی نمی خواست، کاری نکرده بود، او فقط مثل همه جوان ها به خیابان رفت و اعتراض داشت. حق خودش را میخواست وقتی آزاد شد به او می گفتم که دیدی گفتم بیرون نرو، حالا گوش کن حالا نرو اما می گفت این همه ملت رفتند و می روند من هم یکی از آنها و...



و بعد قضیه صدا و سیما و برخی رسانه های حکومتی شروع شد که گفتند احمد زنده است و...

برادر بزرگتر احمد قبلا فوت کرده بود رفتند بهشت زهرا از قبر او فیلم گرفتند و در برنامه 20:30 پخش کردند و گفتند که کسی به اسم احمد نمرده و مهدی در سال 81 مرده و این هم قبرش است و دروغ گفته اند و... ما احمد را در قطعه ۲۱۳ ردیف ۱۵ شماره ۳۵ بهشت زهرا دفن کرده بودیم. بعد هم نوشتند احمد زنده است. یعنی از قبر پسر بزرگم فیلم گرفتند و نشان دادند و گفتند احمد زنده است. ما شوکه شدیم؛ خودمان بچه مان را دفن کرده بودیم. وکیلمان شکایت کرد و ما هم نامه دادیم که آقای ضرغامی، بچه ما را کشته اند و حالا شما چرا دروغ پردازی می کنید؟ چرا اینکار را کردید ؟ پدر احمد که حالش خیلی بد شد. تا مدت ها هر روز سر قبر احمد بود؛ می گفت از اینجا تکان نمی خورم. می ترسید جنازه پسرم را بدزدند و... تا مدت ها حال و روزمان همین بود و...



با توجه به اینکه به خانواده شما اجازه حتی طرح شکایت نیز نمی دهند چگونه میخواهید پی گیری کنید؟

من فقط میخوام مسبب را معرفی کنند. کسی راکه بچه مرا به آن روز انداخت معرفی کنند. ما نمی خواهیم کسی را اعدام کنند و بعد بگویند قاتل فرنزد شما اعدام شد و... نه ما فقط میخواهیم به ما معرفی کنند بیاورند در دادگاه و محاکمه کنند و به من جواب دهند چرا بچه مرا اینقدر زدند که کلیه هایش از کار افتاد. چه بلایی سر بچه من آوردند که ریه هایش عفونت کرد و شهید شد. وقتی پزشکی قانونی بعد از 7 ماه، برگه داد و نوشت مسمومیت، فهمیدیم که پی گیری نخواهند کرد؛ اجازه پی گیری به ما نخواهند داد.مگر اینکه خدایی که آن بالا نشسته کاری بکند. هر موقع به بهشت زهرا می روم به خود احمد می گویم که خون بی گناه تو دامنشان را خواهد گرفت. گاهی می گویم می روم و جلوی احمدی نژاد را می گیرم و از او می پرسم. می گویند تو را نیز می کشند. اما چه اهمیتی دارد بکشند. جگر گوشه ام را اینقدر زدند که شهید شد مرا نیز بکشند. اما میخواهم به احمدی نژاد بگویم جوان 22 ساله مرا چرا این همه شکنجه کردید چرا کشتید؟ بچه من خیلی چیزها را به ما نگفت به خاطر اینکه ما اذیت نشویم. نگفت چه بلاهایی سر او آورده اند اما آیا با کسی که در خیابان می گیرید باید اینکار را بکنید؟ گناهشان چی بود؟ حقشان را می خواستند سزای حق خواهی، این همه شکنجه است؟ فقط بچه من نیست که این همه جوان را پرپر کردند همه عزیز بودند همه مثل گل پاک بودند و...

افشاگریهای جدید دیپلمات بریده ازرژیم

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

فكري به حال ما بكنيد -طنز نامه یک بسیجی به رييس جمهور

ما مشكلات زيادي داريم

خانه ما آنقدر كوچك است كه پدرم مجبور است روي مادرم بخوابد

پدرم شبها از گرسنگي مادرم را مي‌ليسد

شبي ديدم پدرم از شدت گرسنگي سينه مادرم را مي‌مكد تا شير بخورد

ما لباس نداريم

پدر و مادرم شبها بدون لباس مي‌خوابند

براي صرفه‌جويي پدر و مادرم مجبورند با هم به حمام بروند

پدرم ناچار است خوراكي را توي رختخواب قايم كند. چون شب ها كه مادرم به رختخواب مي‌رود پدرم به او مي‌‌گويد بيا بخور عزيزم

مادرم شب ها از نداري ما ناراحت مي‌شود و مي‌خواهد برود كه پدرم به او مي‌گويد حالا برگرد عزيزم و بعد صداي گريه مامان مي‌آيد

مادرم شب ها تا صبح از درد آخ و اوخ مي‌كند

فكري به حال ما بكنيد

حمله به محمدعلی ابطحي در شهر ري

عده‌اي از افراد مشكوك امروز در حاشيه مراسم بزرگداشت آيت‌الله ميرزاجوادآقا تهراني در شهررري به اتومبيل حامل محمدعلي ابطحي تعرض كردند.

بنابراين گزارش، ابطحي كه قرار بود در اين مراسم شركت كند، با حمله عده‌اي مواجه شد كه قصد برخورد فيزيكي با وي داشتند ولي مأموران انتظامي مانع از تعرض به شخص وي شدند.

با اين حال، اتومبيل حامل ابطحي آسيب ديد، به طوريكه شيشه‌هاي آن شكسته شد.

تاکید بر حمایت قاطع از جنبش سبز، در دیدار محمد خاتمی و عبدالله نوری

جــرس: عبدالله نوری و محمد خاتمی، طی دیداری که طی روزهای اخیر با یکدیگر داشتند، برتداومِ همراهی و پشتیبانیِ موثر احزاب اصلاح طلب و نیز فعالان سیاسی جنبش سبز از مواضع میرحسین موسوی و مهدی کروبی تاکید کردند.

به گزارش منابع خبری جرس، در دیدار وزیر کشور و رئیس دولت اصلاحات که در آستانه خرداد ماه انجام شد، بر اهمیت نزدیکی وهمگرایی رهبران جنبش و ارتباط موثر با طبقات مختلف جامعه - خصوصا اقشار مستضعف و محروم جامعه - تاکید گردید.

این گزارش خاطرنشان می سازد طی دیدار این دو فعال اصلاح طلب، موضعگیری صریح و شفاف جنبش سبز نسبت به "مشکلات اقتصادیِ ناشی از سوء مدیریت شدید در سالهای اخیر"، "امتیاز دهی روزافزون حکومت در عرصه بین المللی"، "فشار و سرکوب شدید معترضان و فعالان سیاسی در داخل" و "نادیده گرفتن حقوق مردم توسط حکومت"، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

گزارش ارسالی به جرس همچنین متذکر گردید برخی از منابع خبری حامی دولت، با انتشار خبر این دیدار که از طریق شنودهای مختلف دستگاههای اطلاعاتی صورت گرفت، قصد داشتند اشراف اطلاعاتی خود بر دیدارها و جلسات رهبران و فعالان جنبش را خاطرنشان کنند و در جهت اختلاف اندازی در جنبش استفاده کنند

ارادت خاص مصباح یزدی به اقا

کاظم صديقي از قول مرحوم آيت الله بهجت : آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند !

کاظم صديقي امام جمعه موقت تهران ميگويد : منبع موثقی از آیت‌الله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند،‌ علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند.

اخبار هفتاد و دو ساعت گذشته آزادترین کشور دنیا

در طول هفتاد و دو ساعت گذشته و در آزادترین کشور دنیا، علی صارمی به اعدام، حمزه کرمی به یازده سال حبس تعزیری، بهاره هدایت به نه سال و نیم حبس تعزیری، میلاد اسدی به هفت سال حبس تعزیری، معصومه یاوری به هفت سال حبس تعزیری، زهرا جباری به چهار سال حبس تعزیری و مهدی اقبال (قاری دعای کمیل حسینیه دارالزهرا) در دادگاه تجدید نظر …به چهار سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

خلیل بهرامیان، وکیل زندانیان سیاسی بازداشت شد

گزارش شب گذشته به نقل از سایت سکولاريسم نو: طبق خبری که هم اکنون (5 بعد از ظهر چهارشنبه بوقت نيويورک) به دست ما رسيد، حکومت اسلامی آقای خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر را دستگير کرده و به جای نامعلومی منتقل نموده است.

بهرامیان از وکلای قديمی و شرافتمند ايران است که از سال 1347 به کار وکالت مشغول بوده و افشاگری های او در مورد چگونگی محاکمه، محکوميت و اعدام جوانان کرد ايران موجب آن شده است که جهانيان از مظلوميت اين جوانان بيشتر مطلع شوند.

***

سایت جرس پنجشنبه، 30 اردیبهشت: خلیل بهرامیان وکیل تعدادی از زندانیان سیاسی مانند فرزاد کمانگر و شیرین علم هولی بازداشت شد. طبق اخبار رسیده ، وی توسط مامورین امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

بهرامیان پس از اعدام ناگهانی پنج زندانی کرد، در مصاحبه با بسیاری از رسانه‌ها به دفاع از موکلانش پرداخت و افشاگری‌های بسیاری نسبت به نوع دادرسی در پرونده‌های این افراد انجام داد.

وی به وضوح اعلام کرد که تمام مسئولان می‌دانستد که فرزاد کمانگر بی‌گناه است اما باز هم حکم اعدام یک بی‌گناه را صادر کردند.

هنوز در مورد علل و چگونگی بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.

خلیل بهرامیان از سال ۱۳۴۷ به کار وکالت و دفاع از حقوق زندانیان سیاسی مشغول بوده است.

ضرب و شتم شدید یک زندانی سیاسی در اوین

سایت کلمه: ماموران زندان اوین محمد نوری زاد نویسنده و کارگردان دربند را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند.

روز سه شنبه محمد نوری زاد را به بهانه ی هواخوری از سلول خارج کرده اند و سپس ۵ نفر از عوامل امنیتی اوین بر سر وی ریخته و به قصد کشت او را کتک زده اند.

به طوریکه ضربه شدیدی که به سر او وارد آمده است توسط پزشک زندان ضربه مغزی تشخیص داده شده است.بر اثر این ضربه بینایی وی مختل شده است.

نوری زاد بعد از این عمل غیر اخلاقی و غیر قانونی ماموران زندان اوین از سه روز پیش در اعتصاب کامل آب و غذا به سر می برد. وی به خانواده خود اعلام کرده اگر وضعیت به همین منوال باشد زنده نخواهد ماند.

همچنین نوری زاد پس از ضرب و شتم از سلول دو نفره اش دربند ۲۴۰ به دخمه ای بی نور و بدون جریان هوا و همچنین سرویس بهداشتی منتقل شده است.

محمد نوری زاد سه نامه به رهبر و همچنین رئیس قویه قضائیه نوشته بود که آنها را در وبلاگش منتشر کرد و در پی آن به اتهام توهین به رهبری و رئیس قویه قضائیه از ۳۰ آذر ۱۳۸۸ در بازداشت به سر می برد .

وی چهارمین نامه خود به رهبری را از داخل زندان اوین نوشت. دادگاه در حکم بدوی برای این هنرمند ۳ سال و نیم حبس به علاوه ۵۰ ضربه شلاق تعیین کرده است.

مزدوران لباس شخصی دو باره کروبی را تهدید کردند

روزنامه حکومتی رسالت: کروبی با اطلاع از حضور مخالفان خود از حضور در مراسم عزاداری ایام فاطمیه صرف نظر کرد. از گوشه و کنار شنیده شده بود که قرار است کروبی در مراسمی که در حسینیه الزهرا در ولنجک به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه برگزار می شود و اغلب شرکت کنندگان نیز از طیف اصلاح طلبان هستند، شرکت کند. جمعی از منتقدان کروبی که از مواضع دشمن شاد کن وی عصبانی بودند غروب روز دوشنبه در مقابل این حسینیه تجمع کردند تا در صورت حضور کروبی مراتب اعتراض خود را اعلام کنند اما وقتی خبر به کروبی رسید که معترضین مقابل حسینیه منتظر او هستند، از خیر شرکت در مراسم گذشت و در این مراسم شرکت نکرد. معترضین که مشتاق دیدن کروبی برای بیان اعترض خود بودند پس از اطلاع از انصراف کروبی برای حضور در این مراسم اقدام به سردادن شعارهایی در انتقاد از کروبی کردند.

بازرسی کشتیهای رژیم در آبهای بین المللی توسط آمریکا

خبرآنلاین: یک مقام ارشد آمریکا اعلام کرد که در صورت تصویب پیش‌نویس قطعنامه جدید ارائه شده از سوى دولت آمریکا به اعضاى شوراى امنیت علیه ایران، تمام کشتى‌هاى ایرانى در ‌آب‌ها و بنادر بین‌المللى بازرسى خواهند شد.

این مقام عالى‌رتبه آمریکایى که نخواست نامش فاش شود به خبرگزارى فرانسه‌ گفت بر اساس این پیش‌نویس در صورت مشاهده هرگونه محموله مشکوک نظامى مربوط به تسلیحات متعارف و موشکى، کشورها موظفند آنها را ضبط کنند.

گفته مى‌شود این قطنامعه جدید مشابه قطعنامه سال گذشته سازمان ملل علیه کره شمالى است که در آن برنامه‌هاى اتمى و موشکى این کشور هردو هدف قرار گرفته بود.

همچنین در این پیش‌نویس از بان کى – مون، دبیرکل سازمان ملل، خواسته شده است با تشکیل یک گروه کارشناسى براى نظارت بر اجراى این قطعنامه، اولین گزارش خود را پس از سه ماه به شوراى امنیت ارائه دهد.

گفتنی است پیش از این برخی عناصر سپاه پاسداران هشدار داده بودند که بازرسی از کشتی های جمهوری اسلامی در دریا می تواند به رویارويی نظامی با کشورهای غربی بویژه آمریکا منجر شود.

درآمدهای افسانه ای نفت را صرف واردات بی رويه کردند

روزنامه مردمسالاری: عضو فراکسيون خط امام (ره) مجلس با انتقاد از واگذاري سياستگذاري مساله اشتغال به وزارت کار، گفت: آقاي رئيس جمهور وقتي خودش را مسوول حل مشکلات مديريت جهاني مي داند، حتما براي موضوع پيش پا افتاده و دست چندمي مثل اشتغال، جايي مناسب تر از وزارت تعاون پيدا نکردند! به گزارش ايلنا، قدرت الله عليخاني در نطق ميان دستور مجلس، با اشاره به سالگرد ارتحال حضرت امام گفت: فراموش نکنيم که همگي ما بر سر سفره اي نشسته ايم که امام(ره) عزيزمان گسترانده و همه و همه را از برکات نظام مقدس جمهوري اسلامي برخوردار کرده که لازمه حق شناسي از امام، پاسداري از اين ارزش بزرگ است. وي افزود: نکته دوم اين است که حراست و حفاظت از افکار، انديشه ها و به طور کلي مکتب امام، چيزي فراتر از شعار لازم دارد و وظيفه همه و همه کساني که در واقع به امام معتقد هستند، نصب العين قرار دادن روش، منش و سيره سنيئه آن حضرت است. نماينده قزوين با اشاره به ايام فاطميه، گفت:زهراي عزيز(س) در خطبه معروف فدکيه فرمودند; «المر» يحفظ في ولده» يعني اينکه ماندگاري يک شخصيت در گرو پاسداشت خاندان و فرزندان آن شخصيت است و کساني که دم از پيروي روح الله مي زنند به حکم اين حديث نبوي از زبان دخت والاي رسول اکرم(ص) لازم است مخلصانه حرمت بيت مقدس امام (ره) را پاسداري کنند. عليخاني در ادامه اظهار داشت: حال که خاطره جانگداز رحلت آن بزرگ، دل و جان دلدادگان را آکنده است و امام با بصيرت فوق العاده خويش خرداد را براي هميشه عزاي عمومي اعلام فرموده است، من هم لازم مي دانم به حکم وظيفه، همه ارادتمندان به آن عزيز سفر کرده توجه دهم، شايد چون گذشته انفاس قدسيه ايشان بدرقه راهمان باشد. گرچه تمام زندگي امام، براي امام باوران درس و فضيلت است، ولي وحدت کلمه و اتحاد کلمه، تکيه کلام هميشگي امام راحل بود که امروز بيش از هر زمان ديگري براي حفظ دستاوردهاي انقلاب امام ضرورت دارد و طبيعتا محور ولايت فقيه که يادگار آن عزيز است و تبلور آن در شخصيت بلند و والاي مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي به جلوه نشسته است مي تواند الهام بخش راه امام و انديشه او در عرصه سياست و مديريت کشور باشد.
وي با اشاره به مباحث مربوط به اشتغال، واردات و درآمدهاي نفتي، گفت:در هفته گذشته در خبرها شنيديم که دولت، وزارت تعاون را مسئول مبحث اشتغال کرده است; باورم نشد ولي واقعيت داشت فکر کردم! آقاي رئيس جمهور وقتي خودش را مسوول حل مشکلات مديريت جهاني مي داند، حتما براي موضوع پيش پا افتاده و دست چندمي مثل اشتغال، جايي مناسب تر از وزارت تعاون پيدا نکردند! حتما اين تصميم پس از ساعت ها بحث کارشناسي و علمي اتخاذ شده است، ولي ذکر يک نکته از من نماينده و البته آخوند غيرمتخصص را به صاحب نظران دولت يادآور مي شوم، اشتغال از مهمترين و اصلي ترين چالش هاي پيش روي نظام ما است، متاسفانه خيل عظيم جوانان جوياي کار که جمع زيادي از آنان فارغ التحصيلان دانشگاهي هستند با طرح زودبازده و ضربتي وزارت کار، وزارت تعاون و ديگري قابل حل نيست و اين روش ها هدر دادن منابع کشور و افزودن بر خيل عظيم بيکاران است. نماينده مردم قزوين تاکيد کرد: تنها راه چاره و علاج بيکاري سرمايه گذاري و توليد است; موضوعي که در عرصه سياست هاي پولي و تجاري دولت در شرايط بسيار دشواري قرار دارد. وي ادامه داد: دولت احمدي نژاد در اين پنج سال بيش از 20 سال قبل از محل فروش نفت درآمد داشت، مهمترين سوال اين است که صدها ميليارد دلار درآمد نفت چه شد؟ سفره بي رونق مستضعفان و خصوصا حقوق بگيران تغيير چشمگيري پيدا نکرده، طرح هاي مهمي در زمينه هاي نفت و گاز، پتروشيمي، فولاد و زيربناها شروع نشده که حجم زيادي از منابع نفت را به خودش اختصاص داده باشد، اينطور که برخي از صاحبنظران مي گويند هنوز تعدادي از طرح هاي بزرگ که در دولت قبل شروع شده بود به بهره برداري کامل نرسيده، چه رسد به اينکه طرح هاي بزرگ در همين دولت شروع شده و به بهره برداري رسيده باشد.
عليخاني تصريح کرد: درآمدهاي افسانه اي نفت که در صورت استفاده صحيح مي توانست نه تنها مشکل بيکاري کشور را طي اين مدت حل کند بلکه در جهت رفاه و آسايش مردم هم اثرات قابل توجهي داشته باشد، متاسفانه نه تنها اينطور نشد بلکه با سياست هاي غلط منجر به واردات بي رويه انواع و اقسام کالاهاي صنعتي و کشاورزي به کشور شد و به جاي حمايت از کارگر و ايجاد شغل براي جوانان ايراني موجب افزايش شغل و کار در کشورهاي خارجي شد.
وي تاکيد کرد: تعجب است وقتي من حقير در سال 1385 متوجه شدم يکباره تعرفه واردات شکر که در دولت قبل 150 درصد بود در دولت آقاي احمدي نژاد به 10 درصد کاهش مي يابد و با سيل واردات شکر روبه رو مي شويم و در ظرف کمتر از دو سال بيش از 3/5 ميليون تن شکر وارد کشور شد، جمع زيادي از کارگران کارخانه هاي قند کارشان را از دست دادند، جمع بيشتري از کشاورزان مظلوم چغندرکار کشت خود را از دست دادند به طوري که در مصاحبه اخير رئيس ديوان محاسبات بود که «کشت چغندر نسبت به سال 84 به يک سوم کاهش يافته است»، چطور دولتيان آثار اين نوع سياستگذاري را متوجه نمي شدند؟همکاران عزيز سرنوشت شکر يک مورد است که مشت نمونه خروار است اگر هرچه سريعتر براي آن چاره انديشي نشود در آينده با بيکاري جمع زيادي از شاغلين موجود روبه رو خواهيم بود. عليخاني خاطرنشان کرد: در همين مصاحبه رئيس ديوان محاسبات از حجم بيش از پنجاه هزار ميليارد توماني مطالبات معوقه بانک ها خبر داده مي شود. آيا واقعا سياست هايي که دولت در اين چند سال اتخاذ کرد نتيجه اش جز اين مي تواند باشد؟ حال هر روز مصاحبه کنيم که ليست مفسدين اقتصادي داده شده، بايد با کساني که وام هاي سنگين گرفته و پس نمي دهند برخورد شود، ولي کمي انصاف داشته باشيم چه شد مطالبات معوق حدود پنج هزار ميليارد توماني سيستم بانکي، زمان دولت قبلي ظرف اين مدت به اين عدد نجومي رسيده است؟ مقصر واقعي را شناسايي کنيم سياست هاي دولت يا سو» استفاده کنندگان يا هر دو. نماينده مردم قزوين در مجلس، در پايان گفت: من همين را مي دانم که اشتغال نيازمند فضاي مناسب براي کسب و کار، تدوين سياست هاي عالمانه و ايجاد فضاي مناسب براي توليد و سرمايه گذاري است وگرنه بر مشکلات افزوده خواهد شد.

Mothers of 3 Detained Americans Arrive in Iran

كاهش سرمايه ‌گذاری ها در نفت در سالهای اخير

روزنامه آفتاب یزد: رئيس ديوان محاسبات گفت:‌ صنعت نفت براي رفع ضعف و آسيب‌ها بايد از سياست هاي پايدار و مديريت‌هاي با انسجام و وحدت برخوردار باشد.‌‌به گزارش ايسنا، رحماني فضلي ديروز با بيان مطلب ‌بالا گفت: يكي از بزرگترين آسيب‌ها در حوزه نفت بحث حاكميت غير حمايتي است كه در ‌اصل 44 نيز هنوز عملياتي نشده است. ما بايد مديريت،‌ منابع انساني و تكنولوژي و ‌بازاريابي بخش خصوصي را در نفت وارد كنيم.‌‌‌وي با انتقاد از ‌بحث عدم ثبات در سياست‌ها و ضرورت تغيير مديريت‌ها متناسب با شرايط سياسي در ‌حوزه نفت، افزود: اين موضوع نفت را دچار اشكال مي‌كند و بايد اصولي را تدوين كنيم كه ‌منجر به سياست اصول پايدار شود.‌‌وي ادامه داد: در ديوان محاسبات با اين رويكرد به حوزه نفت نگاه مي‌كنيم كه در اين حوزه ‌چگونه عمل شود تا ضمن افزايش قدرت ايران در نفت با فعاليت روز افزون بتوان زمينه‌هاي ‌امنيت و قدرت ملي را شكل داد. ما با يك سلسله قوت و ضعف و چالش روبه‌رو هستيم ‌كه بايد بتوانيم براي اينها پاسخ مناسب دريافت كنيم.‌‌رئيس ديوان محاسبات با بيان اين كه در سال‌هاي اخير ميزان سرمايه گذاري‌ها در نفت ‌پايين آمده است، افزود: اگر نتوانيم اين ضعف‌ها و فرصت‌ها را به فعل تبديل كنيم، يقينا در ‌به دست آوردن سهم خود دچار مشكل مي‌شويم.‌‌وي اظهار كرد: يكي از چالش‌هايي كه با آن مواجه هستيم، عدم استفاده از ظرفيت و ‌منابع هيدروكربني است؛ به طوري كه با وجود گذشت سال‌ها از پيروزي انقلاب، هنوز ‌بحث تبديل نفت خام و فراورده‌هاي آن مطرح است.‌‌وي با اشاره به بهينه‌كردن مصرف سوخت در كشور خاطرنشان كرد: اگر وضعيت مصرف با ‌همين سير ادامه پيدا كند، ديگر نفتي براي صادرات نخواهيم داشت و اين در حالي است ‌كه اكنون بنزين و گازوييل را هم وارد مي‌كنيم.‌‌

بخشنامه ای برای صدور حکم بازداشت شدگان عاشورا

سایت ندای سبز آزادی: قضات دادگاه انقلاب براساس بخشنامه، برای بازداشت شدگان روز عاشورا حکم صادر می کنند.

به گزارش ادوار نیوز قاضی صلواتی اخیرا به یکی از وکلای دادگستری که برای پی گیری پرونده موکلش به دادگاه انقلاب مراجعه کرده بود گفته است که براساس بخشنامه ای که صادر شده ما موظف هستیم برای بازداشت شدگان روز عاشورا حکم صادر کنیم و حتی اگر فردی در صحنه درگیری ها حضور نداشته اما در روز عاشورا بازداشت شده است حداقل یک سال حبس تعزیری برای او صادر خواهیم کرد و هیچ یک از بازداشت شدگان این روز، تبرئه نخواهند شد.

به گفته قاضی صلواتی ، دادگاههای تجدید نظر نیز موظف شده اند احکام صادره برای بازداشت شدگان روز عاشورا را نقض نکنند و تنها می توانند این احکام را به احکام تعلیقی تبدیل کنند.

او توضیح نداده است که این بخشنامه از سوی کدام منبع صادر شده است.

براساس گزارش ادوار نیوز صرف بازداشت در روز عاشورا محکومیت یک سال حبس را به دنبال دارد و این در حالی است که فرد بازداشت شده در هیچ صحنه درگیری حضور نداشته باشد. حضور در صحنه های درگیری در روز عاشورا تاکنون، احکام سنگین حبس، شلاق و در مواردی اعدام را به دنبال داشته است.

رژیم کمر به قتل جنبش دانشجویی بسته است

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، تهران ۲۹ اردیبهشت ۸۹ - شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران دو فعال برجسته دانشجویی ، بهاره هدایت و میلاد اسدی را به حبس های طولانی مدت ۹ سال و نیم و ۷ سال محکوم کرد. این محکومیت ها به دنبال اذیت و آزار آنها د زندان و روند ناعادلانه دادرسی تحت عناوین اتهامات همیشگی توهین به مقامات، اقدام علیه امنیت و تبلیغ علیه نظام صادر شده است.

محکومیت میلاد اسدی به هفت سال و بهاره هدایت به نه سال و شش ماه حبس تعزیری یک اقدام غیرانسانی دیگری از سوی نهادهای امنیتی و قضائی است که جامعه دانشجویی و حقوق بشری را بهت زده کرد. جمهوری اسلامی با این اقدام نشان داد که کمر به قتل جنبش دانشجویی بسته است و توجهی به خواسته ها ی به حق دانشجویان ندارد.

بهاره هدایت از ۹ دی ماه و میلاد اسدی از ۹ آذرماه گذشته در زندان اوین به سر می برند. این دو در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت عضویت داشته اند و در سازماندهی فعالیت های دانشجویی در کشور نقش مهمی ایفا می کرده اند.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی این اقدام را محکوم می کند و خواهان آزادی فوری این دو دانشجوی آزادیخواه است.

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی
تهران - ۲۹ اردیبهشت ۸۹

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

انتصاب نزدیکان کم سن احمدی نژاد به پستهای مدیریتی

میزان خبر: یک دانشجوی 22 ساله به سمت مدیریت رادیو شهر منصوب شده است. وی از نزدیکان حمید بقایی معاون سابق رادیو تهران و رییس کنونی سازمان میراث فرهنگی است که سابقه مدیریتی زیادی در رادیو ندارد و تنها با 22 سال سن به این سمت منصوب شده است.

به گزارش آخرین نیوز، «ب .ج » دانشجوی ترم دوم انگل شناسی که از سال 88 وارد شبکه رادیویی تهران شده بود طی حکمی رییس شبکه رادیویی شهر شد.

شایان ذکر است پیش از این نیز برخی انتصابات در معاونت صدا بر آشفتگی‌های این بخش از رسانه ملی افزوده بود، به طوری که مدیر رادیو تهران برکنار شده و جای خود را به «محمد جهانی»، یکی از چهره‌های نزدیک به دولت و از همکاران سابق رحیم مشایی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور در دوران مدیریت رادیو تهران داد.

جعفر پناهی اعتصاب غذا را شروع کرد

به گفته عباس کیا رستمی که در در کن - فرانسه بسر میبرد امروز در جمع خبر نگاران برای معرفی فیلم جدیدش ((برابر با اصل )) اعلام نمود که جعفر پناهی کارگردان ایرانی که در زندان بسر میبرد به اعتراض به شرایط نگهداری اش اعتصاب غذا کرده است - این سخنان در حالی بیان شد که چشمان کیارستمی پر از اشک شده بود و باعث گریه جولیت بینوچه هنرپیشه نقش اصلی فیلم خودش نیز شد

بازداشت محافظ؛ بمب خبری پس از افتضاح سیاسی

۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

سر تیم محافظان موسوی در تعطیلات ۵ روزه و پس از موافقت ایران با مبادله سوخت هسته ای بازداشت شد. این امر پس از سخنان تهدید آمیز دادستان تهران و نامه چند تن از راه یافتگان به مجلس در خصوص محاکمه سران معترض صورت گرفت. شاید این اخبار برای حامیان جنبش سبز نگران کننده باشد، اما نگاهی به زیر پوست وقایع اخیر و تحلیل رفتار کودتاچیان نشان دهنده درماندگی و تشدید روند افول دولت کودتا و حامیان اش است.

ایجاد “بمب خبری” تاکتیکی است که به کرات از سوی کودتاچیان مورد استفاده قرار گرفته است. بمب خبری ترفندی رسانه ای است که معمولا برای عبور از یک بحران یا تغییر دادن جهت و تمرکز افکار عمومی از مسئله ای نامطلوب مورد استفاده قرار میگیرد. اما استفاده مکرر از چنین تاکتیکی به بالا رفتن آستانه تحمل و کاهش حساسیت افکار عمومی منجر میشود. به ویژه در مواردی که ابزارهای ایجاد بمب خبری محدود و استفاده کنندگان از آن دستپاچه باشند.

بازداشت محافظ ارشد موسوی در دو زمینه خبری صورت گرفت: یکی توافق مبادله سوخت هسته ای و دیگر تهدید دادستان تهران و راه یافتگان به مجلس نسبت به محاکمه سران معترض. از یک طرف، سخنان ناشیانه دادستان تهران آشکار ساخت که نظام در حال حاضر توانایی بازداشت سران جنبش سبز را در خود نمی بیند. به این ترتیب سخنانی که قرار بود تهدید آمیز باشد، در جهتی معکوس عمل کرد و کودتاچیان در ایجاد جنگ روانی شکست خوردند.
از طرف دیگر تعطیل کردن تهران به بهانه اجلاس گروه ۱۵، با نیت تشویق مردم به مسافرت و “لذت بردن از تعطیلات” صورت گرفت تا اجلاس در سکوت خبری و به دور از توجه افکار عمومی برگزار شود. اما با این وجود از اولین ساعات بامداد دوشنبه و به محض اعلام خبر موافقت ایران با مبادله سوخت، شبکه های اجتماعی و رسانه های نزدیک به جنبش سبز به تحلیل و بررسی این توافقنامه پرداختند. موجی سایبری و وبلاگی در خصوص نقد این توافقنامه و پرسش از علت تغییر موضع ایران به راه افتاد. تا غروب دوشنبه فشار انتقادات و پرسش های مطرح شده در فضای مجازی از آستانه تحمل کودتاچیان عبور و آنها را مستاصل کرد.
در چنین شرایطی ایجاد یک بمب خبری و ایجاد رعب و وحشت در خصوص دستگیری “قریب الوقوع” موسوی، تنها گزینه ای بود که به ذهن اتاق فکر های سپاه رسید؛ امری که میتواند از تمرکز افکار عمومی بر توافق هسته ای جلوگیری کند. هرچند تحلیل و بررسی توافقنامه مبادله باید به صورتی منصفانه و با بررسی کامل جوانب امر صورت گیرد و شاید روا نباشد که هر نوع مصالحه با قدرت های غربی یک “عقب نشینی” نامیده شود. اما در حال حاضر و با توجه به بازداشت محافظ ارشد موسوی، میتوان فهمید که فرقه حاکم، خود چه قضاوتی در خصوص قرارداد مبادله سوخت دارد.

عده ای بازداشت و شکنجه میشوند، و حاکمیت در پاسخ به اعتراضات، به تعدادی از آنان تجاوز میکند؛ به تعرضات جنسی اعتراض میشود، حاکمیت به جای پاسخ، معترضان به تجاوز را بازداشت و شکنجه میکند؛ سبزها برای راهپیمایی سالگرد انتخابات درخواست مجوز میکنند، حاکمیت در پاسخ ۵ شهروند کرد را در زندان “ترور” میکند؛ در مورد توافق هسته ای پرسش میشود، حاکمیت در پاسخ محافظ یکی از رهبران معترض را بازداشت میکند.
بازداشت محافظ موسوی نشان میدهد که فرقه حاکم از تحلیل ها و انتقادات مطرح شده در فضای مجازی به ستوه آمده و به دنبال راهی است که از طریق ایجاد یک خبر بزرگ تر و تهدید آمیز تر، از توجه و تمرکز بیشتر رسانه ها و شبکه های اجتماعی بر توافق هسته ای جلوگیری کند. شکی نیست که هدف اصلی از بازداشت یزدانفر این بوده است که از ادامه مباحث مطرح شده در خصوص توافق هسته ای جلوگیری شود. اما این امر، احتمال عقب نشینی یا پرداخت باج به قدرتهای غربی و تلاش برای ماست مالی کردن آن را تقویت میکند. در هر صورت اگر توافق با ترکیه و برزیل، یک پیروزی در پرونده اتمی به شمار میرفت، باید مورد تاکید و بزرگنمایی رسانه های دولتی قرار میگرفت تا موجب تضعیف روحیه مخالفان شود.
این شک و تردید زمانی افزایش می یابد که توجه کنیم یزدانفر یک نیروی امنیتی است و اگر گرایش سیاسی خاصی هم داشته باشد، یک “فعال سیاسی” نیست و انتخاب وی – همچون انتخاب سید علی موسوی حبیبی – فقط به جهت نزدیکی با مهندس موسوی صورت گرفته است. نکته جالب در این خصوص، تشابه رویکرد نهادهای امنیتی با رویکرد گروهی است که سید علی موسوی را ترور کرد و البته منجر به ترس یا عقب نشینی موسوی نشد.
بازداشت خودسرانه یک شهروند، حتی اگر یک نیروی امنیتی باشد، واقعه خوشحال کننده ای نیست، اما توجه به نکات حاشیه ای این بازداشت، موقعیت و وزن سیاسی فرقه حاکم را به خوبی نشان میدهد. یک حکومت ابزارهای متعدد و مختلف رسانه ای، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی در دست دارد که معمولا گروه ها یا احزاب رقیب از آن محروم اند. به عنوان مثال اعلام تعطیلات ۵ روزه یک ابزار فرهنگی و “نرم” برای کاهش توجه افکار عمومی به مذاکرات هسته ای در تهران بود. با این وجود فرقه حاکم با وجود ایجاد انحصار و خفقان در تمامی عرصه ها، باز هم وادار شد که به یک حرکت سخت و تهاجمی دست بزند تا “فشار” افکار عمومی در خصوص توافق هسته ای، به “واکنش” افکار عمومی به بازداشت یزدانفر و احتمال بازداشت موسوی تبدیل شود. امری که به تشدید حساسیت حامیان جنبش سبز و افزایش تحرک شبکه های اجتماعی در آستانه ۲۲ خرداد منجر میشود.
این امر نشانه استیصال کامل کودتاچیان در برابر جنبش سبز است. اکنون همه پروژه ها و سیاستگذاری های فرقه حاکم در مرحله اجرا به دو گزینه محدود شده اند: بازداشت و اعدام، یا تهدید به انجام این اعمال. حاکمیت به غیر از این دو، گزینه موثر دیگری در دست ندارد.
عده ای بازداشت و شکنجه میشوند، و حاکمیت در پاسخ به اعتراضات، به تعدادی از آنان تجاوز میکند؛ به تعرضات جنسی اعتراض میشود، حاکمیت به جای پاسخ، معترضان به تجاوز را بازداشت و شکنجه میکند؛ سبزها برای راهپیمایی سالگرد انتخابات درخواست مجوز میکنند، حاکمیت در پاسخ ۵ شهروند کرد را در زندان “ترور” میکند؛ در مورد توافق هسته ای پرسش میشود، حاکمیت در پاسخ محافظ یکی از رهبران معترض را بازداشت میکند.
با اکتفا به آدم ربایی، شکنجه و ترور، فرقه حاکم به تدریج به یک گروهک تروریستی تبدیل میشود

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۷, دوشنبه

ترس و وحشت پاسداران از رویدادهای پیش رو

سایت حکومتی جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران: جریان فتنه در آخرین تلاش های ساختارشکنانه خود که در مناسبت های اخیر با شکست مواجه شده تمامی ارتباطات، تلاش ها و رایزنی های خود را به میدان آورده تا بتواند فرقه مرده خویش را فعال نماید.
دریکی از جلسات فتنه گران ضمن بررسی تقویم تدوین شده فتنه، بر روی مناسبت های خرداد ماه تا 18 تیر بحث ویژه ای صورت گرفته و بر ارسال این تقویم و برنامه های اتخاذی در این ایام به رسانه های خارجی جهت انتشار و بزرگنمایی آن تاکید شده است.
گفتنی است این اقدام سران فتنه در حالی صورت می گیرد که آنان کماکان در توهمات خویش غوطه ور بوده و پیام ملت را در برهه ها و مناسبت های مختلف درک نکرده و کماکان به دنبال دوری از ارزش های مورد تاکید ملت می باشند.

صدای اعتراض آزادیخواهان در برلن علیرغم سگهای هار

بدنبال فراخوان کمیته همبستگی کردستان (ترکیه) در آلمان، روز جمعه 14 می2010 اکسیون اعتراضی علیه رژیم جمهوری اسلامی و اعدام های اخیر در ایران صورت گرفت. در این حرکت جمعیتی حدود 150نفر در همبستگی با کردها ومردم ایران شرکت کرده و با برپایی سمبلیک چوبه های دار در مرکز شهر برلن (در جوار کلیسای شکسته) دست به اعتراض زدند.
روز یکشنبه 16 می جاری حدود 400 – 300 نفر از ایرانیان و غیرایرانیان معترض به سیستم سرکوب و اعدام در ایران درتظاهراتی در مسیر و جلوی سفارت جمهوری اسلامی ایران در برلن با در دست گرفتن پلاکارت، پخش موزیک و بلند کردن فریادهای اعتراض خود علیه زندان، شکنجه، اعدام، سرکوب و خفه کردن صداهای مخالف و آزادیخواهانه در ایران دست به تظاهرات زدند. این حرکت اعتراضی بدنبال فراخوان 6 تشکل و نهاد دمکراتیک شهر برلن (انجمن رنگ انتخاب دموکراتیک، ایرانیان سکولار طرفدار آزادی و دمکراسی، جمعیت پشتیبانی از جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران، شبکه جوانان ایرانی، کانون پناهندگان سیاسی ایران و کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران) علیه اعدام و سرکوب و به دار آویختن پنج تن از مبارزان راه آزادی (شیرین الم هولی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان) در سحرگاه ١٩اردیبهشت جاری بود.
پلیس های آلمانی اینبار مجهز و آماده تر از هر زمان دیگری با سگهای هار خود و دوربین هایشان به استقبال معترضان آمدند و برای جلوگیری از هرگونه حرکات احتمالی علیه رژیم، جلوی سفارت را از فاصله ی دور با نرده های آهنی محصور و مسدود کرده و امکان هیچگونه رفت و آمدی را بطرف آن ندادند. علاوه بر این ماشینهای پلیس نیز در طی تظاهرات مانع و حائلی بودند بین بخش وسیعی از تظاهرکنندگان و سفارت. علیرغم تمامی این محدودیتها و سعی در ایجاد فضای رعب و وحشت، معترضان با موزیک های اعتراضی و فریادهای بلند، شعارهای متفاوتی را به زبانهای فارسی و آلمانی علیه رژیم حاکم در ایران سر دادند که برخی از آنها عبارتند از : زندانی سیاسی آزاد باید گردد، جمهوری اسلامی نابود باید گردد؛ زندانی سیاسی آزاد باید گردد، ترور، شکنجه، اعدام ملغی باید گردد؛ آزادی، عدالت، اینست شعار ملت؛ شعار ملت ما، دین از سیاست جدا؛ شیرین کشتند، فرزاد کشتند – مرد و زن را یکجا کشتند؛ کردکشی، افغان کشی، بسه دیگه آدمکشی؛ مردم ما بیدارن، از آدمکشی بیزارن؛ حکومت زور نمیخوایم، دولت مزدور نمیخوایم؛ حقوق بشر در همه جا و در ایران؛ سفارتخانه ایران، مرکز تروریستی؛ مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ بر سیستم دیکتاتوری.
در این اکسیون علاوه بر خواندن قطعاتی از نوشته های زندان فرزاد کمانگر و رقص کردی توسط تعدادی از شرکت کنندگان، نماینده های حزب دمکرات کردستان – ایران، انجمن فرهنگی افغانستان - آلمان و کمیته همبستگی کردستان (ترکیه، برگزارکننده اکسیون روز جمعه) ضمن حمایت از تظاهرات، با خواندن پیام های خود به زبانهای فارسی و آلمانی، انزجار خود را نسبت به اعدام ها و سرکوب هموطنان و همنوعان کرد، افغانی و سایر خلقهای ایران و همچنین حمایت مستقیم یا غیرمستقیم برخی از نیروهای خارجی از حکومت جمهوری اسلامی اعلام کردند. این تظاهرات و اکسیون با حضور افراد و گرایشات متفاوت و حمل پلاکارتها و رنگهای گوناگون، نمادی از یک حرکت موفق و دمکراتیک بود.
در پایان لازم به یادآوریست که علاوه بر فراخوان 6 نهاد و تشکل نامبرده، به فاصله ی یکی دو روز بعد، 5 سازمان و حزب سیاسی (اتحاد جمهوریخوان ایران – برلین؛ سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران ـ برلین؛ حزب دمکرات کردستان ایران ـ برلین؛ حزب دمکراتیک مردم ایران – برلین و سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت ـ برلین) با اعلامیه ای جداگانه، فراخوان شرکت در تظاهرات روز یکشنبه را دادند، اما متاسفانه بدون هیچگونه ارتباطی با برگزارکنندگان این اکسیون و یا حتی کوچکترین ذکر نامی در حمایت و یا عدم حمایت از آنها. حاصل این عمل دو بدفهمی شد: اول اینکه بسیاری گمان کردند که این حرکتی است مشترک از طرف 11 نهاد و تشکل دمکراتیک و احزاب و سازمانهای سیاسی (که کمکی بجز مخدوش کردن واقعیت حاکم بر ما نمیکند) ودوم وبدتر ازآن اینکه گویا این احزاب و سازمانها مستقلا برگزارکننده ی تظاهرات روز یکشنبه هستند و نه اینکه در برنامه ای شرکت میکنند که زحمات آن بدوش دیگران است. این تجربه جای بسی تاسف دارد، چرا که پس از تمامی اندوخته های حداقل 31 سال گذشته، بجای تقویت مواضع و پرنسیپ های دموکراتیک که عمیقا نیازمند آنیم، فقط میتواند اعتمادهای ذره ذره جلب شده ای را که طی سه دهه ی اخیر شدیدا آسیب دیده اند، همچنان دچار بدبینی و ناامیدی کند. به امید تناورشدن برخوردها و پرنسیپ های سالم و دمکراتیک.

لباس شخصی ها خانواده جعفر پناهی را تهدید کردند

سایت کلمه: صبح روز یکشنبه هشت مامور امنیتی که دو تن از آنها زن بودند با حضور در منزل جعفرپناهی، خاناوده این کارگردان معروف را تهدید کردند که در صورت هر گونه مصاحبه واطلاع رسانی درباره وضعیت آقای پناهی بازداشت خواهند شد.

این ماموران که از ساعت ۹ صبح تا یک ظهر در منزل جعفر پناهی حضور داشتند در حالی مجددا به تفتیش منزل این هنرمند سرشناس پرداختند که در شب بازداشت او و خانواده اش ، منزل او تفتیش شده و چندین جعبه حاوی وسایل شخصی او و خانواده اش ضبط شده بود.

ماموران امنیتی بعد از تفتیش منزل، با نشان دادن احکام بازداشت اعضای خانواده جعفر پناهی ، آنها را تهدید کرده اند که در صورت هر گونه مصاحبه و اطلاع رسانی بازداشت خواهند شد.

براساس این گزارش هدف از این برخوردها ، ترساندن خاناوده جعفر پناهی و ایجاد رعب و وحشت است تا آنها از هر گونهه اطلا ع رسانی در باره آقای پناهی پرهیز کنند.

جعفر پناهی در بند ۲۰۹ زندان اوین در حالی زندانی است که حکم بازداشت او طی روزهای گذشته، به مدت دو ماه دیگر تمدید شده است.

ترفند دیگر رژیم تهران برای فرار از تحریم‌ های جدید

تلویزیون رژیم: سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی از امضای بیانیه مشترک میان ایران، برزیل و ترکیه برای مبادله سوخت خبر داد. مهمانپرست گفت: ایران، برزیل و ترکیه توافق کردند از زمان امضای موافقتنامه تبادل سوخت، ظرف یک هفته نامه ای به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارسال و آمادگی خود را برای این تبادل اعلام کنند. وی افزود: در صورتی که موافقتنامه میان ما و طرف گروه وین امضا شود سوخت ما در ترکیه نگهداری خواهد شد تا تحت نظارت آژانس و ما باشد. وی اضافه کرد: اگر گروه وین اعلام آمادگی کند و موافقتنامه تبادل سوخت بین ما و گروه وین امضا شود، 1200 کیلوگرم اورانیوم 3 و نیم درصد ما در ترکیه تحت نظر ما و آژانس قرار می گیرد تا با 120 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد گروه وین مبادله شود.

ناظران این اقدام رژيم تهران را یکی دیگر از تلاش‌های جمهوری اسلامی برای فرار از تحریم‌های جدید شورای امنیت علیه این رژیم می دانند.

دلالى ترکیه در پرونده اتمی جمهوری اسلامی

ایرنا: "رجب طيب اردوغان"، نخست وزير ترکيه نيمه شب يکشنبه وارد فرودگاه بين المللي مهرآباد تهران شد. سخنگوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي با بيان اين که نخست وزير ترکيه به عنوان مهمان ويژه چهاردهمين نشست سران گروه 15 در تهران حضور يافته است ، از احتمال برگزاري ديدار سه جانبه ميان رئيسان جمهوري اسلامی، برزيل و نخست وزير ترکيه در خصوص مبادله سوخت هسته ای در حاشيه اجلاس گروه 15 خبر داد. لوييس ايناسيو لولا دا سيلوا رييس جمهور برزيل نيز براي شرکت در اجلاس گروه 15 در تهران بسر مي برد. کشورهاي ترکيه و برزيل هر دو از اعضاي غير دايم شوراي امنيت سازمان ملل هستند واز سياست هاي هسته اي جمهوري اسلامي حمايت مي کنند و مخالف اقدامات يک جانبه گرايانه آمريکا هستند.

دلالى برزيل در پرونده اتمی جمهوری اسلامی

خبرگزارى سپاه پاسداران موسوم به فارس به نقل از يک كارشناس رژيم نوشت : مسؤلان جمهورى اسلامى در گسترش مناسبات با كشور برزيل اين واقعيت را بايد در نظر بگيرند كه يكى از اهداف اصلى برزيل در گسترش روابط اقتصادى، سياسى و بين ‌المللى، برخوردارى از جايگاهى بهتر در چانه‌ زنى و كسب امتيازات بيشتر از ايالات متحده و كشورهاى ثروتمند اروپائى‌ است.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

دادستان تهران از تأیید حکم اعدام شش تن از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات خبر داد

عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران با اعلام خبر تبرئه محمد امین ولیان از اتهام محاربه گفته است که حکم اعدام شش نفر از متهمان به ارتباط با مجاهدین خلق تأیید شده که سه نفر از آنها تقاضای عفو کرده‌اند.


بیشتر بخوانید:
ایران پنج زندانی متهم به عضویت در «گروهک‌های ضد انقلاب» را اعدام کردمیرحسین موسوی اعدام‌های اخیر را محکوم کردکروبی: جرم اعدام شدگان اخير برای هيچکس محرز نشده استعباس جعفری دولت‌آبادی در گفت‌وگو با خبرگزاری نیمه‌رسمی فارس، در مورد کسانی که در ارتباط با حوادث پس از انتخابات خرداد ۸۸ به اعدام محکوم شده‌اند گفته است که برای سه نفر به نام‌های احمد و محسن دانشپور مقدم، و عبدالرضا قنبری که پس از حوادث عاشورا بازداشت شده‌اند، حکم اعدام صادر شده است اما هر سه آنها تقاضای عفو کرده‌آند.

آقای دولت‌آبادی این سه تن را از هواداران و وابستگان سازمان مجاهدین خلق، یا آن طور که مقام‌های جمهوری اسلامی می‌گویند «منافقین»، معرفی کرده و افزوده است که «عبدالرضا قنبری در روز عاشورا مستقیماً برای منافقین گزارش می‌داده است».

به گفته دادستان تهران همچنین حکم اعدام سه هوادار دیگر این گروه که به گفته وی «ارتباط آنها با گروهک منافقین آشکار و مسلم است و وابستگی گروهکی دارند» تأیید شده است.

دادستان تهران از این سه تن به عنوان محمدعلی صارمی، جعفر کاظمی و محمدعلی حاج‌آقایی نام برده و افزوده است که این متهمان در شهریور ماه ۸۸ بازداشت شده‌اند.

وی همچنین گفته است که سه متهم دیگر با نام‌های مطهره بهرامی حقیقی، ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی نیز «در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شده‌اند اما مجازات آنها در دادگاه تجدید نظر به حبس تبدیل شده است».

آقای جعفری دولت‌آبادی توضیح بیشتری در مورد پرونده این سه متهم است.

تبرئه محمد امین ولیان از اتهام محاربه

دادستان تهران در گفت‌وگو با فارس همچنین گفته است که از میان کسانی که در کیفرخواست صادره متهم به محاربه شده بودند، محمد امین ولیان و ارسلان ابدی از این اتهام تبرئه شده‌اند.

محمد امین ولیان، از فعالان دانشجویی ستاد میرحسین موسوی، در چهارمین جلسه محاکمه‌های مربوط به حوادث روز عاشورا به محاربه متهم شده بود و پس از آن در اسفند ماه وب‌سایت‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان افشا کردند که حکم اعدام وی با استناد به فتوایی منتسب به آیت‌الله مکارم شیرازی تأیید شده است.

این موضوع با واکنش‌های مختلفی در داخل و خارج ایران روبه‌رو شد و آیت‌الله مکارم نیز ضمن تأکید بر اینکه هیچگونه فتوایی در مورد محارب بودن معترضان روز عاشورا صادر نکرده است، ابراز امیدواری کرد که «بعضی از جوان‌ها تحت تاثیر هیجانات خاصی دست به بعضی از خشونت‌ها زده‌اند... مشمول عفو واقع شوند».

پس از آن بود که دادستان تهران با انکار «تأیید یا اجرای» حکم اعدام محمد امین ولیان، گفته بود که این حکم در مرحله صدور به محکوم است و وی در این زمینه حق اعتراض دارد.

ارسلان ابدی نیز از فعالان دانشجویی دانشگاه قزوین بود که با وجود آنکه به نوشته برخی از وب‌سایت‌های نزدیک به مخالفان در روز عاشورا و پیش از شکل‌گیری هر گونه تجمعی بازداشت شده بود، متهم به محاربه شد.

در مورد آقای ابدی به تازگی برخی از منابع خبری نوشته‌اند که حکم صادره برای وی به ۹ سال و شش ماه حبس تعزیری تقلیل یافته است.

دادستان تهران علاوه بر این گفته است که به اتهام دو نفر دیگر از کسانی که در جریان حوادث عاشورا به محاربه متهم شده‌اند، هنوز رسیدگی نشده و این دو در انتظار محاکمه هستند.

وی همچنین اشاره کرده است که حکم ۲۱۷ تن از «محکومین حوادث پس از انتخابات» پس از بررسی اعتراض‌ها قطعی شده است.

واکنش به سخنان رهبران معترضان در مورد اعدام‌ها

دادستان عمومی و انقلاب تهران، همچنین در بخشی از این مصاحبه به واکنش به سخنانی میرحسین موسوی و مهدی کروبی در محکومیت اعدام‌های اخیر پرداخته است.

وی با مقایسه اقدام دستگاه قضایی در اعدام هفت نفر از متهمان به محاربه در که بهمن ماه گذشته و اردیبهشت ماه امسال با اعدام‌های سال ۶۷، سخنان این دو رهبر اصلاح‌طلب در محکومیت هفت اعدام اخیر را «فرار به جلو» و دلیل آن را «بی‌اعتبار» خواندن همه احکام صادره توصیف کرده است.

وی در عین حال اذعان کرده است که هیچ ارتباطی بین این اعدام‌های صورت گرفته و وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیست.

این در حالی است که اتهام‌های محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور، دو محکوم به اعدامی که پیش از جریان انتخابات ۸۸ به اتهام عضویت در انجمن پادشاهی ایران بازداشت شده بودند، بدون اطلاع‌رسانی کامل، در جریان دادگاه‌های گروهی بازداشت‌شدگان پس از انتخابات مورد رسیدگی قرار گرفت.

آقای دولت‌آبادی همچنین میرحسین موسوی را به نشر اکاذیب متهم کرده و افزوده است که «حمایت و اظهار نظر این فرد جرم است».

وی همچنین با بیان اینکه تعقیب میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عنوان «سران فتنه» تابع مصالح نظام اسلامی است، تهدید کرده است که تعقیب این دو «موکول به زمان مناسب» شده است.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی که پیش از این نیز، در بهمن ماه ۸۸ در اظهار نظری مشترک، اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی را محکوم کرده بودند، به تازگی در اظهار نظرهای جداگانه‌ای نسبت به اعدام پنج متهم به محاربه واکنش نشان دادند.

از جمله آقای موسوی گفته بود که «اعلام اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان کشور بدون آنکه توضیحات روشن کننده‌ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات به مردم داده شود شبیه روند ناعادلانه‌ای است که در طول ماه های اخیر منجر به صدور احکام شگفت‌آور برای عده زیادی از زنان ومردان خدمتگزار وشهروندان عزیز کشور ما شده است

امامان جمعه و معرفی بدحجابی به عنوان اصلی ترین بحران کشور

جرس

جرس: بالای منبر نماز جمعه این هفته در دانشگاه تهران "کاظم صدیقی" ایستاده بود. روحانی محافظه کاری که چند هفته پیش بی حجابی زنان را عامل بلایای طبیعی نامیده بود و این هفته نیز آمده بود تا هم با همان استدلال " علل بروز زلزله و طوفان در امريکا و کشورهاي ديگر را انجام عمل گناه" توسط مردم آن سامان بخواند.در قم "آیت الله امینی" خطیب جمعه بود و در خطبه اش بحران بیکاری را به متولیان حکومت گوشزد کرد و راه عبور از بحران بیکاری را این داست که "اقتصاد فعال داشته باشيم، اقتصادي که افراد پولدار بتوانند و اعتماد نمايند که سرمايه گذاري کنند." سخنان امام جمعه مشهد اما در مدح روحانیت بود و توصیه علي اصغر حسيني به نمازگراران این که " قدر روحانيت و مرجعيت را بدانيم و نگذاريم بين آنان جدايي بيفتد." در اصفهان برگزاری نماز به محمد تقی رهبر سپرده شده بود تا با گفتن این که "فتنه گران اخير با ايستادن در مقابل ولي امر مسلمين، آمريکا را خوشحال کردند و به رژيم صهيونيستي اميد دادند"، آنها را محارب بخواند. خطبه امام جمعه شیراز در مذمت بدحجابی و رواج بی بند و باری نیز در نوع خود جالب توجه بود. او پس از انتقاد از سریال ها و فیلم های تلویزیونی و انتقاد از تبلیغات برخی مراکز پزشکی و انتقاد از اختلاط دختران و پسران در دانشگاه ها به این نتیجه رسید که "همه چيز مسخره گرفته شده، دشمن هم فهميده که چه کاري انجام دهد تا کانون خانواده در هم شکسته شود و از بين برود."


تهران- کاظم صدیقی: دنیای غرب ماموران ابلیس هستند


"کاظم صدیقی" هر وقت که تریبون نمازجمعه تهران را در اختیار می گیرد فرازهایی از خطبه های خود را به بیان ادعاهایی درباره بحران بدحجابی و بروز بی بند و باری اختصاص می دهد.او این هفته هم همین شیوه را پیش گرفت و جوانانی که الگوهای حکومتی را در پوشش خود رعایت نمی کنند هرج و مرج طلب نامید. صدیقی سپس با بیان این که مبارزه با بدحجابي پديده اي نيست که تازه مطرح شده باشد " گفت: "دنياي غرب که ماموران ابليس هستند ، رضاخان را مجبور کردند با سرنيزه حجاب را از سر بانوان بردارد." خطیب جمعه تهران از این مقدمه به نتیجه دلخواه خود رسید و با ادعای این که دنياي غرب به لجن همجنس بازي و بي عفتي آلوده است و نظام خانواده در آن جوامع برهم ريخته و عاطفه از بين رفته است، علل بروز زلزله و طوفان در امريکا و کشورهاي ديگر را انجام عمل گناه " توسط مردم آن مناطق عنوان کرد. صدیقی در فرازی دیگر از خطبه خود نیز به برگزاری نشست گروه 15 در هفته آینده اشاره کرد و میزبانی تهران در این نشست را نشانه منزوی نبودن جمهوری اسلامی دانست. ادعای او در شرایطی مطرح می شود که ایران ریاست دوره ای گروه 15 را برعهده دارد و به لحاظ حقوقی باید میزبانی نشست را نیز به عهده داشته باشد.




قم- آیت الله امینی: جوانان چرا باید بیکار باشند؟




دغدغه خطیب جمعه این هفته قم بحران بیکاری بود و روی سخن او با متولیان حکومت این که "چرا جواني که سال ها زحمت کشيده و خانواده او نيز با هزينه هاي آنچناني او را به جايي رسانده اند بايد امروز بيکار باشد؟" آیت الله امینی با استناد به آمارها در زمینه بیکاری گفت که "بيش از 50 درصد فارغ التحصيلان رشته کشاورزي بيکار هستند و اگر ما نياز نداشتيم چرا در اين رشته افراد را پرورش داديم؟" او سپس راه عبور از بحران بیکاری را این دانست که" اقتصاد فعال داشته باشيم، اقتصادي که افراد پولدار بتوانند و اعتماد نمايند که سرمايه گذاري کنند." به گفته امام جمعه قم " ما بايد توليدات خود را زياد و صادر کنيم و اينگونه نباشد که توليدات خود ما در انبارها بماند ولي کالاهاي ديگران را وارد کنيم." آیت الله امینی در فرازی دیگر از خطبه خود به مشکلات جوانان برای ازدواج نیز اشاره کرد و با انتقاد از برخی بندهای موجود در لایحه حمایت از حقوق خانواده گفت در این لایحه" بندهايي وجود دارد که نمي تواند اين مشکلات را حل نمايد از جمله اينکه از افرادي که مهريه بالاتر از حد مجاز دارند ماليات دريافت شود. " او سپس یکی دیگر از بندهای این لایحه را نیز عامل افزایش مشکلات دانست و در عین این که صلاح ندانست آن بند را مطرح کند گفت:" اگر این بند تصويب شود مشکلات خانواده ها زیاد خواهد شد و مجلس بايد در اين زمينه حساس باشد."





مشهد- سید علی اصغر حسینی: نگذاریم بین مراجع جدایی بیفتد




سالروز تشکیل دولت اسراییل امام جمعه این هفته مشهد را بر آن داشت تا خطبه خود را با خط و نشان کشیدن برای این دولت آغاز کند و بگوید که " ملت ما براي هرگونه اقدام عملي عليه رژيم غاصب و نژاد پرست صهيونيستي گوش به فرمان مقام معظم رهبري است." "سید علی اصغر حسینی" پس از بیان چند عبارت ضد اسراییلی به دفاع از جایگاه روحانیت پرداخت و مدعی شد که "روحانيت از جايگاه خاصي بين مردم برخوردارند و بايد قدر روحانيت و مرجعيت را بدانيم و نگذاريم بين آنان جدايي بيفتد."هشدار او مبنی بر پرهیز از جدایی میان مراجع در شرایطی مطرح می شود که طی ماه های پس از انتخابات ریاست جمهوری برخی از مراجع به شکل آشکار به انتقاد از رفتار حکومت در قبال شهروندان معترض پرداخته و گروهی هم با سکوت معنی دار خود مشروعیت دینی حکومت را به چالش کشیده اند.





اصفهان- محمد تقی رهبر : فتنه گران محارب هستند




طرح اتهام محاربه علیه رهبران و هواداران جنبش سبز که این هفته از تریبون نمازجمعه اصفهان بیان شد در مجموع اتفاق تازه ای نبود.این اتهام به ویژه پس از برگزاری تظاهرات خونین جنبش سبز در روز عاشورا بارها از سوی مقام های حکومتی مطرح شده است اما طرح دوباره این ادعا توسط محمد تقی رهبر از تریبون نمازجمعه اصفهان احتمالا با سالگرد ظهور جنبش سبز در خرداد ماه در ارتباط است. رهبر در خطبه های این هفته خود برای توجیه اتهام محاربه علیه مخالفان حکومت آنها را فتنه گرانی خواند که " با ايستادن در مقابل ولي امر مسلمين، آمريکا را خوشحال کردند و به رژيم صهيونيستي اميد دادند." او به واسطه همین ادعا از دستگاه قضایی خواست که "بدون واهمه بايد حکم محارب براي فتنه گران صادر کند. " رهبر در بخشی دیگر از خطبه خود نیز موضوع بدحجابی را پیش کشید و مدعی شد که :"بدحجابي در جامعه درحال تبديل به بي حجابي است و سهل انگاري مسوولان بخش هاي مختلف ودستگاهاي اجرايي و آموزش وپرورش و دانشگاهها در رابطه با مبارزه با اين پديده هاي زشت غيرقابل قبول است."




شیراز- اسدالله ایمانی: زنان باید درون خانه هم با حجاب باشند




تقریبا تمام خطبه این هفته امام جمعه شیراز به تقبیح آن چه وی بدحجابی و بی بند و باری در جامعه می خواند اختصاص داشت. "اسدالله ایمانی" سخنان خود در این باره را با این عبارت کلیشه ای آغاز کرد که "غرب با بيرون راندن زن از کانون خانواده و معرفي او به عنوان يک ابزار بي دفاع براي هوسراني مردان،بزرگترين ظلم را درحق زنان و نسلهاي آينده کرده است." او سپس مدعی شد که غرب "با خارج کردن زن از محيط خانه اين محيط گرم را به محيطي سرد و بي روح تبديل کردند و زن را با لباسهاي کذايي در بيرون خانه رها کرده و شمع وجود او را که گرمي بخش کانون خانواده بود را خاموش کردند." او سپس الگوی مورد نظر خود برای حجاب در جامعه را مطرح کرد و گفت که "رعايت حجاب از سوي زن تنها به بيرون از محيط خانه محدود نمي شود بلکه هم در بيرون و هم در درون خانه بايد رعايت حدود گردد." ایمانی در راستای این ادعا گفت که " برخي فکر مي کنند که مادر، خواهر و دختر چون در محيط خانه است مي تواند هرگونه که خواست لباس بپوشداما امروز متاسفانه نه در بيرون خانه و نه در درون خانه رعايت پوشش لازم نمي شود.
خطیب جمعه شیراز حتی سریال های به شدت محافظه کارانه تلویزیون حکومتی ایران را نیز مورد حمله قرار داد و گفت که "امروز در سريالهاي تلويزيوني فراوان مي بينيم که زن و دختر خانواده در حالي که حتي پدر خانواده در بيرون از منزل است با هم به شوخي و خنده مي پردازند." در حالی که "اسلام اجازه اختلاط زن و مرد را در هيچ جامعه اي نداده يعني زن و مرد نمي توانند در هر محيطي با هم شوخي و خنده و اختلاط کنند." او سپس نوک حمله خود را متوجه برخی مراکز پزشکی کرد و گفت " بعضي از اطلاعيه ها که از مراکز پزشکي منتشر مي شود هم جز آن دسته از مطالبي است که در مشاوره هاي شخصي بايد به بيماران گفته شود نه اينکه در تابلو اعلانات و يا روزنامه عنوان شود که ما براي فلان مشکل و فلان بيماري فلان کار را انجام مي دهيم و فلان راه حل را داريم." انتقاد بعدی ایمانی علیه اختلاط دختران و پسران در محیط های آموزشی بود و او در این بازه نیز گفت که " امروز اگر در جامعه بگويند که مي خواهند يک دبستان را مختلط کنند و دختر و پسر در کنار هم درس بخوانند فرياد مومنان براي اعتراض بلند مي شود که حق هم دارند اما آيا در دانشگاه دختر و پسر در کنار هم بنشينند و درس بخوانند گناه نيست و اشکال ندارد."امام جمعه شیراز در نهایت نیز این نیتجه را گرفت که "همه چيز مسخره گرفته شده، دشمن هم فهميده که چه کاري انجام دهد تا کانون خانواده در هم شکسته شود و از بين برود."

Farzad kamangar`s mother مادر فرزاد کمانگر:راهش را ادامه دهید

شجریان: وقت آن رسیده است که دین از سیاست جدا شود

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

يدار و ارائه نامه مادر هنگامه شهيدی به رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام

کلمه :مادر هنگامه شهیدی در دیدار با آیت الله هاشمی رفسنجانی ،رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام از رنج هایی که در چند ماهه گذشته بر خود و فرزندش زندانی اش رفته است با وی سخن گفت.

بنا به گزارش های رسیده به کلمه، آیت الله هاشمی رفسنجانی ضمن اظهار تاسف از شرایط هنگامه شهیدی ،مادر وی را به صبر فراخواند و آرزوی آزادی همه زندانیان سیاسی از جمله روزنامه نگاران دربند را کرد.

ناهید کرمانشاهی ،مادر هنگامه شهیدی در این دیدار نامه ای را نیز تقدیم رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام کرد.

متن این نامه که در اختیار سایت کلمه قرار گرفته به این شرح است:

ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) و ادای ادب به محضر جنابعالی

اینجانب ناهید کرمانشاهی مادر هنگامه شهیدی روزنامه نگار و مشاور دبیر کل و عضو حزب اعتماد ملی از شما تقاضامندم با توجه به روند غیر قانونی بازداشت و بازجوییها و حتی اعمال فشار وزارت اطلاعات به دادگاه تجدید نظر برای تایید حکم دادگاه بدوی،از ریاست قوه قضاییه به عنوان رئیس تشخیص مصلحت نظام بخواهید این پرونده مجدادا مورد بررسی قرار گیرد و برای اعمال ماده ۱۸ به دیوان عالی کشور ارسال شود.

درادامه از شما به عنوان ریاست مجلس خبرگان و کسی که در برهه های متفاوتی از دوران انقلاب نقش موثر خودش را نشان داده است خواستار شده که مجدادا به صورت پررنگ تر در عرصه سیاست ظهور کنید و بتوانید مانع از فرصت طلبی افرادی شوید که از غیبت شما سوء استفاده می کنند و زمینه های قانون شکنی و ظلم را در جامعه رواج می دهند

لازم به یاد آوری است که اینجانب خواهر دو تن از شهدای دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامی هستم و خود وخانواده و همچنین دخترم به مبانی قانون اساسی و چهار چوبهای نظام اسلامی پایبند بوده و همواره در ادامه راه آرمانهای امام راحل فعالیت داشته و از هیچ کوششی فرو گزاری نکرده ایم.

هاشمی رفسنجانی وارد فاز حمایت‌ علنی شد

سخنان آقای هاشمی در جمع مدیران دولت اصلاحات، اعلام همراهی مجدد با این جریان ارزیابی شده است؛ موضوعی كه وی در برخی مقاطع به دلیل گسترش انتقادات فعالان سیاسی و مردم، ترجیح داده كه از اعلام رسمی یا غیر رسمی آن خودداری كند.


همانگونه كه محمد هاشمی، برادر و رئیس دفتر آقای هاشمی رفسنجانی خبر داده بود، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز گذشته با استانداران دولت اصلاحات به گفت وگو و تبادل نظر نشست.
در این دیدار كه از سوی بخشی از فعالان سیاسی تاییدی بر سخنان رئیس جمهور در مناظره انتخاباتی اش با میرحسین موسوی تلقی شده، به نظر می رسد آقای هاشمی بار دیگر پرده از نزدیكی مواضع خود با جریان اصلاحات برداشته است.
گرچه از دیدار همان دیگر جلسات آقای هاشمی رفسنجانی، یك خبر كوتاه منتشر شده اما همین چند پاراگراف هم حاوی نكات تامل برانگیزی است.





آقای هاشمی‌رفسنجانی در بخشی از سخنانش تلویحا نظام را به "سركوبگری" متهم كرده و گفته است كه "حكومت‌ها در دنیای امروز به دنبال اقناع افكار عمومی هستند و دوران سركوب و تحمیل پایان یافته است."
وی كه به گفته احمدی نژاد، "صحنه گردان اصلی" انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده است، در ادامه سخنانش به دفاع از سران اصلاحات و باند مدیریتی كه در دولت های گذشته حكومت كرده اند، پرداخت و گفت كه "نسل مدیران پس از انقلاب سرمایه‌های این كشور و نظام هستند كه باید از آنان استفاده مطلوب شود. "




البته آقای هاشمی موضوع دیگری را هم كه بویژه در جریان اجلاس مجلس خبرگان مسكوت گذاشته بود، مطرح كرد.
رئیس مجمع تشخیص در خصوص آنچه "راه‌حل‌های برون رفت از وضعیت موجود" خوانده شده هم تاكید كرد: راه‌حل‌هایی كه به ذهنم می‌رسید در نماز جمعه مطرح كردم و هنوز نیز در كلیات به آن معتقد هستم.
اشاره وی به آخرین حضورش در نمازجمعه (روز 26 تیرماه) است كه در آن به بیان موضوعاتی در حمایت از سران و عوامل تجمعات غیرقانونی خیابانی مطرح كرد و از "آزادی متهمان آشوب ها و مطبوعات حامی آنان به عنوان پیشنهادهای خود نام برد.




وی همچنین خواستار به رسمیت شناختن آنچه "بحران" نامید، شد.
این سخنان وی كه با حمایت حامیان میرحسین موسوی در اطراف محل نمازجمعه همراه شد، ساعتی بعد بسترساز یك آشوب چند ساعته از فتنه گران هم شد كه البته با ورود نیروی انتظامی اوضاع به كنترل درآمد. بر این اساس، زمینه حضور آقای هاشمی در نمازجمعه فراهم نشده است.
سخنان آقای هاشمی در روز 26 تیرماه سال گذشته همرمان با اینكه پوشش گسترده محافل بیگانه را به دنبال داشت، به همراه سكوت و مواضع مبهم وی، زمینه ساز انتقادات مختلفی از سوی شخصیت های مطرح كشور شد.




از همین رو بود كه آقای یزدی، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مواضع آقای هاشمی رفسنجانی را درباره مسائل پس از انتخابات را "دوپهلو" دانسته، از او خواسته است كه مواضع خود را در قبال دشمنان و فتنه گران شفاف كند.
بر پایه این رویداد گفته می شود كه سخنان آقای هاشمی در جمع مدیران دولت اصلاحات، اعلام مجدد همراهی با این جریان بوده است چرا كه وی فضای كنونی جامعه را برای علنی كردن حمایت هایش مساعد دیده است. البته آقای هاشمی در برخی مقاطع(همچون هفته های نزدیك به راهپیمایی 9دی و 22 بهمن) به دلیل گسترش انتقادات فعالان سیاسی و مردم، ترجیح داده كه از اعلام رسمی یا غیر رسمی آن خودداری كند.